۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

باز هم حکایت مهریه

نهاد خانواده برابر یعنی نصف شدن دارایی هر دوطرف به وقت طلاق، یعنی حق طلاق برابر، حق کارکردن و تحصیل برابر، یعنی حضانت فرزند بعد از طلاق حق مادرباشد مگر او نخواهد یا نتواند یا صلاحیت نداشته باشد.حکایت سکه ۱۰ میلیونی و ۹۶۲ زندانی بدهکار مهریه

یعنی اجازه خروج از کشور برابر، یعنی تعیین محل زندگی با رضایت طرفین در ازای نبود مهریه.

مریم رحمانی-گروه مطالعات زنان: دربارۀ مهریه، نقطه نظرات مختلفی وجود دارد. فعالان زنان، سال‌هاست که تلاش کرده‌اند نهاد ازدواج برابرتر شود و به جای مهریه، گرفتن شروط ضمن عقد را به زنان پیشنهاد داده‌اند که می‌تواند فضای خانواده را به سوی برابری پیش ببرد. براساس نظراتی که در صفحه اینستاگرام دیگری درباره کاربرد مهریه نوشته شده مشخص است زنان به دلایل مختلف که ممکن است توسط برخی از فعالان حقوق زنان، نادیده گرفته شده باشد مهریه را کاربردی‌تر از شروط ضمن عقد می‌داند.

بنا بر این نظرها، به نظر می‌رسد زنان با توجه به شرایط جامعه مهریه را مهمتر از شروط ضمن عقد می‌دانند؛ نه از آن جهت که خوانش سنتی از ازدواج دارند، بلکه به دلیل موقعیت و تجربۀ زیسته‌شان. زنان جامعه ما که ممکن است آگاهی جنسیتی نداشته باشند اما نابرابری را به اندازه زنی با آگاهی جنسیتی با گوشت و پوست خود تجربه کرده‌اند در این روایت‌ها گفته‌اند شروط ضمن عقد در ایران کاربرد زیادی ندارد.

البته اگر شروط ضمن عقد در دفترخانه رسمی به شکل وکالت بلاعزل درج شود کاربرد و ضمانت اجرایی دارد؛ اما کمتر مردی است که مبادرت به این امر کند یا دفترخانه‌ای برای ثبت این شروط پیدا شود. بسیاری از مردانی که به برابری نهاد خانواده باور دارند در درج شروط در دفترخانه‌ها دچار کارشکنی از سوی دفتردارها می‌شوند.

زنان در زمین بازی نابرابر به دلیل تجربه زیسته‌شان به این نتیجه رسیده‌اند که تنها ابزار برای خروج از ازدواجی نامناسب می‌تواند مهریه باشد نه تصنیف اموال. تصنیف اموال از این جهت که مرد پیش از درخواست طلاق زن می‌تواند همه اموالش را به نام دیگران ‌کند از نظر آنان منصفانه نیست. در این روایت‌ها زنان از تصنیف اموال استقبال نکرده‌اند به این دلیل که معتقدند دستگاه قضا با مردان همدستی می‌کند برخلاف سایر کشورها که قوانین اجازه دور زدن قانون را به مردها نمی‌دهد.

برخی از این زنان شروط ضمن عقد را کافی نمی‌دانند چرا که از نظر آنان این‌گونه برمی‌آید که در ساختاری نابرابر نمی‌توان به خانواده برابر اندیشید. شاید که این زنان، دانش فمینیستی و جامعه‌شناسی نداشته باشند اما براساس موقعیت عینی‌شان به این نتیجه رسیده‌اند که تا زمانی که ارث زن برابر با ارث مرد نیست و امکان استقلال مالی برای زن وجود ندارد شروط ضمن عقد نمی‌تواند وضعیت زنان را بهتر کند.

بر اساس این روایت‌ها، زنی که همسرش را از دست می‌دهد تنها یک هشتم یا یک چهارم از اموال شوهرش به او ارث می‌رسد درحالی‌که او این زندگی را با مرد ساخته است و در آخر عمر محتاج فرزندانش خواهد شد. در اینجا وجود مهریه که باید از دارایی مرد پرداخت شود تا دین مرد به زن ادا شود باز کمک اندکی برای زن است. در برخی از نقاط ایران مانند مازندران و گیلان… در برخی از خانواده‌ها حتی ارث قانونی هم از زن دریغ می‌شود. در برخی از مناطق روستایی زمین به همسر، دختر یا مادر تعلق نمی‌گیرد و این زنان گاه هیچ ندارند جز مهریه. بنابراین در این وضعیت چگونه می‌توان از زنان خواست از دریافت مهریه چشم بپوشند؟

از مجموع نظرات زنان می‌‍‌توان به این نتیجه رسید وقتی زنان در وضعیت نابرابر با مردان قرار دارند، وقتی کلیه قوانین تبعیض‌آمیز است نمی‌توان از برابری در خانواده سخن گفت. به عنوان فعال زنان وقتی دربارۀ مهریه حرف می‌زنیم و از شروط ضمن عقد به عنوان پیشنهادی در برابر مهریه سخن می‌گوییم بهتر است به ساختارهای نابرابری که در ایران زنان را تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی قرار می‌دهند توجه کنیم.

با آنکه به مهریه اعتقادی ندارم اما نمی‌توانم شرایط عینی زن ایرانی را نادیده بگیرم. مسلما به عنوان زنی که سال‌هاست کارکرده و اندک امنیت اقتصادی دارد و به دلیل نگاه فقه به مهریه اگر در موقعیت ازدواج قرار بگیرم شروط ضمن عقد را انتخاب می‌کنم؛ اما نمی‌توانم به زنانی که امنیت اقتصادی ندارند و در نبود حمایت قانونی از اشتغال زنان یا زنان مطلقه توصیه کنم از مهریه چشم‌پوشی کنند.

به عنوان فعال زنان در جامعه‌ای با حاکمیتی صلب که علی‌رغم تلاش‌های زنان، هیچ راهی برای بهبود وضعیت زنان باز نمی‌کند تنها می‌توانم از نابرابری‌ها بگویم و پیشنهادم برای شروط ضمن عقد را مطرح کنم. مردان این جامعه که اگر از مهریه به تنگ آمده‌اند چرا به دنبال برابرتر کردن نهاد خانواده برنمی‌آیند؟ چر حق طلاق باید در اختیار مردان باشد و زن بازیچه‌ای در دست آنها، بهتر است آنان نیز به جای مهریه حقوق زنان در ازدواج را به رسمیت بشناسند. مطالبه‌ای که زنان دنبالش هستند تنها به نفع زنان نیست به نفع مردانی هم هست که توان پرداخت مهریه ندارند.

نهاد خانواده برابر یعنی نصف شدن دارایی هر دوطرف به وقت طلاق، یعنی حق طلاق برابر، حق کارکردن و تحصیل برابر، یعنی حضانت فرزند بعد از طلاق حق مادرباشد مگر او نخواهد یا نتواند یا صلاحیت نداشته باشد. یعنی اجازه خروج از کشور برابر، یعنی تعیین محل زندگی با رضایت طرفین در ازای نبود مهریه. با تغییر قوانین تبعیض‌آمیز در ازدواج، مهریه دیگر کاربردی نخواهد داشت و زنان هم می‌توانند با خیال راحت‌تری ازدواج کنند و مردان نیز بدون دینی به نام مهریه.

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید



source https://zanan.bashariyat.org/?p=43338

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر