یک هنرمند تئاتر که خرداد سال گذشته نمایشی را با موضوع خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی به صحنه برده بود، تاکید دارد که در ماجرای تلخ قتل «رومینا»، فقط پدر این دختر نوجوان مقصر نیست بلکه عوامل بسیاری در این فاجعه، دخیل هستند.
حسن جودکی که سال گذشته در چنین روزهایی نمایش «بیوه سفید، بیوه سیاه» را درباره خشونت علیه زنان به صحنه برده بود، شاید پیشبینی نمیکرد دقیقا یک سال بعد درباره آسیب شناسی قتل دختری نوجوان به دست پدرش، گفتگویی داشته باشد.
او خرداد سال 98 نمایش خود را با متنی از مژگان خالقی در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه برد و امسال در گفتگو با ایسنا، از ابعاد گوناگون فاجعه قتل رومینا سخن گفت.
جودکی در این گفتگو خاطرنشان کرد که این گونه فجایع ریشه تاریخی دارند و مهمترین دلیل وقوعشان، نبود فرهنگ گفت و شنود میان اعضای خانواده و افراد جامعه است.
او همچنین بر اینکه نکته تاکید کرد که گرچه افراد بسیاری با ساخت اثر هنری درباره این فجایع مخالفند ولی نشان دادن این تلخیها با هدف آسیبشناسی این معضلات و آگاهسازی جامعه، سبب میشود زندگیمان با آگاهی بیشتری ادامه یابد.
این هنرمند درباره ضرورت پرداختن به مسایلی مانند خشونت علیه زنان در تئاتر گفت: نگاه شخصی من این است که تئاتر در هر جامعه، یک ضرورت و رسانه است و بویژه در شرایط حاضر که کرونا برای همه جهان، بستری آموزشی ایجاد کرده، این ضرورت بیشتر خودنمایی میکند.
او با اشاره به اینکه خشونت علیه زنان، مسالهای تاریخی است، افزود: این موضوع، ریشههای فرهنگی و تاریخی دارد و منحصر به ما و منطقه خاورمیانه هم نیست بلکه در کل جهان خشونت علیه زنان به عنوان موجوداتی ضعیفتر از نگاه مردان، به شکلهای متفاوتی وجود داشته و همچنان هم وجود دارد.
جودکی با تاکید بر اینکه قصاص قاتل، نقطه پایانی بر این فجایع نیست، از ضرورت امر آموزش به عنوان یک راهکار موثر برای پیشگیری از چنین فجایعی سخن گفت و توضیح داد: گیرم که قاتل را قصاص کنیم، آیا مشکل فرهنگی حل میشود؟! درحالیکه باید با آموزش درست، جلوی وقوع چنین فجایعی را بگیریم.
این کارگردان تئاتر اضافه کرد: باید هنری مانند تئاتر را به بطن جامعه ببریم و از طریق آن اموزش و فرهنگسازی را انجام دهیم تا افراد از نزدیک لمس کنند که خشونت، فارغ از جنسیت، محکوم است. هرچند خشونت علیه زنان، ابعاد گستردهتری دارد.
به باور او، تنها راه پیشگیری از بروز چنین فجایعی، آموزش درست است که سبب تغییر نگرش و جهانبینی افراد جامعه و کاهش خشونت میشود.
او در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود هنری مانند تئاتر که پایه آن گفت و شنود است، در جوامع گوناگون همچنان مشکل گفتگو داریم و به ناچار دست به خشونت میزنیم؟ تصریح کرد: بخش عمدهای از این ضعف، به نظام آموزشی ما برمیگردد. آموزش گفتگو و گفتوشنود باید از پایه یعنی از گروه سنی نونهال اتفاق بیفتد تا در پی آن اعضای خانواده بتوانند با یکدیگر گفتگو کنند و در سایه گفت و شنود به درک متقابل برسند و قطعا به این شیوه است که خشونت کمتر خواهد شد.
او با بیان اینکه گفتگو با نوجوانان در خانوادهها معضلی همیشگی است، گفت: اگر بزرگترهای خانه آگاه باشند که نوجوانی، دوره سرکشی است و اگر زبان گفتگو با فرزند نوجوان خود را پیدا کنند، چنین فجایعی کمتر رخ میدهد.
جودکی با تاکید بر لزوم شکلگیری فرهنگ گفت و شنود در کل جامعه متذکر شد: وقتی پدر خانوادهای دست به قتل فجیع فرزند خود میزند، نباید از یاد ببریم او هم روزگاری کودکی بوده و محصول یک شیوه تربیتی است که اگر آموزش درستی میدید، در دوره بزرگسالی، بیشتر فرزند کودک یا نوجوان خود را درک میکرد. او میتوانست با برافراشتن چراغ روشنی در برابر دخترش، او را به راه درستتری هدایت کند.
کارگردان نمایش «صد سال پیش از تنهایی ما» در پاسخ به این پرسش که چرا برای ایجاد بسترهای درست آموزشی با وزارت آموزش و پرورش رایزنی نمیشود؟ توضیح داد: نبود یک سازمان و ساختار درست و نظاممند ضربه بزرگی به ما میزند. به عنوان مثال نهادهای گوناگونی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و … در زمینه تئاتر و تئاتر کودک و نوجوان فعالیت و جشنوارههای گوناگونی هم برگزار میکنند ولی این موازیکاریها که در برنامهریزی و بودجه هم وجود دارد، سبب میشود هرگز به سرانجام خوبی نرسیم.
او ادامه داد: یک سیستم نظاممند آموزشی، حتما به ما کمک بسیاری خواهد کرد چراکه تاثیر تئاتر بر رشد روانی افراد و حل معضلاتشان بر کسی پوشیده نیست همچنانکه تئاتر درمانی، شیوه موثری است در روان درمانی که میتواند باعث سلامت روح و جسم افراد شود ولی ما به دلیل پراکندهکاریهایمان بخوبی نمیتوانیم از این راههای درمانی استفاده کنیم.
جودکی در پاسخ به پرسشی دیگر که چرا هنرمندان تئاتر کمتر در ساخت آثارشان به مسایلی مانند خشونت علیه زنان و قتلهای میپردازند؟ گفت: جامعه فرهنگی ما تلخی این گونه موضوعات را دوست ندارد ولی تا زمانی که این تلخیها در قالب آثار هنری دیده نشود، اثرگذار نخواهد بود. فجایعی نظیر ماجرای رومینا کم نیستند. حال بعضی از آنها در قالب خبر بولد (برجسته) میشوند و تعدادی دیگر نه.
او اضافه کرد: یکی از دلایل کماقبالی هنرمندان در پرداختن به این موضوعات، کمرغبتی تماشاگر به این نمایشهاست چراکه سلیقه تماشاگر بیشتر به سمت آثار مفرح و سرگرمکننده رفته که قطعا لازم است ولی تمام رسالت تئاتر، خنداندن تماشاگر هم نیست بلکه ایجاد تفکر و اندیشه هم در کنار سرگرم کردن او، مهم است.
این کارگردان افزود: باید تئاتر را به بطن جامعه ببریم و از طریق آن آموزش را را انجام دهیم. البته دوستان بسیاری با این گونه آثار مخالفند درحالیکه نشان دادن این تلخیها، سبب میشود زندگیمان با آگاهی بیشتری ادامه یابد.
حسن جودکی در پایان ابراز تاسف کرد: به هر حال این مشکلات هست و افرادی اشتباههای تاریخی مرتکب میشوند ولی آیا پاسخ هر اشتباهی، خون است؟! در فجایعی مانند قتل دلخراش رومینا، پدران خشن و آموزش ندیده، بخشی از تقصیر را بر عهده دارند و بخشی دیگر از این کوتاهی، به دولت، ممیزیهای غیر کارشناسی شده ، سیستم آموزشی، هنرمندان و … برمیگردد که هیچ یک وظیفه خود را بدرستی انجام ندادهاند.
انتهای پیام
source http://zanan.bashariyat.org/?p=38253
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر