۱۳ دی ۱۳۹۹

اهمیت سند ۲۰۳۰ در مقابله با ایدز و نقض حق سلامت زنان/الهه امانی

ماهنامه خط صلح – در روز جهانی ایدز، یکم دسامبر، دبیر کل سازمان ملل تاکید کرد که به دلیل پاندمی کرونا، اهداف برنامه‌ی ۲۰۳۰ سازمان ملل مبنی بر پایان بخشیدن به مرگ و میر ناشی از بیماری ایدز که در سند اهداف توسعه‌ی پایدار نیز قید شده، آهنگ رشدی کمتر از آنچه انتظار می‌رود داشته و به «همبستگی جهانی و مشارکت در مسئولیت» برای غلبه بر این بیماری در سطح جهانی نیاز داریم.

اپیدمی کرونا که تا ۱۸ دسامبر سال جاری (۲۰۲۰) جان یک میلیون و ۶۶۷ هزار و ۱۲۸ نفر را به مرگ کشانده نباید از تلاش جهانی برای مقابله با بیماری ایدز که در سال قبل ۳۸ میلیون نفر را به ویروس اچ.آی.وی مبتلا و جان ۶۹۰ هزار نفر را گرفته است، بکاهد.

مبارزه با بیماری ایدز و مدیریت جلوگیری از اشاعه‌ی آن یک تلاش چند سویه است. حضور زنان و توجه به موفقیت آنها در جامعه اهمیت خاص دارد زیرا نه تنها در جهان بلکه در ایران آهنگ رشد مبتلایان به این بیماری از طریق الگوی غالب تماس جنسی است. سیاست‌ها و برنامه‌های دولت‌ها باید از حساسیت‌های جنسی-جنسیتی برخوردار باشد. در حوزه‌ی قانون، قوانین در زمینه‌ی خشونت علیه زنان و کاهش نابرابری‌های جنسی-جنسیتی در حوزه‌ی اقتصادی و حقوق شهروندی زنان، قانون خانواده و سایر جنبه‌ها، چنانچه به شکاف جنسی جامعه پاسخ ندهد، مانع جدی در جلوگیری و مدیریت اشاعه‌ی ایدز خواهد بود. تعهدات به جامعه‌ی جهانی، برنامه‌های سازمان ملل باید جدی تلقی شده و در سطح ملی لغو نشود زیرا تجربه نشان داده است که این رهنمودها می‌تواند راهکارهای مناسب برای مقابله باید ایدز قلمداد شود. موفقیت در امر مقابله با ایدز در اهداف توسعه‌ی هزاره که نقطه‌ی پایان آن سال ۲۰۱۵ بود گواه این امر است. انگاره‌های ذهنی و باورهای بازدارنده که دیگر جایی در فضای قرن بیست و یکم ندارد می‌بایست به چالش کشیده شود. آموزش روابط جنسی سالم می‌تواند گامی جدی در مبارزه با ایدز باشد. به علت باورهای بازدارنده و مقابله با آموزش عمومی است که ایدز در بین کشورهای غربی و آفریقای شمالی با چالش‌هایی در این زمینه مواجه است. کانون چنین چالشی در زمینه‌ی عدم وجود و یا ناکافی بودن در آموزش روابط جنسی در مدارس و مراکز فرهنگی‌ست که در آن والدین و معلمان با فرزندان یا دانش‌آموزان از مناسبات و روابط جنسی سالم سخن نمی‌گویند. به عبارتی هم در حوزه‌ی خصوصی خانواده و هم در حوزه عمومی، تابویِ عدم صحبت آشکار و آموزش در مورد روابط جنسی سالم و چگونگی محافظت از خود در این مناسبات، عاملی بازدارنده برای جلوگیری از شیوع ایدز است در نتیجه از این رو جوانان اطلاعات و داده‌های خود را از طریق رسانه‌های اجتماعی فضای مجازی و تعامل با دوستان کسب کرده که می‌تواند غیر علمی و گمراه کننده باشد.

همچنین داده های پژوهش‌های علمی بر این امر تأکید دارند که زنان در سطح جهانی بیشتر از مردان در خطر ابتلا به بیماری ایدز هستند. مناسبات نابرابر قدرت، قوانین زن ستیز و انگاره‌های ذهنی و فرهنگی زمینه‌هایی هستند که بیماری ایدز و مبارزه با آن را در برخی از نقاط جهان از جمله آفریقا در دستور کار جنبش جهانی زنان لحاظ شد. سازمان ملل در سال ۲۰۱۶ با اعلامیه مجمع عمومی در این زمینه و مباحثی که در کمیسیون زنان سازمان ملل همان سال در جریان بود و نگارنده‌ی این سطور نیز در آن حضور داشت اعلام کرد که از آنجا که زنان با آهنگ رشد شش برابر بیشتر از مردان به ایدز مبتلا می‌شدند این امر در دستور کار جنبش زنان و اسناد بین المللی که تعهد دولت‌ها را در زمینه‌ی زنان و بیماری ایدز در بر دارد، قرار گرفت. این اسناد به قرار زیر هستند:

۱) سند پکن که در آن حضور فعال زنان را در تدوین سیاست‌ها و برنامه‌ها، بررسی و اصلاح قوانینی که آسیب‌پذیری زنان در برابر ویروس اچ.آی.وی و بیماری ایدز یاری می‌رسانند تاکید شده است. دولت‌ها همچنین تشویق شده‌اند تا ظرفیت ملی را برای محوری کردن حساسیت‌های جنسی-جنسیتی در مورد بیماری ایدز افزایش دهند.
۲) درسند کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (سیدا) توصیه‌های عمومی برای برابری جنسیتی که راهگشای مبارزه و مدیریت اشاعه‌ی بیماری ایدز است، گنجانده شده است. همچنین این سند بر گام برداشتن در زمینه‌ی تحقق احترام به حقوق و کرامت انسانی زنان و راهگشایی برای برابری جنسیتی تاکید کرده است.
۳) از اهداف اصلی اعلامیه‌ی تعهد مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۱، تاکید بر برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان به عنوان عامل اصلی در کاهش آسیب‌پذیری زنان و دختران در برابر اچ.آی.وی-ایدز است.
۴) در سال ۲۰۰۶ این امر به روشنی در جامعه جهانی به رسمیت شناخته شد که ارتقای برابری جنسیتی، توانمندسازی زنان و حمایت از حقوق کودکان از مولفه‌های اصلی هر استراتژی جامع برای مبارزه با اپیدمی ایدز باشد و کشورهای عضو سازمان ملل، متعهد شدند که ظرفیت زنان و دختران نوجوان را برای محافظت از خود در برابر خطر ابتلا به اچ.آی.وی افزایش دهند.
۵) قطعنامه‌ی ۱۳۰۸ شورای امنیت که در سال ۲۰۰۰ تصویب شد بر مسئولیت نیروهای هوادار صلح و پاسداران صلح سازمان ملل را در تصادمات جنگی و تعارضات منطقه‌ای تاکید می‌کند.
۶) کمیسیون زنان سازمان ملل و قطعنامه‌های این کمیسیون از جمله قطعنامه ۶۰/۲ در سال ۲۰۱۶ که در سندهای این کمیسیون آمده که تقسیم برابر مسئولیت‌های زنان و مردان در حوزه‌ی خصوصی از جمله مراقبت از بیماران اچ.آی.وی در آن قید شده است.
۷) اهداف توسعه‌ی هزاره، هدف شماره ۶ معطوف به توقف و کنترل روند رشدیابنده‌ی اچ.آی.وی تا سال ۲۰۱۵ بود. این هدف با دست‌یابی به کاهش ۳۵ درصد در مورد مبتلایان جدید عفونت اچ.آی.وی و کاهش ۴۱ درصد مرگ و میر ناشی از ایدز تحقق یافت و از آن نیز فراتر رفت و ۱۵ میلیون نفر تحت درمان ویروس اچ.آی.وی و بیماری ایدز قرار گرفتند.
۸) اهداف توسعه پایدار و سند ۲۰۳۰: یکی از اهداف مهم این سند پایان بخشیدن به بیماری ایدز تا سال ۲۰۳۰ است. یکی از مبانی اصلی سند ۲۰۳۰ پاسخ به این امر است که هیچکس در نبرد با بیماری ایدز از خدمات و حمایت‌های پزشکی محروم نماند. اشاعه‌ی بیماری ایدز نمی‌تواند بدون محوری کردن نیازهای افرادی که با آن زندگی می‌کنند و متاثر از آن هستند مدیریت شود. نگرانی‌های آنان باید در اولویت و ارجحیت تلاش‌های توسعه‌ی پایدار قرار گیرند.
۱۰ هدف از ۱۷ هدف سند ۲۰۳۰ معطوف به پایان دادن بیماری ایدز تا سال ۲۰۳۰ است:
هدف شماره ۱ – پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا.
فقر یکی از عواملی است که آسیب پذیری افراد را نسبت به ایدز و اچ.آی.وی را افزایش می‌دهد. توانمندسازی اقتصادی و حمایت اجتماعی می‌تواند فقر و آسیب ‌پذیری اچ‌.آی‌.وی را کاهش دهد.

هدف شماره ۲ – پایان دادن به گرسنگی.
دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار یکی دیگر از این اهداف است. گرسنگی می‌تواند بر آسیب‌پذیری افراد برای ابتلا به اچ.آی.وی و ایدز به دلیل رفتارهای پر مخاطره، تاثیر منفی داشته و عدم تعهد به درمان را افزایش می‌دهد. امنیت غذایی خانوار و وضعیت تغذیه به ویژه در مراحل حاد بیماری می‌تواند بسیار مهم باشد و فرآیندهای سلامتی و درمان بیماران ایدز در پرتو گرسنگی فزونی می‌یابد.

هدف شماره ۳ – اطمینان از زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در هر سنین.
عدم پوشش همگانی بهداشت برای کلیه‌ی شهروندان از جمله خدمات بهداشت جنسی-جنسیتی و تولید مثل، کاهش آسیب برای افرادی که دارو تزریق می‌کنند و دسترسی به پیشگیری و درمان اچ.آی.وی زندگی سالم را محدود می‌کند. بیشتر کسانی که به اچ.آی.وی مبتلا می‌شوند آن را از طریق رابطه‌ی جنسی یا انتقال از مادر به نوزاد در دوران بارداری، زایمان و شیردهی گرفته از این رو پوشش درمانی از حساسیت‌های مربوط به پیشگیری از این بیماری‌ست.

هدف شماره ۴ – آموزش
تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت‌های یادگیری مادام‌العمر برای همه.
این هدف معطوف آن است که چالش‌های نداشتن اطلاعات دقیق و جامع نوجوانان و جوانان را در مورد اچ.آی.وی و ایدز برطرف سازد.
بیماران مبتلا به اچ.آی.وی از حضور موثر برای کسب دانش بازمانده زیرا شرم انگ‌زنی، سرافکندگی و تبعیض در محیط مدرسه سبب می‌شود که فضای تشویق کننده‌ای در محیط مدرسه نداشته باشند. نهادهای آموزشی در سطح کشورها می‌بایست محیط آموزش را برای محصلین و آموزگاران مبتلا به اچ.آی.وی و ایدز امن‌تر، راحت‌تر و پذیراتر سازند.

هدف شماره ۵ – دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران.
نابرابری‌های جنسیتی تبعیض خشونت و انگاره‌های ذهنی و رفتارهای اجتماعی آسیب زا نسبت به زنان، یکی از عوامل موثر در زمینه‌ی خطر ابتلا به اچ.آی.وی و ایدز است.

اچ.آی.وی عامل اصلی مرگ در سن باروری ۱۵ الی ۴۴ است. زنانی که با اچ.آی.وی زندگی می‌کنند با خشونت بیشتری نسبت به سایر زنان روبرو می‌شوند. انگ و تبعیض علیه زنان که مواد مخدر استفاده می‌کنند علاوه بر سوء استفاده‌های جنسی، خشونت جنسی خطر ابتلا به اچ.آی.وی، سل و سایر بیماری‌های مقاربتی را افزایش می‌دهد. برنامه‌های آموزشی در سطح ملی که بتواند در زمینه‌ی مقابله با خشونت و کار با مردان فرهنگ‌سازی کند می‌تواند گامی در مقابله با ایدز و همچنین بهداشت جنسی و باروری تلقی شود و قوانین حمایتی، جرم‌انگاری خشونت علیه زنان و سایر قوانین در زمینه‌ی حقوق برابر شهروندی برای زنان و دختران.
هدف شماره ۸ – ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی.

اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه، امنیت در محیط کار، دسترسی به خدمات درمانی در مورد اچ.آی.وی به ویژه در مورد کارگران بخش غیررسمی اقتصاد و کسانی که در حاشیه‌ی جامعه قرار دارند از جمله مهاجرین بدون سند اقامت، کارگران جنسی، همچنین خدمات پیشگیری، درمان، مراقبت و پشتیبانی از حقوق کارگران فصلی، همجنس‌گرایان، کارگران معدن و سایر کارگرانی که در معرض آسیب‌های مربوط به اچ.آی.وی هستند. در سطح جهانی افراد مبتلا به اچ.آی.وی نرخ بیکاری سه برابر نسبت به میانگین بیکاری ملی را تجربه می‌کنند. توجه به چالش‌های عدیده‌ی مبتلایان به اچ.آی.وی در محیط کار و حمایت از حقوق کارگران می‌تواند گامی مثبت در زمینه‌ی نگاه داشتن نیروی انسانی‌ای شود که از این بخش از جامعه در بازار کار حضور دارند.

هدف شماره ۱۰ – کاهش نابرابری در درون و بین کشورها.
نابرابری‌های اقتصادی و سطح درآمد و شکاف آن با آهنگ رشد فزاینده ابتلا به ایدز در ارتباط مستقیم است. هرچه نابرابری اقتصادی بیشتر باشد آسیب‌پذیری کسانی که در حاشیه‌ی جامعه قرار دارند نیز بیشتر است.

این بخش‌های جامعه بیشتر دچار تبعیض و انگ‌های آسیب‌بار بوده و دسترسی کمتری به خدمات پزشکی و درمانی داشته از امکانات مسکن نامناسب‌تری برخوردار هستند.

حفاظت در برابر تبعیض‌ها در کنار خدمات حقوقی، دانستن قوانین، دسترسی به سیستم‌های عدالتی می‌تواند شهروندان را برای مطالبه‌ی حقوق خود و افزایش دسترسی به خدمات در مورد اچ.آی.وی توانمند سازد.

کمسیون جهانی اچ.آی.وی/ایدز و قانون، یک نهاد مستقل است که توسط برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل به نمایندگی از UNAIDS تشکیل شده است. این کمسیون ۱۸ ماه تحقیق و پژوهش همراه با مشاوره، گفتگو با ۷۰۰ نفر از مبتلایان از ۴۰ کشور جهان، چالش‌های محیط کار و HIV را تجزیه و تحلیل کرده است که تمام قوانین، بهداشت، سلامت و HIV زیر ذره‌بین قرار گرفته باشد.

هدف شماره ۱۱ – تبدیل شهرها و سکونتگاه‌های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار.
بیماری ایدز و ویروس اچ.آی.وی به ویژه مناطق شهری را در سطح جهان بیشتر مورد اصابت قرار می‌دهد. در ۲۰۰ شهر جهان، بیش از یک‌چهارم ساکنین به بیماری ایدز مبتلا هستند. سرعت بالای شهرنشینی و سیل عظیم مهاجرین از روستاها به شهرها در بسیاری از شهرهای بزرگ مناطق حاشیه‌ای فقر نشین به وجود آورده است که افراد و ساکنین آنها بیشتر در معرض اچ.آی.وی قرار دارند.
تراکم جمعیت، فقر و عدم وجود امکانات پزشکی و درمانیِ با کیفیت در این مناطق یکی از چالش‌های مهم در بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای جهان سوم است.

هدف شماره ۱۶ – ترویج جوامع صلح طلب و فراگیر برای توسعه‌ی پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر در تمام سطوح.
در حاکمیت‌های استبدادگرا، سیاست مبتنی بر احترام به حقوق انسانی و دست‌یابی به خدمات پزشکی و درمانی به مثابه یک حق انسانی مورد توجه قرار ندارد. افراد مشارکتی در تنظیم و تدوین سیاست‌ها نداشته و جامعه‌ی مدنی و نهادهای غیر دولتی فضای رشد و ارائه‌ی خدمات و فرهنگ‌سازی در کنار نهادهای دولتی را ندارند. سیاست‌های طرد، حذف، تبعیض و خشونت گفتمان غالب بوده و ستیز، مقابله، جنگ و تنش فضای سنگینی برای زندگی کلیه افراد به ویژه مبتلایان به اچ.آی.وی و بیماری ایدز فراهم می‌آورد. در چنین ساختارهایی دست‌یابی افراد مبتلا به عدالت و پیشگام شدن آنان در ایجاد سازوکارهایی که بتواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد با موانع و سدهای فراوانی مواجه بوده که خود پایان بخشیدن به بیماری ایدز را با مخاطرات عدیده مواجه می‌سازد.

هدف شماره ۱۷ – تقویت ابرازهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه‌ی پایدار.
اقدام جامعه‌ی جهانی برای بهبود در زمینه دسترسی به وسایل و کالاهای پزشکی ارزان قیمت لازم برای پیشگیری، درمان و مراقبت از بیماران و مبتلایان امری ضروری برای پایان دادن به بیماری ایدز تا سال ۲۰۳۰ است. جنبش مقابله با بیماری ایدز، در زمینه‌ی اصلاح قوانین ثبت اختراعات و سیستم‌های نظارتی، قراردادهای تجاری برای ارائه کالای پزشکی مورد نیاز به صورت ارزان، از جمله داروهای خط دوم و سوم برای بیمارانی که داروهای خط اول روی آنها تاثیرگذار نبوده، بسیار مهم است. در این زمینه باید اذعان کرد که کیت‌های آزمایشی برای تشخیص بیماری، داروهای مختلف، وسایل پیشگیری از بارداری در رابطه‌ی جنسی که برای افراد آسیب‌بار نباشد از جمله‌ی این کالاهای پزشکی است.

سند ۲۰۳۰ و سرنوشت آن در ایران

این سند که اهمیت اهداف آن در مقابله با بیماری ایدز در بالا اشاره شد در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ در جلسه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی لغو شد. این سند که در آذرماه سال ۱۳۹۵ سند ملی آموزش ۲۰۳۰ برای اعمال هدف‌های آموزشی با حضور وزرای آموزش و پرورش و علوم رونمایی شد، تحت عنوان این که این سند «آموزش خودارضایی و همجنسگرایی را در مدارس الزامی خواهد کرد» و یا این که «این سند برای بی‌آبرویی دولت یازدهم بس است» و یا «سند ۲۰۳۰ باعث ترویج همجنس‌بازی در میان جوانان می‌شود» و یا «سند ۲۰۳۰ برای از بین بردن نهاد خانواده در ایران است» و سر مقاله‌های دیگر، عمری کوتاه در ایران داشت.

سند تحول آموزش و پرورش که در دولت رئیس جمهوری احمدی‌نژاد تصویب ولی اجرا نشده بود با لغو سند ۲۰۳۰ بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. این سند با نام «تغییر و تحول بنیادین آموزش و پرورش» که ۱۰ تا ۱۵ درصد آن به اظهار صاحب‌نظران کپی سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و مابقی شعارهایی است که متجاوز از چهار دهه فراوان شنیده شده است و شعارهای ایدئولوژیک عمومی در آن انعکاس دارد.

در شرایطی که بحران کرونا در کنار آهنگ رشد بیماری ایدز در ایران شرایط به غایت پر چالشی را فراهم آورده است، جای آن دارد که بر دستاورد‌هایی پیاده شدن ۵ ساله سند ۲۰۳۰ اهداف ۱۷ گانه‌ی توسعه‌ی پایدار در سایر کشورها تکیه کرده و جامعه‌ی ایران به ویژه جوانان و به خصوص زنان نوجوان و جوان که بیشتر در معرض بیماری ایدز هستند مورد حمایت‌های لازم قرار گیرند. نتایج مطالعات ۱۰ ساله‌ی وزارت بهداشت حاکی از رشد زنان معتاد و تن‌فروش دارد که هر روز به خیل زنان کارتن خواب می‌پیوندند. همچنین مبتلایان به ایدز در دهه‌ی ۸۰ در گروه سنی ۴۰ سال بودند ولی از اوسط دهه‌ی ۹۰ میانگین سنی مبتلایان به ۳۰ سال نزدیک شد. رشد تعداد جوامع فقیر در حاشیه‌ی شهرهای بزرگ از جمله تهران، کاهش سن روسپیگری به پایین‌ترین حد در تاریخ ایران، رشد موارد ابتلا به بیماری ایدز در اثر روابط جنسی محافظت نشده، انگ‌ها، توهین‌ها و بار فرهنگی منفی سبب شده که تنها دو سوم مبتلایان در کشور شناسایی شوند.

حتی به گفته‌ی مینو محرز «دلیل ابتلا به بیماری روابط جنسی محافظت نشده است وقتی آموزش جنسی در مدارس، خانواده و … داده نمی‌شود جوانان و گروه‌های در معرض خطر چگونگی مصونیت در این زمینه را نمی‌دانند. باید به جوانان شیوه‌ی تماس جنسی مطمئن آموزش داده شود». باشد تا سلامت، امنیت و رفاه اکثریت مردم را به بهانه‌ی نگاه جزم‌گرایانه نسبت به ارزش‌های ایدئولوژیک بر کناری نگذاریم. می‌بایست فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم!

FacebookTwitterاشتراک گذاری



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41753

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر