۱۱ مهر ۱۳۹۷

مقاله بررسی پيامدهای تغيير اقليم از ديدگاه حقوق بشر در ایران.


بررسی پيامدهای تغيير اقليم  از ديدگاه حقوق بشر در ایران
 زینب عباسیان چالشتری
 مورخ : 23 شهریور 1379

پیامدهای گوناگون تغییرات آب و هوا به سرعت در حال افزایش است و بیشترین تاثیرات منفی آن بر روی مردم فقیر و حاشیه نشین اطراف جهان است. این وضعیت نابرابریهای بشری موجود را بیشتر و آسیب پذیر تر ساخته است چرا که این جوامع بدلیل فقر کمتر قادر به انطباق با وضعیت موجود هستند و این امر باعث شده که موضوع تغییرات آب و هوا و حقوق بشر بیشتر در هم تنیده شوند، زیرا پیامدهای تغییرات آب و هوا باعث افزایش تشدیدات حقوق بشر گردیده است.در این میان قوانین حقوق بشری موجود بهترین پاسخ جهت رسیدگی به این چالش و برقراری عدل و انصافی است که در اثر پیامدهای تغییرات آب و هوایی در حال از بین رفتن  می باشد.
تغییرات آب و هوا علاوه بر اینکه به شیوه‌های مختلف همچون از دست دادن زمین‌های کشاورزی و کمبود آب بر روی معیشت مردم اثر گذاشته، با ایجاد مناقشات و درگیری، امنیت مناطقی از جهان را نیز بر هم زده است و با توجه به اینکه اختیار و آزادی افراد در کسب حقوق بنیادین بشری همچون حق داشتن محیط زیست سالم، حق داشتن تابعیت و برخورداری از کمترین امکانات زیستی را محدود کرده، مانع از تحقق حقوق بشر و تأمین امنیت افراد نیز شده است.
 تغییر اقلیم یک زنجیره بهم پیوسته است. این زنجیره از فعالیت های توسعه ای به ویژه مصرف سوخت های فسیلی آغاز می شود و به دنبال خود پیامدهای متعددی را می آورد. آنچه تا کنون بیشتر بررسی شده و مد نظر بوده است، میزان تولید گازهای گلخانه ای، کنترل آن و در نهایت پدیده های ناشی از آن از قبیل گرم شدن زمین، زیر آب رفتن سکونتگاه ها، طوفان ها، سیل ها و یا خشکسالی ها بوده است. در حالیکه مهمترین فاجعه ها بعد از این مرحله به وقوع خواهد پیوست.این  پدیده ها آوارگی و بی خانمانی، مهاجرت های کلان، بی تابعیتی، بیکاری،  فقر و نا امنی را به دنبال خواهد داشت. تغییر اقلیم به دنبال خود زندگی صدها میلیون انسان را دستخوش تغییر قرار داده، اما بیشتر آنها حتی آگاهی ندارند که قربانی تغییرات اقلیم هستند. از 262 میلیون نفر انسانی که تخمین زده شده است تحت تاثیر تغییرات آب و هوایی در بین سالهای 2000-2004 قرار گرفته اند بالغ بر 98 در صد آنها در کشورهای در حال توسعه بوده اند. در پی بزرگترین نشست روسای کشورهای عضو سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2000 بزرگترین اهدافی که منجر به توسعه جوامع بشری میگردید مشخص گردید و کشورها متعهد شدند که برای نیل به این آرمانها تا سال 2015 اقدامات لازم را انجام دهند ولیکن آنچه که مهم است نقشی است که اثرات بالقوه تغییرات آب و هوا بر روی این اهداف گذاشته و می تواند به عنوان مانعی بزرگ بر سر راه اهداف توسعه هزاره در ریشه کنی فقر، دستیابی به تحصیلات، سلامت، و تضمین توسعه پایدار داشته باشد.


- مهمترین تاثیرات و تبعات تغییر اقلیم بر امنیت جهانی و حقوق بشر:

اگرچه تغییر اقلیم اثرات متعددی دارد، اما در این قسمت فقط تبعاتی مورد بررسی قرار می گیرد که بر امنیت جهانی و حقوق بشر تاثیر دارد:
1- ایجاد جنگ و درگیری:
 اثرات منفی امنیتی آینده تغییرات آب و هوا بیشتر بر روی مناطقی است که امروزه خود میزبان جنگ های مسلحانه هستند مانند بخش شرقی و مرکزی آفریقا، خاور میانه و مرکز و شرق آسیا . از سویی دیگر بر اساس گزارش برنامه محیط زیست ملل متحد در سال 2007 یکی از مهمترین دلایل برخوردها و تنش های دارفور، فرسایش خاک و بیابان زایی بوده است، زیرا بارش باران در این ناحیه 30 درصد کاهش یافته و باعث خشکی میلیونها هکتار زمین گردیده است .
2- تهدید منابع آب و غذا:
یکی از اصلی ترین عواقب گرم شدن کره زمین کاهش تولید کشاورزی و به تبع آن، افزایش رقابت بر سر غله است
3-  تاثیر بر گسترش فقر:
وضعیت دارفور در سودان نمونه غیر قابل انکار از تنازع بقا و فقر توانفرسایی است که به دلیل خشکسالی فاجعه آمیز دهه 80  آغاز شده و تا امروز ادامه یافته است. به نظر می رسد تغییرات بلند مدت اقلیم نه تنها به ریزش باران کم تر منجر می شود جایی که زندگی به باران بستگی دارد و خشکسالی به معنای مرگ است یا طوفان و سیل که باعث خاک حاصلخیزاز بین برود.
4- تاثیر بر مهاجرت های درون و برون مرزی:
فاجعه بار ترین اثر گرمایش جهانی مهاجرت است. تعداد افراد تحت تاثیر بلایای طبیعی به طور غیر منتظره ای زیاد شده است و به طور متوسط به 231 میلیون نفر در سال رسیده که 98 درصد آن ها تحت تاثیر بلایای مربوط به تغییر اقلیم هستند. بر اساس آمار دیگر، در سال 1995 تعداد 25 میلیون نفر مهاجر زیست محیطی در جهان وجود داشته و پیش بینی می شود تا سال 2050 آمار مهاجرین زیست محیطی در جهان به 250 میلیون نفر برسد، یعنی در مدت زمانی حدود نیم قرن تعداد مهاجرین 10 برابر خواهد شد.
  5- تاثیر بر مرزهای جغرافیایی سیاسی:
ذوب شدن یخ های قطب شمال، گذرگاه شمال غربی را به عنوان آبراه بین المللی برای کشتیرانی، باز کرده و این راه با دسترسی به منابع غنی، ازجمله نفت، آغازگر اختلافاتی در مورد حاکمیت آبراه و ابعاد اکولوژیکی آن خواهد بود. این اختلاف در حال تشدید است زیرا چندین کشور در حال تنظیم لوایح سیاسی و حقوقی برای ارایه به مراجع قضایی و ادعا در مورد بخش های مختلف منطقه (که بعضا همپوشانی دارد) هستند. بانکوک با جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر ممکن است 15 تا 20 سال دیگر به زیر آب برود. این یکی از 20 شهر بزرگ جهان است که با بالا آمدن آب در دهه آینده با خطر آب گرفتگی مواجه است.
6- تهدید سلامت بشر و گسترش بیماری های واگیردار و خطرناک:
 بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت 150 هزار نفر در سال 2000 بر اثر تاثیرات تغییر اقلیم جان خود را از دست داده اند. همچنین گزارش هایی مبنی بر مرگ تعداد 300 هزار نفر بر اساس افزایش مالاریا در سال 2003 وجود دارد. پیش بینی ها نشان می دهد تا سال 2030 این تعداد ممکن است به نیم میلیون نفر در سال افزایش یابد.

- رابطه حقوق بشر و محیط زیست:

حقوق بشر، ماندگار بودن فرهنگ ها و تمدن ها در سراسر قرون و احترام به کرامت و ارزش افراد بشر و داشتن آزادی های فردی است. حقوق بشر ریشه در اصول اخلاقی داشته و در داخل مرزهای هر کشور در چارچوب قانون اساسی برای رفاه انسان های آن کشور تعریف می شود. این حقوق دارای استانداردهای اساسی و غیر قابل انکار است. تعرض به این حقوق غیر قابل پذیرش و حساسیت جامعه بین الملل نسبت به آن، جهان شمول بودن آن را نشان می دهد. علاوه بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی سیاسی و نیز میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی، فرهنگی به حقوق آزادی های شهروندان اشاره کرده است. در متن این دو میثاق آمده که برای به واقعیت پیوستن حقوق بشر، باید مناسباتی ایجاد شود که تحت تاثیر آن هرکس از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین حقوق شهروندی و سیاسی خویش لذت ببرد.
ابزارهای اصلی بین المللی حقوق بشر عمدتا قبل از موضوعات زیست محیطی مطرح شدند و این ابزارها همچنان توسعه پیدا کردند بدون اینکه بشر متوجه شود تغییر اقلیم به عنوان تهدیدی جدی علیه امنیت بشری می باشد. بنابراین شگفت انگیز نیست که در اسناد اولیه حقوق بشر، اشاره ای به مسائل زیست محیطی نشده باشد، بیانیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 بدون اینکه اشاره صریحی به مسائل زیست محیطی داشته باشد تدوین شد. اما اخیرا در اکثر اسناد و بیانیه های صادر شده در خصوص حقوق بشر به مسائل زیست محیطی به طور صریح اشاره شده است. به طور مثال می توان از منشور آفریقایی حقوق بشر 1981 و پروتکل کنوانسیون امریکایی حقوق بشر بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نام برد. اما بسیاری از اسناد دیگری که بیان کننده این حق هستند، همچون اعلامیه استکهلم، پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی، منشور جهانی طبیعت، اعلامیه ریو و مشابه آن ها علی رغم اهمیت زیادشان، الزام آور نیستند. این خلأ با تصویب دو سند منطقه ای الزام آور تا حدودی رفع شده است، اولین سند منشور آفریقایی حقوق بشر مصوب 1981 است و دومین سند پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکای حقوق بشر ١٩٦٩ در زمینه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب ١٤ نوامبر ١٩٨٨ سان سالوادور است که حاوی اصلی در زمینه حق بر محیط زیست است (17).
با وجود این، هنوز ارتباط بین تغییر اقلیم و نظام بین المللی حقوق بشر بطور کامل توسعه پیدا نکرده است و توجه کافی به حقوق بشر و پیامدهای اجتماعی سیاست های تغییر اقلیم نشده و همچنان، تمرکز بیشتر این نظام ها بر تکنیک های مرتبط با کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است. ازسویی دیگر کیفیت محیط زیست باید به گونه ای باشد که کلیه ابعاد حقوق بشر از قبیل: اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و مدنی تضمین شود و حلقه ارتباطی بین حفظ حقوق بشر و نگرانی های زیست محیطی باید شناخته شود.در این راستا اولین گام برای برای ایجاد تعهدات بین المللی، شفاف ساختن ارتباط بین حقوق بشر و محیط زیست است. بشر در کنار سایر حقوق بنیادی خود، باید از حق زندگی در محیط زیستی با کیفیت مطلوب برخوردار باشد، محیطی که برای ادامه زندگی سالم و سعادتمندانه ضروری است.
بطور کلی حقوق بین الملل محیط زیست و حقوق بین المللی بشر دارای تشابه هایی در اهداف و تفاوت هایی در ماهیت و طبیعتشان
هستند. مهمترین تشابه آن ها در این است که بشر نقطه عطف، توجه و مرکز نگرانی های هر دو حقوق محسوب      می شود و عمده ترین تفاوت آن ها این است که حقوق بین الملل محیط زیست بر تنظیم روابط بین دولت ها و برقراری حدود و قوانین مربوط تاکید دارد، در حالیکه حقوق بین المللی بشر بر ارتباط بین افراد و دولت ها تاکید می کند، همچنین حقوق بشر بیشتر با مسائل واقعی و مرتبط با گذشته و حال سرو کار دارد، در حالیکه حقوق بین المللی محیط زیست می تواند قابلیت پیش بینی مشکلات آینده را داشته باشد. لازم به ذکر است، در شرایطی که ناهنجاری ها و صدمات زیست محیطی می تواند تاثیرات گسترده و پایداری بر نقض حقوق بشر داشته باشد، تهدید حقوق بشر نباید صرفا از زاویه رابطه مردم- دولت و در کوتاه مدت نگاه شود بلکه افق نگاهها باید توسعه پیدا کرده و با دیدی عمومی تر و درازمدت به مسئله پرداخته شود.

- تاثیر پذیری حقوق بشر از محیط زیست:

محیط زیست از جنبه های مختلف بر حقوق بشر تاثیر گذار است. به همین علت تضمین حقوق بشر بدون در نظر گرفتن عوامل موثر بر محیط زیست، مثل تغییر اقلیم، امکان پذیر نیست. مهمترین موارد تاثیر محیط زیست بر حقوق بشر را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1- حق حیات:
بر اساس این حق که در ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به آن اشاره شده، هرکس حق زندگی آزاد و امن را دارد، همچنین طبق بند 1ماده 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی- سیاسی، بشر حق ذاتی حیات دارد و هیچ کس را نمی توان خودسرانه از حیات محروم کرد. فقط در محیط زیست سالم است که بشر می تواند از این حق حیاتی و ذاتی خود بهره مند شود. در حالیکه آثار تخریبی تغییر اقلیم بر محیط زیست می تواند باعث افت استانداردهای زندگی، عدم دسترسی به آب و غذای سالم و قرارگرفتن در معرض بیماری ها شود.از سویی حق محیط زیست و حق حیات چنان لازم و ملزوم یکدیگر هستند که نقض هریک فی نفسه بر نقض حق بعدی تاثیر می گذارد.
 2- حق توسعه:
 این حق در قطعنامه 128/41 حق توسعه 1986 به رسمیت شناخته شده و در اصل سوم بیانیه محیط زیست و توسعه پایدار نیز به این حق اشاره شده است. اما این حق در کشورهای در حال توسعه که عمدتا از تکنولوژی های مدرن و پاک برخوردار نیستند، باعث تخریب محیط زیست شده و دسترسی به امنیت آب، غذا، کشاورزی و غیره را با خطر مواجه می کند. اینجاست که توسعه و محیط زیست در تضاد با یکدیگر قرار می گیرند. کشورهای توسعه یافته که زمانی بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی فرآیند توسعه خود را طی کرده اند، امروز باید به کمک کشورهای در حال توسعه آمده و آن ها را در فرآیند توسعه پاک همراهی کنند.  
3- حق برخورداری از محیط زیست سالم:
 ماده 24 منشور آفریقایی حقوق بشر تایید کرده است که کلیه اقوام حق دارند از محیط زیستی رضایتبخش و مناسب برخوردار باشند. همچنین در ماده ١١ پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر تحت عنوان "حق محیط زیست" آمده است هر فرد حق دارد در محیط زیست سالم زندگی کند و از خدمات عمومی اساسی بهره مند گردد. تغییر اقلیم با تاثیری که در محیط زیست ایجاد می کند، باعث می شود که بشر از این حق اساسی خود محروم شود، هرچند که این محرومیت ممکن است توسط خود او ایجاد شده باشد. لازم به ذکر است که بیشتر موارد، نقش مستقیم یا غیر مستقیم کشورهای توسعه یافته در نقض این حق بسیار پر رنگ تر می باشد.
4- حق مالکیت:
یکی از حقوق شناخته شده بشر، حق مالکیت بر اموال و دارایی های خود است. درحالیکه تغییرات آب وهوا ممکن است به فقدان دارایی ها، بدون جبران غرامت و خسارت منجر شود. به عنوان مثال در مناطق ساحلی، زیر آب رفتن زمین ها می تواند باعث صلب مالکیت مالکین زمین ها شود. همچنین افت کیفیت اراضی از طریق طغیان، سیل و خشکسالی نیز یکی دیگر از نمونه های آشکار نقض این حق است.
5- حق تعیین سرنوشت:
همه افراد بشر حق دارند که سرنوشت خود را تعیین کنند. این حق در ماده 1 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی حقوق بشر و ماده 55 منشور سازمان ملل متحد مورد تاکید قرار گرفته است.  اما تغییر اقلیم دارای پیامدهایی بر حق تعیین سرنوشت افراد و دولت هاست. عواملی مثل زیر آب رفتن سرزمین های ساحلی و جزیره ای، افزایش درجه حرارت و خشکسالی می تواند باعث نابودی کامل یک کشور و یا صدمه به تمامیت ارضی و فشار بر مرزهای جغرافیایی و سیاسی کشورها شود. انسان هایی که زیستگاه خود را از دست داده اند، مجبور به مهاجرت در داخل مرزها و گاهی خارج مرزهای کشور می شوند. این اتفاق خارج از کنترل، تهدید کننده حق تعیین سرنوشت افراد مهاجر و دولت های صدمه دیده شده و از طرف دیگر، بر مناطق مهاجر پذیر تاثیر می گذارد. در این شرایط تضمین حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی مهاجرین و مهاجر پذیران با مشکل مواجه می شود. نکته حائز اهمیت در این است که عمدتا کشورهای جزیره ای کوچک که در انتشار گازهای گلخانه ای کمتر از 1 در صد سهم دارند، جزء آسیب پذیرترین کشورها هستند.
6- حق سلامت:
در ماده 24 حقوق کودک اشاره به این دارد که هر کودک می بایست از بالاترین استاندارد دست یافتنی برای سلامت برخوردار باشند همچنین در ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر حق بر خورداری هرکس برای سلامت خود و خانواده اش به رسمیت شناخته شده است. علاوه بر این در بند 1 ماده 11 میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این حق برای دولتهای عضو میثاق به رسمیت شناخته شده است.این حق شامل مجموعه ای از پارامترهای لازم جهت داشتن زندگی سالم همچون غذا، دسترسی به مسکن و آب سالم و محیط زیست سالم است. داشتن سلامت و بهداشت جسمی و روحی را هم می توان جزیی از حق حیات دانست زیرا پیوستگی سلامتی با امکان تداوم یا سلب حیات انکار ناشدنی است چرا که یکی از ملزومات حق حیات ان است که با فراهم ساختن شرایط بهداشتی و سلامتی توسط دولتها از سلب حیات مردم توسط بیماریها جلوگیری شود. بدیهی است که بهداشت جسمی و روحی را نمی توان در محیط زیستی آلوده داشته باشیم. تغییرات آب و هوایی می تواند نرخ مرگ و میر ناشی از سوء تغذیه فشارهای گرمایی و بیماریهای واگیردار را افزایش دهد و موجب نقض حق سلامت و حق حیات گردد.
7- حق غذا:
حق غذا در کنوانسیونهای متعدد حقوق بشری و بیانیه های مجامع بین المللی بسیار بدان اشاره گردیده است.از جمله در بند 1 ماده 11 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی و نیز بند 1 ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر این حق برای برخورداری از استانداردهای مناسب به رسمیت شناخته شده است. و در صورتی که محیط زیست دچار بحران آلودگی یا تخریب شود، آینده تغذیه بشر در معرض خطر قرار می گیرد. از طرف دیگر تغذیه در محیطی آلوده، تخریب شده، ناسالم و غیر بهداشتی با انچه در اسناد مذکور حقوق بشری مقرر شده مغایرت خواهد داشت.از این رو حق بر محیط زیست سالم، حق بر غذا را تضمین خواهد کرد و مقتضیات حق بر غذا نیز بعضا وجود محیط زیستی سالم را ضروری می سازد.تغییر اقلیم از طریق کاهش دسترسی به غذا، بیابان زایی و کاهش محصول و دام، از بین بردن زمینهای کشاورزی توسط حوادث غیر مترقبه ، تاثیر برروی الگوهای جوی موجب از بین رفتن ذخائر غذایی و کاربرد و استفاده غذا شده است به ویژه آنکه آسیب پذیری مردم و جوامع بومی ساکن در جزایرنسبت به گرسنگی و سوء تغذیه بیشتر از سایر مناطق می باشد.
8- حق آب:
در ماده 24 حقوق کودک و نیز در ماده 14 حقوق منع تبعیض علیه زنان بیان شده است و تصدیق شده است که آب حق مستقل است.حق بر آب اگرچه یک حق اساسی بشر است ولی در کنار ملازمه آن با حق حیات، حق بهداشت و حق غذا خود می تواند گویای حق بر محیط زیست سالم باشد.پس لازمه بهره مندی همگانی از حق بر آب آن است که محیط زیست از سلامت و تعادل زیست بومی برخوردار باشد و در واقع حق بر محیط زیست سالم مراعات گردد. تغییر اقلیم می تواند از طریق تاثیر بر روی چرخه هیدرولوژیکی بر روی الگوهای بارش و کمیت و کیفیت آب اثر گذارد.اخیرا در گزارش کمیسیون شورای عالی حقوق بشر و به دنبال تصمیم شماره 204/2 شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد محدوده و تعهداتی را برای کشورها در خصوص آب شرب سالم و بهداشتی مشخص ساخته است. بر اساس ماده 12 حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی حقوق بشر حق آب را چنین بیان نموده است «دسترسی بر اساس عدالت و بدون تبعیض به مقدار کافی از آب سالم برای خوردن و مصارف خانگی برای هرشخص جهت نیل به زندگی پایدار و سالم» بر اساس تعهداتی که مشخص گردیده است. کشورهای عضو می بایست متعهد گردند که تسهیلات لازم را جهت ارتقاء جهانی دسترسی به آب از طریق تولید آب برای افرادی که به دلایل خارج از کنترل در مضیقه و کمبود آب هستند را انجام دهند.
9- حق مردم بومی:
 بر اساس بیانیه سازمان ملل متحد در سال 2007 در خصوص حقوق مردم بومی و دیگر ابزارهای حقوق بشری، مردم بومی حق بکارگیری و تقویت روشهای فرهنگی، سنت ها و نهادها را دارند و یک رابطه ذاتی میان زمین و فرهنگ بومی وجود دارد. بر اساس گزارش چهارم گروه بین الدول تغییر آب و هوا، جوامعی  که در حواشی سرزمینها زندگی می کنند و امرار معاش زندگیشان به منابع طبیعی وابسته است بیشتر در این گروه قرار میگیرند. خسارت به تنوع زیستی می تواند بطور مستقیم اثر بر زندگی این جوامع داشته باشد مانند محرومیت آنها از منابع غذایی و یا کاهش تواناییشان به پوشش و مقابله علیه بیماریها از طریق برنامه دارویی. این جوامع اصولا محدود به برنامه های کاهش انتشار از طریق مبارزه با جنگل زدایی در کشورهای در حال توسعه هستند و اصولا در تصمیمات جلسات اعضاء کنوانسیون تغییر اقلیم مشارکتی ندارند و اغلب اجرای سه مکانیسم انعطاف پذیر پیش بینی شده در پروتکل کیوتو بدون اطلاع و آگاهی آنهاست و یکی از موارد نقض حقوق بشر در خصوص این جوامع اجبار در جابجایی و نقل مکان این افراد است.
10- حق صلح:
حق زیستن در صلح به عنوان حق بشری برخلاف سایر حق ها موضوعی جدید است. در پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی در مواد 2، 3 و 4 بر آن تاکید شده است که حق دستیابی به صلح حق هر انسانی است و این حق شامل حق بر امنیت و حق بر آرامش است. حق بر صلح مانعی حقوقی در راه استمرار وضعیت های جنگی است. تغییر اقلیم از طریق تاثیراتی که بر روی منابع حیاتی جوامع می گذارد، موجبات نایابی و یا کمیابی آنها را فراهم می آورد، این تغییرات باعث می گردد جوامع بر سر دستیابی به این منابع محدود با یکدیگر به منازعه بپردازند. همچنین تغییرات اقلیم از طریق تاثیر بر روی مهاجرت افراد موجبات ناآرامی و اغتشاش را در یک منطقه موجب می گردد. 
بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر همه مردم حق برخورداری از یک سطح زندگی مناسب ، داشتن سلامت و رفاه برای خانواده خود را دارند که از جمله این موارد میتوان به تامین خوراک، پوشاک مسکن و مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی و برخورداری از حقوق لازم در زمان بیکاری، بیماری ، ناتوانی و حق آموزش اشاره کرد. بر طبق میثاق بین المللی حقوق بشر در زمینه بحث های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاکید بر حق استاندارد مناسب زندگی و بهبود مستمر زندگی می باشد و میثاق بین المللی حقوق بشر در زمینه حقوق مدنی و سیاسی بر حق تعیین سرنوشت مردم بطور آزادانه در موقعیت های سیاسی خود و همچنین پیگیری آزادانه در مورد توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد همچنین بر اساس همین اعلامیه بیان شده است که توسعه ماهیتا یک حق انسانی به حساب می آید و بخش جدایی ناپذیر از آزادی های اساسی بشر محسوب می شود.
پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی ١٩٨٢ که سندی غیر الزام آور است در مورد چهار حق بحث می کند که عبارتند از: حق بر صلح، حق بر توسعه، حق بر محیط زیست و حق بر میراث مشترک بشریت. مواد ١٤ و ١٥ پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی در بیان حق بر محیط زیست می گوید هر انسان و کلیه انسانها به صورت گروهی حق دارند از محیط سالم و متعادل از نظر زیست محیطی و مساعد برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی حقوقی برخوردار گردند و دولتهای عضو متحد می گردند که شرایط طبیعی حیات را دچار تغییرات نامساعدی ننمایند که به سلامت انسان و بهزیستی جمعی صدمه وارد سازد، صدمه ای که برای توسعه جمع ضروری باشد و راهی برای اجتناب از آن وجود نداشته باشد قابل قبول محسوب می گردد. در ماده 2 این پیش طرح بیان می‌دارد که حق دستیابی به صلح، حق هر فرد انسانی است و در ماده 3 تأکید کرده است که هر فرد انسانی حق دستیابی به صلح مدنی را دارد و این حق شامل حق بر امنیت و حق بر آرامش است. در ماده چهارم هم می‌گوید: هر فرد و یا تمام افراد به صورت گروهی حق دارند علیه نقض منظم، یکپارچه و مشهود حقوق بشر که به صورت تهدید علیه صلح به معنی مندرج در منشور ملل متحد صورت می‌گیرد، مخالفت نمایند. البته حق بر صلح فقط مختص اشخاص نیست بلکه دولت ها نیز دارای حق بر صلح هستند.
 ماده ١٨ این پیش طرح بیان میدارد هر فردی که حق او برای داشتن محیطی سالم و از نظر زیست محیطی متعادل، مورد تجاوز قرار گیرد، یا تهدیدی واقعی مبنی بر چنین تجاوزی وجود داشته باشد، حق خواهد داشت به طور مؤثر به مرجع صالحه، شکایت نماید، حتی اگر عامل تجاوز یا تهدید به تجاوز، شخصی باشد که در حال انجام وظایف قانونی خود است.
در ماده ١٩ نیز، به کسی که به حق برخورداری او از محیط زیست تجاوز شده، حق درخواست جبران خسارت داده شده است.
یکی از اقدامات نظام ملل متحد در زمینه حقوق بشر و تضمین اجرای اصول انسانی و آزادی‌های اساسی گسترش مباحث حقوق بشری و نزدیک کردن نظر دولت‌ها و ملت‌های مختلف در این زمینه است که در آن راستا، سازمان ملل، علاوه بر ارکان‌های رسمی ملل متحد، مانند کمیسیون حقوق بشر و کمیته حقوق بشر و نهادهای مختلف دیگر، اقدام به ترغیب و سازماندهی ترتیبات منطقه‌ای و سازمان‌های ملی حقوق بشری کرده است که با این هدف بهتر می‌توانند به نتیجه مطلوب برسند و حقوق و آزادی‌های افراد را تضمین نمایند. که این امر در بند 37 بخش اول کنفرانس جهانی حقوق بشر وین 1993 مورد تأکید قرار گرفته است.
نشانه های تغییر اقلیم در ایران
افزایش ناهنجاری های جوی نظیر بارش های ناگهانی، وزش طوفان های شدید، خشکسالی و افزایش دما چند سالی است که در برخی نقاط ایران به چشم می خورد. تغییر اقلیم پدیده یی جهانی است که ایران را نیز شامل می شود. بارش باران ناگهانی و سیل آسا، بارش سنگین برف، هوای بسیار سرد، بارش برف در نقاط گرم و خشک، کاهش باران در نقاط مرطوب و کوهستانی، افزایش متوسط دمای برخی شهرها در سال های اخیر  نمونه هایی از تغییرات محسوس در آب و هوای ایران می باشد.
تایید وقوع نوسانات آب و هوایی و اشاره به خشکسالی گسترده در ایران، به وجود آمدن این شرایط را معلول افراط گرایی در توسعه طلبی در طبیعت می باشد. از سال 1340 خورشیدی حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق رواج پیدا کرد تا اینکه در عرض 15 سال، 50 هزار حلقه چاه حفر شد و از سال 55 تا 60 تعداد حلقه چاه های حفر شده، دو برابر شد. در زمان حاضر نیز نزدیک به 700 هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد. پس از انقلاب توسعه ی کشاورزی و صنعتی به منظور خودکفایی در دستور کار قرار گرفت و همین امر تاثیر مستقیمی بر وضعیت آب کشور داشت. افراط در استفاده از آب و نگاه تک بعدی به توسعه در بخش های کشاورزی و صنعت سبب شده تا وضعیت آبی ایران در مخاطره ی جدی قرار گیرد و این در حالی است که دارایی های ایران در بخش منابع آبی محدود و این کشور در کمربند خشک قرار گرفته است. بدون شک پدیده ی تغییر اقلیم در ایران نیز در حال وقوع است. ناهنجاری های اقلیمی مانند طوفان ها، خشکسالی های بلندمدت و روند دار بودن تغییرات دما و بارش در کشور نشان دهنده ی عمق اثرات تغییر اقلیم است و تنها افزایش سطح آب دریاها نشانه ی تغییر اقلیم نیست بلکه به مفهوم واقعی می توان نشانه هایی از این پدیده را در کشور مشاهده کرد.. رشد روز افزون بیابان ها، تغییر الگوی بارش کشور، از بین رفتن یا کاسته شدن قابل ملاحظه ذخایر برفی مناطق کوهستانی و یخچالی، افزایش دما و روند کاهشی مقدار بارش را فاکتورهای روشن و معناداری دانست که ضمن وقوع همزمان، همگی با حرکت در جهت منفی نشان از وقوع پدیده ی تغییر اقلیم دارند.
.
اثرات منفی تغییرات اقلیم در ایران از بسیاری از کشورها بیشتر است.
بر اساس تغییرات اقلیمی دسترسی به آب با کیفیت چه برای شرب و چه برای کشاورزی محدود تر شده است. زیست بوم ها و تنوع زیستی که طی میلیون ها سال روی کره زمین شکل گرفته بود، به دلیل تغییرات شدید در اقلیم و محیط زیست، محدود شده است. در زمان و طول دوره رشد گیاهان تغییرات جدی به وجود آمده است. همچنین تنش های غیر قابل برگشت به اکوسیستم ها به ویژه اکوسیستم های زراعی مانند فرسایش های آبی، بادی، اسیدی و فرسایش ژنتیکی افزایش پیدا کرده است.محیط زیست مانند خیلی از مواردی که در منشور حقوق بشر پیش بینی شده است، یکی از حقوق بشری است، همه موظف به حفاظت و حراست از محیط زیست به عنوان میراث بشری هستند. باور و دانستن پارامتر هایی که در قالب محیط زیست مطرح می شوند، اهمیت زیادی دارد؛ الان بسیاری از پارامترهایی که در دنیا از نظر شاخص های زیست محیطی استفاده می شود، در کشور به عنوان شاخص محیط زیست مطرح نیستند.نگاه محیط زیست پایدار برای ادامه حیات و ادامه تولید به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. اگر همچنان مانند سابق در حوزه محیط زیست، به دنبال مقصر بگردیم، اتفاق خاصی نمی افتد. اگر محیط زیست را به عنوان یک امنیت بپذیریم باید برای آن اهتمام ویژه بگذاریم. چنانچه محیط زیست شکننده باشد و تاثیرات مطلوب روی حیات نداشته باشد، بسیاری از پارامترهای امنیتی کشور به مخاطره خواهند افتاد.در حوزه قانون و اجرا، وجود قانونی که محیط زیست را به عنوان یک موضوع در حوزه امنیت مورد توجه قرار دهد را خالی می بینم.تاثیرات منفی تغییر اقلیم روی موضوعات محیط زیست و تولید را دائما در حال بحث کردن هستیم و حتی بعضی از دلسوزان برای اینکه اثرات این تغییر اقلیم را به مردم نشان دهند، می گویند ۲۰ سال دیگر ایران جای زندگی نیست در حالی که مسئله مهم این است که چه باید کنیم.اثرات تغییرات اقلیم در ایران از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر است،  میانگین افزایش دما در ایران دو درجه است در حالی که میانگین افزایش دما در جهان، حدود یک و نیم درجه است. هر یک درجه افزایش دما، باعث هفت درصد کاهش عملکرد می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر