۱۳ خرداد ۱۴۰۱

دکانی جدید برای سرکوب زنان؛ اسم رمز: جهاد تبیین

IRANWIRE

در خرداد ۱۴۰۱، «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» خبر از راه‌اندازی دو قرارگاه برای «کنترل بدحجابی» داده است

از سال ۱۳۹۷ که رهبر جمهوری اسلامی، «علی خامنه‌ای» بیانیه «گام دوم انقلاب» را صادر کرد، کلیدواژه «جهاد تبیین» هم در ادبیات هوادارانش پررنگ شد؛ تا به آن‌جا که از سال گذشته با انتشار کتاب «جهاد تبیین» از بیانات خامنه‌ای اوج گرفت.

حالا در خرداد ۱۴۰۱، «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» خبر از راه‌اندازی دو قرارگاه برای «کنترل بدحجابی» داده که قرار است با تدوین رویکرد اجرایی، و ابلاغ دستورالعمل‌های لازم در خصوص شاخص‌های حجاب به ۱۲۰ دستگاه، وارد فاز اجرایی شوند؛ «قرارگاه ۲۱» و «قرارگاه مردمی» جهاد تبیین.

فعالیت این قرارگاه‌ها چه خواهد بود؟ سیاست‌های جمهوری اسلامی در تحمیل حجاب اجباری از کجا آغاز شد، چه‌گونه پیش رفت و چرا امروز تمرکز ویژه‌‌ای بر آن گذاشته‌اند؟

***

یک سال و نیم از انقلاب گذشته بود. تیر ۱۳۵۹، «روح‌الله خمینی»، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به دولت «ابوالحسن بنی‌صدر» اولتیماتوم داد که ۱۰ روز فرصت دارد تا حجاب اسلامی را در ادارات اجباری کند.

او تهدید کرد که اگر تا ۱۰ روز خواسته‌اش به انجام نرسد، به ملت ایران می‌گوید با دولت همان رفتاری را کنند که با حکومت شاهنشاهی کردند.

۱۶ تیر، «شورای انقلاب» به ریاست بنی‌صدر تصویب کرد که خانم‌ها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات را ندارند.

«علی قدوسی»، دادستان کل انقلاب در آن زمان هم گفت که اگر از ۱۷ تیر پوشش اسلامی رعایت نشود، با متخلفان به شدت برخورد می‌شود و حقوق و مزایای کارمندان زنی که بی‌حجاب در محل کار حاضر می‌شوند، قطع خواهد شد.

در آن زمان هنوز حجاب اجباری قانون نشده بود. حالا در پی اظهارات و تفاسیر از بیانات علی خامنه‌ای بابت جهاد تبیین، به گفته «محمدصالح هاشمی گلپایگانی»، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، قرارگاه ۲۱ قرار است تا ۲۱ تیر، یعنی «روز حجاب و عفاف»، وضعیت پوشش کارمندان دستگاه‌های دولتی و حکومتی را اصلاح کند. در عین‌حال، وظیفه قرارگاه مردمی جهاد تبیین، اطلاع‌رسانی و تبیین طرح جامع حجاب این ستاد، جهت‌دهی و جریان‌سازی مطالبه‌گری عفاف و حجاب و ایجاد بستر مشارکت مردمی در اجرای این طرح است.

در سال‌‌های نخستین پس از انقلاب ۱۳۵۷، روندی که آیت‌الله خمینی پیش گرفت، در نهایت به تحمیل حجاب به جامعه ایران انجامید و زنان بسیاری را خانه‌نشین کرد. در واقع، بسیاری از زنان از عرصه‌های مختلف حذف شدند. دهه‌های بعد هم سیاست‌های مختلفی توسط جمهوری اسلامی پی گرفته شدند؛ از قوانین و استفاده از منابع تولید ارزش برای تبلیغ و شست‌وشوی مغزی تا برخوردهای خشونت‌آمیز در سطح جامعه. اما این سیاست‌ها جواب‌گو نبودند و کمپین‌های مختلف و اعتراض نسل‌های جواب در ادامه چندین دهه فعالیت جنبش زنان، از سیاسیون تا مدنی‌ها، حجاب مورد نظر جمهوری اسلامی را به سخره گرفتند. به نظر می‌رسد حالا دوباره با برگشت به نقطه آغاز، می‌خواهند سیاست سرکوب زنان را به وسیله حجاب از ادارات به نوعی دیگر پیش بگیرند.

هفتم خرداد، خبرگزاری رسمی حوزه علمیه قم به نام «حوزه» با انتشار گزارشی، از نقش زنان در جهاد تبیین سخن گفت.

«میرجعفری»، از اساتید حوزه علمیه قم گفته نقش زنان در این جهاد، بازیابی هویت بر اساس ارزش‌های اسلامی و ارایه این ارزش‌ها به جهان است تا با غرب مقابله کنند.

بخشی از اظهارات علی خامنه‌ای هم در خصوص جهاد تبیین، بر نکاتی مثل جنگ نرم، یعنی رسیدن به هدف از طریق فضای مجازی تکیه دارد.

زنان؛ بازوهای تبلیغ تبیین

«تبیین» یعنی بیان حقیقت؛ انگار به باور رهبر جمهوری اسلامی، ارزش‌های انقلاب تحریف شده‌اند و باید در بازگشت به آن ارزش‌ها، جهاد بر پا کرد.

تنها یکی از نمونه‌های زنان سرباز جنگ نرم در جهت جهاد تبیین را مثال می‌زنیم؛ «منصوره معصومی اصل» مادر همان دختری است که در گیرودار انتخابات، به «فائزه هاشمی‌رفسنجانی» پیشنهاد مناظره داد. او از سخنرانان محفل‌های مذهبی کرج و کاندیدای مجلس شورای اسلامی از همین منطقه بود.

با نگاهی به صفحه اینستاگرام معصومی اصل، به راحتی می‌توان نقش این‌گونه زنان را ضمن سرسپردگی به خامنه‌ای، در ترویج منویات رهبری و هم‌چنین سیاست‌های جمهوری اسلامی مشاهده کرد.

او با ارجاع هر صحبتی به خامنه‌ای، از محبوبان او هم دفاع می‌کند و علیه مخالفانش موضع می‌گیرد؛ مثل دفاع از «محمدباقر قالیباف»، رییس مجلس شورای اسلامی پس از ماجرای سفر فرزندانش به ترکیه تا حمله به فائزه هاشمی، «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی».

معصومی اصل خودش را نویسنده و استاد دانشگاه معرفی می‌کند و ویدیوهایی از سخنرانی‌هایش می‌گذارد که همگی مواضع جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف سیاست تا فرهنگ و جامعه هستند.

البته وقتی جمهوری اسلامی را فقط نه محصور در مرزهای ایران بلکه فرامرزی در نظر بگیریم، نمونه‌های دیگری مثل این زنان را در هواداران جمهوری اسلامی در دیگر کشورها، مانند لبنان هم می‌بینیم؛ مثل نمونه‌های زنان هوادار «حزب‌الله» لبنان که از مشاغلی مثل وکالت و پزشکی فاصله گرفته‌اند و در محافل خانگی به ترویج ایدئولوژی مسلمان شیعه می‌پردازند.

بسیاری از این زنان در ارتباط با روحانیون ایران، شبانه‌روز خودشان را صرف یافتن نشانه‌های ظهور «مهدی»، امام دوازدهم شیعیان کرده‌اند و با برگزاری جلسات مختلف، زنان و کودکان را مغزشویی می‌کنند.

جهاد تبیین؛ دکانی برای سرکوب زنان

این نخستین بار نیست که خامنه‌ای برای زنان خط و ربط تعیین می‌کند و بقیه نهادها به دنبالش روان می‌شوند. اردیبهشت ۱۳۹۲ بود که در راستای اظهارات خامنه‌ای مبنی بر زنانی که طراز انقلاب اسلامی هستند، سازمان بسیج زنان منشوری تدوین کرد. در این منشور، وظیفه زن آرامش‌بخشی به خانواده، تشویق همسر در حمایت از انقلاب، پیش‌قدمی در جهاد و مبارزه و نمونه‌های این‌چنینی بود؛ یعنی نقشی تعریف شده در خانواده مبنی بر ارزش‌های جمهوری اسلامی. ایجاد چندین پژوهشکده و برگزاری نشست‌های مختلف که گزارش‌های آن‌ها در سطح عدد باقی ماندند، صرف هزینه‌های هنگفت برای شکل‌دهی به زنان در قالب جمهوری اسلامی بودند اما هم‌چنان نظر جمهوری اسلامی را تامین نکردند.

حالا هم رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در کنار خبر ایجاد دو قرارگاه برای کنترل بدحجابی با رویکرد شست‌وشوی مغزی ایدئولوژیک گفته است دستورالعمل‌ها به ۱۲۰ دستگاه دولتی و حاکمیتی ابلاغ خواهند شد.

با گشتی در اینترنت می‌توان برپایی این قرارگاه‌ها را در سطح استان‌ها مشاهده کرد و حالا صحبت از درگیر کردن ۱۲۰ دستگاه حکومتی است و هزینه‌هایی که با فقر بیشتر مردم، ضعیف‌تر شدن جامعه، کوچک شدن سفره‌ها و تشدید آسیب‌های اجتماعی با هدف قالب‌دهی زنان به هدر می‌روند.

اگر در زمان انقلاب، زنانی در عرصه‌های مختلف فعالیت داشتند که به قالب جمهوری اسلامی -حداقل در ظاهر و پوشش- درآمده بودند، الان هم صرفا زنانی می‌توانند مورد تایید جمهوری اسلامی باشند که بازوهای آن در راستای همین اهداف هستند.

ده‌ها وزارت‌خانه و نهاد برای قالب‌دهی به زنان

در سال ۱۳۹۹، خبرگزاری فارس از ۲۵ دستگاه حکومتی نام برد که در عرصه تحمیل و تبلیغ حجاب فعالیت دارند. بعد رسانه‌های دیگر از نهادهای دیگری هم نام بردند؛ تا به آن‌جا که در سال جاری، هلال احمر هم از ورود به فعالیت داوطلبانه با همین اهداف خبر داد.

در فروردین ۱۴۰۱ بود که دبیرکل جمعیت هلال احمر از ورود به حوزه ترویج حجاب و عفاف خبر داد. به گفته او، این اقدام در راستای خدمات بشردوستانه و امدادی به حساب می‌آید.

صداوسیما بیشترین فعالیت را در این عرصه دارد. ۳۱ وظیفه برای این سازمان وضع کرده‌اند که بتواند به عنوان رسانه ملی، محتوایی به خورد جامعه دهد که با فرهنگ حجاب و عفاف هم‌خوانی داشته باشد.

وزارت آموزش و پرورش در جهت شست‌وشوی مغزی کودکان از لحظه ورود به مدرسه و تبیین نقش‌های کلیشه‌ای با رویکرد تبعیض علیه زنان از همان ابتدا نقش‌آفرینی کرده است. ۲۱ وظیفه برای این وزارت‌خانه در همین خصوص تعیین شده است.

وزارت امور اقتصادی و دارایی که باید با نظارت بر واردات و صادرات، از ورود پوشاک و محصولات مغایر با اصول جمهوری اسلامی در حوزه حجاب جلوگیری کند.

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی وظیفه دارند که به عنوان نمونه، با تدوین برنامه‌های مختلف، هم محتوای آموزشی را اسلامیزه کند و هم دانشجویان را به سمت ارزش‌های اسلامی مثل ازدواج با همین رویکرد سوق دهد.

وزارت امور زنان و خانواده که در همکاری با نهادهای دیگر، خصوصا صداوسیما، باید پوشش‌ اسلامی را تبلیغ کند و در راستای ارزش‌های جمهوری اسلامی قدم بردارد.

وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برخورد می‌کند با محتوایی که از نظر ارزش‌های جمهوری اسلامی، «ضداخلاقی» برآورد می‌شوند و کنترل و دخالت در تبلیغ پوشش زنان.

سازمان تربیت‌بدنی ارایه پوشش اسلامی برای زنان ورزش‌کار را برعهده دارد و تمرکز بر الگو کردن زنان ورزشکار که پایبند به ارزش‌های جمهوری اسلامی هستند.

سازمان شهرداری‌ها که وظیفه دارد تبلیغات شهری را به ارزش‌های جمهوری اسلامی اختصاص دهد و در محله‌های مختلف مرکز فرهنگی با همین رویکرد ایجاد کند.

این لیست را می‌توان با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، سازمان بهزیستی، وزارت امور خارجه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، قوه قضاییه، وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان میراث فرهنگی، گردش‌گری و صنایع دستی، بسیج، وزارت راه‌ و ترابری، نیروی انتظامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت صنعت و معادن و شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه ادامه داد؛ یک ساختار سیاسی در خدمت تحمیل ایدئولوژی حاکمیت.

از اظهارات خمینی تا قانون حجاب اجباری

روح‌الله خمینی در سال ۱۳۴۱ گفته بود:‌ «زن اگر وارد دستگاهی شد، اوضاع را به هم می‌زند. می‌خواهید استقلال‌تان را زنان تامین کنند؟»

او که از مخالفان جدی اعطای حق رای به زنان در دوران حکومت پهلوی به شمار می‌آمد، پنج روز پیش از بازگشت به ایران، در پاسخ به خبرنگار فرانسوی گفته بود: «حجاب به معنای متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد.»

کم‌تر از یک ماه پس از انقلاب ۱۳۵۷

۱۶ اسفند

زمزمه‌های اعمال حجاب اجباری که از ادارات شروع شدند، آیت‌الله خمینی در جمع طلاب قم گفت: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه این‌ که خودشان را بزک کنند. […] به من گزارش داده‌اند که در وزارت‌خانه‌های ما زن‌ها لخت هستند. این خلاف شرع است. […] این مقام زن نیست.»

۱۷ اسفند، صداوسیما ۱۷ اسفند، مصادف با هشتم مارچ، «روز جهانی زن» بود اما همان شب، بعد از اظهارات روح‌الله خمینی، «صادق قطب‌زاده» ریيس وقت صداوسیما مراسم هشت مارچ را سنتی غربی اعلام کرد.

۱۷ اسفند، مراسم ۸ مارچ پس از آن‌ که اظهارات روح‌الله خمینی تیتر یک روزنامه‌ها شد، زنان از گرایشات مختلف سیاسی و شهروندان به خیابان آمدند؛ تظاهراتی که پایه‌ای برای مخالفت با حجاب اجباری به شمار می‌آمد. اگرچه برخی نیروهای سیاسی مثل «چریک‌های فدایی خلق» از آن‌ها حمایت کردند اما بسیاری معتقدند که نیروهای سیاسی هم به فکر آزادی زنان نبودند و تن دادند به این تحقیر و سرکوب. زنان شعار می‌دادند: «آزادی جهانی‌ست، نه شرقی‌ست نه غربی» و «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم».

۱۹ اسفند

زنان معترض به حجاب اجباری مقابل دادگستری تهران تجمع کردند. این‌بار موافقان خمینی حضور پررنگ‌تری داشتند و رویارویی اتفاق افتاد. در این تجمع، برخی از کنش‌گران مخالفت خود را با تحمیل حجاب و نه اصل حجاب اعلام کردند. این تظاهرات در شهرهای دیگر مثل اصفهان، سنندج، ارومیه و بندرعباس هم برگزار شد.

۲۰ و ۲۱ اسفند

«محمود طالقانی» روز ۲۰ اسفند گفت که در حجاب اجبار در کار نیست و ۲۱ اسفند روح‌الله خمینی نظر او را تایید کرد. البته طالقانی در سال ۱۳۵۸ درباره زنانی که به قالب جمهوری اسلامی در نیامده بودند، گفته بود: «یک عده‌ای از زنان باقی مانده و تفاله‌های رژیم منحط پهلوی هستند که زنان ما را تحریک می‌کنند.»

تا تیر ۱۳۵۹، هنوز اجباری در پوشش اسلامی وجود نداشت و کم و بیش رعایت می‌شد و بسیاری هم در اعتراض، نه رعایت می‌کردند و نه در اداره‌ها حاضر می‌شدند. آن سال‌ها، آغاز حذف مخالفان و منتقدان بود و نیروهای مبارز مدام دستگیر می‌شدند.

«حسن روحانی»، رییس‌جمهوری پیشین در کتاب خاطرات خود عنوان کرده بود که بعد از اولتیماتوم روح‌الله خمینی، او مسوول آغاز طرح اجباری کردن حجاب از ستاد ارتش بود.

تا سال ۱۳۶۰، روند اجباری کردن حجاب ادامه داشت تا وقتی که «محمدتقی سجادی»، نماینده دادستان انقلاب در ماه رمضان مقرراتی وضع کرد و طبق آن، در اماکن عمومی تابلویی نصب شد بابت عدم پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که ظواهر اسلامی را رعایت نمی‌کردند.

تحمیل حجاب، نرم و آهسته به زیر پوست شهر می‌دوید. تا آن‌که مرداد ۱۳۶۲ قانونی در این رابطه وضع شد و مجلس شورای اسلامی برای عدم رعایت حجاب در معابر عمومی مجازات وضع کرد؛ ۱۰ روز تا دو ماه حبس یا ۷۴ ضربه شلاق.

مقاومت‌ها ادامه داشتند. آبان ۱۳۶۳ «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» گفت: «زن برای معرفی کردن کرست خلق شده که مانکنش کنند؟ اگر زن‌ها یک ذره شعور داشتند، همین کافی بود که شورش کنند.»

پس از آن بود که گشت‌هایی به اسم «کمیته» مستقر شدند. روایت‌های زنان از آن روزگار، تلخ و پر از خشونت هستند. ترس و رعب و ضرب و شتم و بازداشت، بخشی از حقیقتی بود که جمهوری اسلامی بر سر زنان آوار کرد.

شکل‌گیری گشت ارشاد؛ از خاتمی و احمدی‌نژاد

هاشمی‌رفسنجانی در اردیبهشت ۱۳۶۵ در خطبه نماز جمعه گفته بود که با زنان بی‌حجاب با خشونت برخورد خواهد شد چون «نفهم» هستند: «به حزب‌الله وعده دادیم این‌ها آدم می‌شوند، ولی مثل این‌ که یک مقدار احتیاج به خشونت دارند. این‌ها با پول بادآورده‌ای که شوهران‌شان دزدیده یا خودشان یا ارث رسیده، بار آمده‌اند. در هر منطقه‌ای، اردوگاه برای این‌ها درست کنند، وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق بگذارند. دو هفته تا یک سال در آن‌جا بمانند، درس بخوانند و کار کنند. خرج‌شان را خودشان بدهند. گفته‌ام به این‌ها اهانت مرگ بر بی‌حجاب نکنید، بگذارید کم‌کم بفهمند اما نمی‌فهمند.»

ایجاد اردوگاه‌های منطقه‌ای و تعیین مروجان ایدئولوژی‌های جمهوری اسلامی که رفسنجانی به آن پرداخته بود، یعنی همین وظیفه‌ای که سال‌ها است بر عهده شهرداری‌ها و د‌ه‌ها دم و دستگاه دیگر گذاشته‌اند تا با صرف هزینه، زنان را به شکل خودخواسته خود درآورند.

در سال ۱۳۷۲، ستاد امر به معروف و نهی از منکر تاسیس شد که بخشی از وظایفش، گسترش و تشویق حجاب بود.

سال ‍۱۳۸۸، «منیره نوبخت»، عضو «شورای انقلاب فرهنگی» گفته بود طرح حجاب و عفاف در دولت «محمد خاتمی» تصویب شده بود؛ طرحی که بعد در سال ۱۳۸۴ و دوره ریاست «محمود احمدی‌نژاد» بر دولت، به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و «گشت ارشاد» را متولد کرد.

در تابستان ۱۳۸۵ هم «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» برخورد با شهروندان را به خاطر آن‌چه «بدحجابی» می‌خواندند، عریان‌تر کرد.

در سال ۱۳۹۷، مجموعه قوانین و مقررات مرتبط با عفاف و حجاب توسط روابط عمومی شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده در ۱۶۸ صفحه منتشر شد که حکایت از مصوبات مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی، ابلاغیه‌های دولت، مصوبات هیات وزیران، وزارت علوم، وزارت کشور، بخش‌نامه‌های قوه قضاییه و مصوبات ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و صداوسیما دارد.

اما به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از این اقدامات نتوانسته‌اند جامعه ایران را به پذیرش این تحمیل وا دارند و برخوردهای مختلف، خصوصا از سوی نسل جوان، حکایت از شکست جمهوری اسلامی در تحمیل این مساله دارند. اگرچه حجاب در ایران اجباری است و گشت‌های ارشاد همواره مشغول اعمال خشونت هستند اما خواسته حجاب اجباری محصور میان اقلیت حاکم است.

جمهوری اسلامی و رهبر آن هم واقف به همین امر هستند. برای همین است که هر وقت احساس ضعف می‌کنند، با ساختن کلیدواژه‌هایی، در کنار دکان‌زنی و خرج‌تراشی‌های بسیار، در تحمیل ایدئولوژی خود کوشاتر می‌شوند.

نزدیک به نیم قرن تحمیل حجاب، امروز به ضرب‌العجل قرارگاه ۲۱ و جهاد تبیین رسیده اما آن‌چه قوی‌تر می‌شود، آزادی‌خواهی زنان است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=50050

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر