۱۱ تیر ۱۳۹۹

گذران سخت زندگی زیر سایه سنگین گرانی/فقر آتشی زیر خاکستر طلاق

یزد ـ گرانی افسارگسیخته و تبعات ناشی از آن تاب‌آوری مردم را به شدت کاهش داده تا جایی که حتی برخی آسیب‌های اجتماعی زیر سایه سنگین این معضل به شکل محسوسی در حال افزایش است.گذران سخت زندگی زیر سایه سنگین گرانی/فقر آتشی زیر خاکستر طلاق

خبرگزاری مهر گروه استان‌ها: آسیب‌های اجتماعی این روزها در حالی به یکی از دغدغه‌های مهم مردم و مسئولان تبدیل شده که ریشه بسیاری از این آسیب‌ها در مسائل اقتصادی است و اگر به این معضل به شکل جدی پرداخته شود و عزمی راسخ برای رفع آن اندیشیده شود، آنگاه خواهیم دید که آسیب‌های اجتماعی موضوعات چندان پیچیده‌ای نیستند.

وقتی گرانی به عنوان اصلی‌ترین معضل اقتصادی خانواده‌ها، معیشت آنها را دچار مشکل کرده، طبیعی است که پدیده‌هایی همچون طلاق، دختران و پسران فراری، اعتیاد و … روز به روز افزایش پیدا می‌کند.

مسئولانی که فرصتی برای نشستن پای درد دل آسیب‌دیدگان اجتماعی ندارند کافی است تا مروری بر صفحات رسانه‌ها داشته باشند تا ببینند کنکاش در زندگی افراد آسیب‌دیده، لاجرم آنها را به فقر اقتصادی می‌رساند.

طنزی که تبدیل به واقعیتی تلخ شد

وقتی کرونا بسیاری از خانواده‌ها را گردهم جمع و مردان و زنان بسیاری را وادار به قرنطینه‌های اجباری کرد، طنزهای بسیاری در شبکه‌های اجتماعی در مورد شلوغ شدن دادگاه‌های خانواده بعد از کرونا، شکل گرفت اما این شوخی‌ها این روزها جدی شده و آمار طلاق به ویژه طلاق‌های توافقی در استانی همچون یزد، روند افزایشی گرفته است.

اما بررسی بسیاری از پرونده‌های طلاق نشان می‌دهد آنچه بیشتر از کرونا توانسته به بنیان خانواده‌ها آسیب جدی وارد کند، گرانی‌های افسارگسیخته است، گرانی‌هایی که حالا دیگر سرپرستان خانواده‌ها را از تأمین نیازهای افراد خانواده عاجز کرده و بسیاری از آنها در تأمین ضروری‌ترین نیازهای اولیه یک زندگی ناتوان هستند.

در یزد با همکاری بهزیستی و دادگستری از چند سال پیش، طرحی به مرحله اجرا درآمد که در قالب آن، زوج‌های متقاضی طلاق ابتدا باید در چند جلسه مشاوره شرکت کنند و در صورتی که مشاور نیز نتوانست به حل مشکلات زوج‌ها کمک کند، آنگاه آنها را به مسیر قانونی طلاق هدایت کند.

این طرح اکنون زوج‌های زیادی را راهی مراکز مشاوره زیر پوشش بهزیستی کرده که نشستن پای صحبت آنها گرچه دردناک است اما واقعیت‌های پنهان زندگی مردم و علل بروز آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق را مشخص می‌کند.

خانمی که حدود ۴۰ سال سن دارد و همسرش در اتاق مشاور مشغول صحبت است، آنچنان متفکر و عاجز به نظر می‌رسد که ناخودآگاه توجهم را برای گفتگو جلب می‌کند. علت حضورش را جویا می‌شوم و او بلافاصله سر درد دلش باز می‌شود.

وقتی تأمین حداقل‌های زندگی سخت می‌شود

می‌گوید: از فروردین ماه مدام از صاحبخانه برای تخلیه خانه اخطار می‌گیریم و آرامشمان سلب شده، همسرم عرضه تهیه یک خانه معمولی را ندارد، اوایل برای جستجو به بنگاه‌های بسیاری مراجعه کردیم، حتی تصمیم گرفتیم وامی تهیه کنیم تا بتوانیم از پس این گرانی‌های عجیب و غریب بر بیاییم اما بعد از پرس‌وجو از بانک‌ها، همسرم گفت از عهده پرداخت اقساط وام بر نمی‌آیم.

در حالی که تلاش می‌کند بر خود مسلط باشد، می‌گوید: من خانه‌دار هستم و درآمدی ندارم با این حال سعی کردم با انجام کارهایی مثل سبزی خشک کردن، رب درست کردن و این قبیل کارها، کمک خرج خانه باشم اما هر چه ما بیشتر تلاش می‌کنیم، هزینه‌ها بیشتر می‌شود.

می‌گوید: هر دو طاقتمان تمام شده نه او دیگر توان کار بیشتر دارد و نه من کار بیشتری از دستم بر می‌آید با ماهی ۲ میلیون تومان درآمد نمی‌توانیم هم اجاره خانه پرداخت کنیم، هم به پول پیش خانه اضافه کنیم، هم خرج و مخارج دو فرزندمان را تأمین کنیم. من هم به عنوان یک زن خواسته زیادی ندارم یک خانه معمولی با یک زندگی معمولی می‌خواهم که همسرم از عهده همین هم بر نمی‌آید.

می‌پرسم با طلاق مشکل خانه حل می‌شود. بی‌درنگ پاسخ می‌دهد من که به خانه پدرم می‌روم او هم بالاخره مرد است و می‌تواند برای خود جایی برای خوابیدن فراهم کند.

همسرش مرد محترم و شریفی بود. صدایش از اتاق مشاور به گوش می‌رسید که از کار طولانی در کارخانه به اندازه کافی خسته هستم و دیگر تحمل غرولندهای زن و بچه‌ام را ندارم.

در فرصتی که دست داد تا با مشاور جوان این مرکز گفت‌وگو کنم، متوجه دلسوزی و ناراحتی او از بیچارگی برخی مراجعان شدم.

نامش مریم صالح‌نژاد است. می‌گوید: دلم برای زوج‌هایی که فقر و نداری و گرانی کمر آنها را خم کرده و طاقتشان را تمام کرده، می‌سوزد.

قناعت هم دیگر چاره‌ساز گرانی‌های افسارگسیخته نیست

می‌گوید: طی چند ماه اخیر، شاید به جرأت بتوانم بگویم ۹۰ درصد پرونده‌های مشاوره‌ای که رسیدگی می‌کنم، اختلاف بر سر مسائل مالی است گرچه برخی همسران از یکدیگر در این زمینه انتظارات غیرمتعارف دارند اما عده زیادی از آنها انسان‌های قانعی هستند که به حداقل‌های زندگی راضی اند اما شرایط بد اقتصادی، گرانی و تورم همین حداقل‌ها را نیز از آنها دریغ کرده و بر آنها را از نظر روانی بسیار تحت فشار قرار داده و آنها را به جان هم انداخته است.

این مشاور جوان می‌گوید: پیش از این طلاق‌ها عمدتاً دلایلی نظیر اختلافات فرهنگی، دخالت خانواده‌ها در امور زندگی فرزندانشان، اعتیاد یکی از زوجین، بیکاری و مشکلات اقتصادی داشت اما در طول چند ماه گذشته، اغلب پرونده‌ها دلیل مشترک عدم تأمین معیشت دارند.

وی می‌گوید: بیکاری بسیاری از زوجین را خیلی سریع‌تر به خط پایان رسانده اما در بسیاری از موارد، زوج شاغل است اما زور درآمد ناچیز او به مخارج این روزهای زندگی نمی‌رسد هر چند بسیاری از زنان قانع و صبور هستند اما صبوری هم اندازه دارد و تراژدی دردناک اینکه اغلب مردان هم تمام تلاش خود را برای کسب روزی حلال به کار گرفته‌اند.

افزایش درخواست طلاق از سوی مردان به دلیل ناتوانی از تأمین نیازهای خانواده

وی اعلام می‌کند: درخواست طلاق از سوی مردان به دلیل ناتوانی از تأمین هزینه‌های زندگی در یزد افزایش یافته یعنی به نوعی از روی ناچاری از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی می‌کنند.

هرچند آمارهای ارائه شده از سوی رئیس کل دادگستری یزد در مورد طلاق‌ها به ویژه طلاق‌های توافقی، در سال جاری نسبت به سال گذشته، کاهش نشان می‌دهد اما علل طلاق‌ها در سال جاری اغلب علل اقتصادی و ناسازگاری زوجین بر سر مسائل اقتصادی است.

رئیس کل دادگستری استان یزد در مورد آمار طلاق‌های توافقی در سال جاری به خبرنگار مهر گفت: در دو ماهه اول سال ۹۸ تعداد طلاق‌های توافقی در استان یزد ۲۱۹ مورد بوده که این آمار در مدت مشابه سال جاری به ۱۶۵ مورد رسیده است.

غلامعلی دهشیری افزود: طلاق‌های درخواست شده از سوی مردان در سال جاری به ۳۳ مورد رسیده است.

به نظر می‌رسد مسئولانی که دغدغه طلاق و آسیب‌های اجتماعی را دارند، اگر بتوانند چاره‌ای برای مهار گرانی‌ها بیاندیشند، می‌توانند بخش قابل توجهی از آسیب‌های اجتماعی به ویژه طلاق را نیز مهار کنند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=38875

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر