یکی از مشکلات عصر حاضر کشور، مسأله جنگل خواری است که در اقتصاد کشور بی نظمی ایجاد کرده و به سرعت در حال پیشروی است. در ایران، طی دورههای تاریخی مساحت جنگلها بسیار بیشتر از امروز بوده است. آنگونه که در اسطورهها آمده، ایختوویگو پادشاه ماد دستور داده بود که نوزاد دخترش در جنگلی رها و طعمهی درندگان شود، اما آن نوزاد به دست جنگلبانی پرورش یافت و کورش نام گرفت و بعدها پادشاه بزرگ ایران شد. از این اسطوره برمیآید که اطراف همدان امروز که هیچ پوشش درختی طبیعی انبوه ندارد، در حدود 2500 سال پیش، جنگلی و پر از جانوران درنده بوده است. در اواخر دههی پنجاه خورشیدی، هنگام کوهنوردی در درههای “سههزار” و “دوهزار” در شمال تنکابن، جنگلهای بسیار انبوهی میدیدیم که امروزه بر اثر توسعهی جادهها و سکونتگاهها تا بالادست و اجرای طرحهای “جنگلداری”، بی اغراق دو سوم آنها نابود یا به شدت تخریب شده است. ، این روند تخریب جنگلها در حالیست که جنگلها از مظاهر زیبای خلقت هستند که طبیعت با وجود آنها معنا می یابد و در تعیین ثروتمند ترین کشورها و بهترین شهرها نیز وجود جنگلها، بعنوان بهترین و اصلی ترین و ضروری ترین امتیاز تلقی می شود.
اما شوربختانه برخی همچنان با بهانه های مختلف جنگلخواری می کنند تا به جایش جاده و برج و هتل بسازند و متولیان جنگل ها و اراضی ملی نیز در سکوت، به کار آنان صحه می گذارند. . از مهمترین پیامدهای چالش جنگل ها و مراتع، علاوه بر تلفات این منابع ارزشمند، فرسایش شدید خاک و بروز سیلاب های ویرانگر است.که در شرایط کنونی، تبدیل هر منطقه جنگلی حتی جنگل دستکاشت میتواند مشکلات آب وهوا و خاک کشور را چند برابر کند .
کاهش پنجاه درصدی جنگل های هیرکانی طی نیم قرن اخیر در سطح و عمق، آماری بود که چندی پیش از سوی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور منتشر شد. علت اصلی این کاهش، الگوی توسعه ناپایداری است که به نام پیشرفت مناطق و ایجاد اشتغال کلید می خورد؛ اما نه باعث پیشرفت می شود و نه درمان بیکاری. تنها منابع آب و خاک و هوا را از بین می برد و منطقه را با چالشهای جدید و غیرقابل درمان مواجه میکند. اکنون نیز قرار است تله کابین گرگان به نام جذب گردشگر و سرازیر شدن پول به منطقه، جنگلهای چندمیلیون ساله هیرکانی را در استان گلستان به چالشی جدید بکشد. این در حالی است که سیل، نزدیک به دو دهه به علت کاهش پوشش جنگلی-مرتعی، همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را به استان میزند و شهروندان را عزادار و بیکار میکند. مسوولان منابع طبیعی میگویند که هنوز مجوزی برای ساخت تله کابین در مکان ناهارخوران صادر نکرده اند و مساله در دست مطالعه ژئوتکنیک است اما شهرداری گرگان اعلام آغاز فاز اجرایی عملیات را کرده و دو روز گذشته نیز روابط عمومی این تشکیلات خبر از بازدید و بررسی مدیرعامل تله کابین ایران از مسیرهای مطالعه شده تلهکابین گرگان به منظور ارزیابی و تایید نهایی داده است. انگار فراموش کرده اند استقرار هر صنعتی در عرصههای جنگلی و ملی، مجوز سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری را می طلبد
موقعیت این تلهکابین 250 متر بالاتر از «مجتمع باباطاهر» از یال غربی به سمت جنوب بوده و با نصب 14 پایه دکل در طول مسیر، 48 کابین را به ارتفاع 900 متری از سطح زمین می رساند». پس از آن و در اخباری ضد و نقیض درباره عملیات اجرایی و ورود ماشین های سنگین به جنگل و همچنین قطع دو اصله درخت در منطقه موردنظر مطرح شد.جانمایی پروژه تله کابین گرگان مورد اعتراض ماست و مکان آن صدمات جبران ناپذیری را به جنگل های هیرکانی چندمیلیون ساله ایران وارد میکند. ساخت تلهکابین مشکلی ندارد اما می توان آن را در نقاط دیگر مثل “هزارپیچ” اجرا کرد. علاوه بر مخاطرات زیست محیطی مثل تخریب جنگل و تخلیه زباله گردشگران در آن، مکان حتی از نظر اقتصادی هم برای سرمایه گذار سوددهی ندارد؛ چرا که مخاطب چشم انداز خاصی را نمی تواند ببیند
سخن پایانی این که اگر از آسیبرسانیها به جنگل در دوران پیش از سدهی سیزدهم خورشیدی بگذریم، چرا از دورهی ناصرالدین شاه تا دهه اخیر به احیای موثر جنگلهای کشورمان اقدام نکرده و حتی آهنگ جنگلزدایی را بیشتر و بیشتر ساختهایم؟ در دو دهه گذشته سالانه حدود یکصد هزار هکتار از جنگلهای کشور نابود شده، به همین خاطر طرح تنفس جنگل باید اجرا شود، زیرا مانع برداشتهای غیرقانونی و قانونی به بهانههای مختلف میشود. آن هم در شرایطی که فقط در دو سه دههی اخیر، کشورهایی مانند کرهی جنوبی و ترکیه، مساحت جنگلهایشان را چند برابر کردهاند. انتظار میرود مسوولان محترم سازمانهای مسوول توجه بیشتری به ذخایر جنگلی و ژنتیکی بومی این کشور مبذول دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر