۱۴ اسفند ۱۳۹۷

یک غارتگر بانکی سران حکومت را تهدید کرد


یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه گفت: حسین هدایتی (عکس کنار) در بازداشتگاه به من می‌گفت هزینه بازداشتم برای حاکمیت گران است.
مهدی موسوی‌نژاد در ادامه دومین جلسه محاکمه متهمان پرونده گروه موسوم به حسین هدایتی در شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی اظهار کرد: هدایتی به‌راحتی دروغ می‌گوید و ایجاد شبهه، تنها حربه دفاعی او است.
وی خطاب به هدایتی گفت: اینجا حاشیه فوتبال نیست که در قبال بذل سکه شاهد طرفداران اجاره‌ای خود باشی.
متهم با بیان اینکه حواله امر به امور مجعول، شگرد هدایتی برای انحراف ذهن مردم و دادگاه است، افزود: شما در بازداشتگاه به من گفتید هزینه بازداشتم برای حاکمیت گران است؛ یک میلیون و 200 هزار فالور و طرفدار دارم و همانطور که کارگران لوله نورد اهواز را به خیابان آوردم، این یک میلیون و 200 هزار نفر را نیز به خیابان می‌آورم، آقای هدایتی دوران پدرخواندگی تمام شده است.

سهم غارت شده هر فرهنگی در بانک سرمایه
به قلم محمد حبیبی از زندان اوین
محمد حبیبی، معلمی که به جرم اعتراض به وضعیت آموزش کشور در زندان به سر می‌برد و به بیش از ۷ سال زندان محکوم شده است، در یادداشتی از زندان اوین به سرنوشت سهم غارت شده فرهنگیان در بانک سرمایه پرداخته است. نظر به اهمیت نکات مندرج در یادداشت آقای حبیبی، توجه شما را به متن آن جلب می‌کنیم:
۱- نماینده دادستان در جلسه محاکمه پرونده بانک سرمایه می‌گوید: «قریب به چهارده هزار میلیارد تومان از اموال و سپرده فرهنگیان در این بانک به یغما رفته است.» با احتساب ۸۰۰هزار عضو برای صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان سهامدار ۴۶٪ ‏بانک سرمایه ، سهمیه برباد رفته هر عضو نزدیک به ١٧ و نیم میلیون تومان در بین سالهای ٩١ تا ٩۴ برآورد می‌شود.
در خوشبینانه‌ترین حالت با میانگین چهار برابری افزایش قیمت دلار نسبت به آن سالها، به تقریب، نزدیک به ٧۵ میلیون تومان از اموال و سپرده هر فرهنگی عضو صندوق ذخیره غارت شده است. این را دیگر من، ما یا تشکل‌های صنفی فرهنگیان نمی‌گوییم؛ این را نماینده قوه قضاییه می‌گوید.
۲- شما همکاران عزیز، شما که سرمایه‌تان بر باد رفته است، اگر فکر می‌کنید با بازداشت و محاکمه این متهمان، اعاده حق می‌شود، سخت در اشتباه هستید. کاظمی (وزیر رفاه دولت احمدی نژاد) و بخشایش تا همین یک ماه پیش همین جا در اندرزگاه ما بودند. امامی و هدایتی همچنان هستند. آنها به عنوان متهمان بانک سرمایه در طبقه بالا و من به عنوان یکی از اعضای صندوق و از معترضان به وضعیت اداره این بانک و به عنوان فعال صنفی در طبقه پایین. اینجا هم فاصله طبقاتی حفظ می‌شود. آنها همچنان از احترام ویژه برخوردارند و زندگیشان با پولهای کلانی که دارند، متفاوت از دیگر زندانیان است.
٣- در شرایطی که بنا بر آمار رسمی، خط فقر بالای پنج میلیون تومان است، اغراق نیست اگر صد در صد فرهنگیان را زیر خط فقر بدانیم. حالا این فرهنگی زیر خط فقر، باید شاهد بر باد رفتن هفتاد و پنج میلیون تومان پولی باشد که می‌توانست برای او باشد. آیا باید فقط بایستد و نظاره گر باشد؟! اینکه دیگر نه ایدئولوژی است نه آرمان خواهی و نه بازی سیاسی.
منافع مستقیم مادی است که بر باد رفته است. پولی که نیست شده است و قرار هم نیست برگردد. همچنان که یکسال پیش مهدی نیکدل مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: «این بدهکاران از ابتدا هم قصد نداشتند بدهی خود را بپردازند؛ یکی از آنها ٨ ماه است که در زندان به سر می‌برد؛ ولی تا به حال هشت ریال هم پرداخت نکرده است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر