۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
هشدار مدیرکل بهزیستی لرستان نسبت به کاهش سن و افزایش اعتیاد به موادمخدر در میان زنان
کرم یاری، مدیرکل بهزیستی لرستان از کاهش سن اعتیاد و افزایش اعتیاد زنان به موادمخدر در این استان خبر داد.
مدیرکل بهزیستی لرستان در اولین جلسه سال ۹۹ کمیته فرهنگی و پیشگیری اعتیاد در بهزیستی این استان گفت: «سن اعتیاد پایین آمده و نوع اعتیاد از مردان به سمت زنان در حال افزایش است.»
یاری با بیان اینکه زمان دسترسی افراد به مواد مخدر به کمتر از ۱۰ دقیقه رسیده است، گفت: «افراد جوان و مولدی که میتوانستند یک عنصر مفید در جامعه باشند به دلیل عدم پیشگیری و آگاهیهای لازم دچار اعتیاد شدهاند.»
مدیرکل بهزیستی لرستان گفت که باید خطرات موادمخدر را با برنامهریزیهای هدفمند به خانوادهها و کودکان گوشزد کنیم که در این میان آموزش و پرورش در آگاهی بخشی دانشآموزان و افزایش قدرت نه گفتن نقش کلیدی دارد.
یاری بخشی از دلایل گسترش موادمخدر در ایران را ترانزیت مواد مخدر از ایران عنوان کرد و گفت: « کشور معبر خیلی از نقل و انتقالات مواد مخدر بوده و این وظیفه ما را برای پیشگیری سنگینتر میکند.»
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37763
نگاهی دوباره به قتلهای سریالی زنان
عامل اصلی وقوع این قتلها، همان بیماری روانی است که میتواند عقدههای جنسی یا روانی و اجتماعی سرکوب شده باشد. حال منشأ این بیماری روانی کجاست؛ عوامل متعددی وجود دارد مثل تروماها و آسیبهای روانی دوران کودکی.
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «هنوز هم خاطره تلخ قاتلان سریالی را که در آن، فقط زنان را به قتل میرساندند، در ذهن مردم باقی مانده است. قاتلانی که با خونسردی عجیبی، زنان و دختران جوان را به قتلگاه خود کشانده و جانشان را میگرفتند. روزها و شبهای پر از استرس و اضطراب، خواب و آرامش از چشمان بسیاری از مردم رخت بربسته بود و در میان ترس و بیم و امید هر لحظه منتظر وقوع قتلی جدید یا خبر دستگیری و مجازات قاتلان بودند. این هفته با مرور جنایتهایی سریالی که زنان قربانی آن بودند، به بررسی انگیزههای این جنایتها پرداختهایم.
پرسه خفاش شب در خیابانهای تهران
یکی از معروفترین قاتلان سریالی، غلامرضا خوشرو معروف به خفاش شب بود که با تاریک شدن هوا، سراغ شکارهای خود میرفت. خفاش شب لقبی بود که رسانهها به او داده بودند. آلت قتاله او، یک پیکان زهوار در رفته سفیدرنگ بود که قاتل، قفل در را از داخل ماشین از کار انداخته بود تا قربانیانش پس از فهمیدن نیت او، موفق به فرار نشوند. خوشرو، اهل یکی از روستاهای خراسان بود. به سن نوجوانی که رسید، سرقتهایش را شروع کرد. هر بار که دستگیر میشد، با تجربههای بیشتری از زندان آزاد و دوباره مرتکب جرم میشد. ماجرای قتلهای سریالی زنان از محلههای تازهساز شهرک المپیک آغاز شد و به خیابانهای اطراف ورزشگاه آزادی و زمینهای خالی حوالی اتوبانهای غربی تهران رسید.
اولین شکار خفاش شب، ۱۳ فروردین ۷۶ اطراف پارک چیتگر پیدا شد. زن ۵۴ سالهای که قرار بود به بهشت زهرا برود اما پلیس جسدش را در حالی که دست و گردنش بریده و جسدش سوخته بود، پیدا کرد. جسد بعدی را پلیس در باغی در کرج در شرایطی که گردن و سینهاش با چاقو دریده شده و سوزانده شده بود، پیدا کرد.
الهه، شکار بعدی خفاش شب بود. خوشرو او را وقتی که قصد داشت برای عیادت از بیماری به بیمارستان برود، ربود. قاتل غرب تهران حتی به بچهها هم رحم نکرد و مدتی بعد مادر و کودکی را با همان شیوه قبلی در بلوار آسیا کشت و به آتشکشید.
طعمه بعدی او، یک دانشجوی دختر دندانپزشکی بود که از همدان به تهران آمده بود اما شبانه او را از ترمینال دزدید و پلیس جسد سوخته او را با دست و پای بسته پیدا کرد. در این بین، دختران و زنانی هم بختشان بلند بود که توانستند از چنگ قاتل شبهای تهران بگریزند. وی سرانجام در یک ایستبازرسی شبانه بسیج دستگیر شد و در نهایت ۹ بار قصاص و ۲۱۴ ضربه شلاق حکمی بود که دادگاه برای او صادر کرد و سحرگاه ۲۲ مرداد ۷۶ به دار مجازات آویخته شد.
قاتل طناب سفید با ۴۹ فقره قتل
کشف جسد زنی ۶۴ ساله در حوالی کرج، پیدا شدن جسد دختری حدودا ۱۸ ساله در اطراف اردبیل، کشف جسد یک مادر و کودک دو سالهاش، پیدا شدن جسد یخزده زنی به نام خدیجه در حوالی میانه توسط ماموران ژاندارمری بستان آباد که همگی با طناب سفید رنگی خفه شده بود، آغاز ماجرایی بود که خواب را به چشم خیلیها حرام کرده بود. تا زمان دستگیری قاتل در ۲۴ بهمن ۶۴، اجساد زیاد دیگری در حوالی شهرهای تهران، تاکستان و قزوین پیدا شد.
داستان دستگیری قاتل از آنجایی کلید خورد که خواهر یکی از قربانیان شهادت داد آخرین بار او را با یک شورولت رویال سبزرنگ با پلاک ارومیه دیده بود. با کمک راهنمایی و رانندگی آمار تمام شورولتهای رویال پلاک ارومیه استخراج شد و در نهایت ماموران به مجید سالک محمودی رسیدند و او را در میدان بهارستان تهران دستگیر کردند. پس از دستگیری، مجید بدون هیچ مقاومتی خود را اهل ارومیه معرفی کرد و تمام قتلها را به گردن گرفت. او همچنین در اعترافاتش گفت زمانی که در زندان بود، متوجه ارتباط همسرش با پسرخالهاش شد و بنابراین شروع به کشتن زنها کرد.
بخشهایی از گفتههای مرحوم احمد محققی، اولین بازپرس ویژه قتل عمد را در مورد قاتل طناب سفید بخوانید: «ما بازپرسها هنگام بازجویی یک متهم دوست داریم دائما دروغ بگوید. دروغهایی که پر از تناقض است و باعث دستگیری آنها میشود اما این قصه درباره مجید جور دیگری بود. او آن قدر خونسرد درباره بعضی مسائل دروغ میگفت که انگار راست میگوید. بابت همین گاهی اوقات میترسیدم مبادا تخلفی از او از قلم افتاده و حق یک خانواده که چند ماه دنبال گمشده خود بودهاند، تضییع شود. با این حال در پایان بازپرسی و تکمیل پرونده مجید او را به انفرادی زندان قصر فرستادم تا محاکمهاش شروع شود. در نهایت هشتم خرداد ۱۳۶۵ با این که سپرده بودیم مواظب باشید قاتل خودکشی نکند خبر رسید که او خودش را حلقآویز کرده است. ما برای جلوگیری از این ماجرا از همان روز اول سپرده بودیم که قاشق، چنگال و حتی ملحفه در اختیارش نگذارند که مبادا خود را دار بزند اما او با رشته کردن پتو، طنابی ساخته و خود را در سلول انفرادی حلقآویز کرده بود.»
قاتل عنکبوتی
قاتل سریالی دیگری که نام او تا مدتها بر سر زبانها بود و سعید حنایی بود. او از سال ۷۹ قتلهایش را کلید زد و تا سال ۸۰ جنایتهایش را ادامه داد. آن طور که او پس از دستگیری ادعا کرده بود، هدفش از جنایت، پاکسازی چهره شهر از زنان و دخترانی بود که کارهای خلاف شرع و عرف انجام میدادند.
پس از دستگیری، او در دادگاه با طرح این ادعا که یک فرد مذهبی است، گفت هدفش از قتل این زنان، انتقام از راننده تاکسی بود که مزاحم همسرش شده بود. به گفته خودش، وقتی نتوانسته بود با مردان مقابله کند، تصمیم گرفت از زنان انتقام بگیرد.
شیوه جنایتهای قاتل عنکبوتی این طور بود که زنان را پس از خفه کردن درون یک چادر سیاه میپیچید و در حاشیه شهر رها میکرد. هرچند فرضیه تجاوز نیز مطرح بود اما او این اتهام را رد کرد و گفت از نظر او تجاوز بسیار زشت و مذموم است.
او در تمام جلسات دادگاه، هرگز از جنایتهای خود ابراز پشیمانی نکرد و گفت: «اگر دستگیر نمیشدم، همین طور به جنایتهایم ادامه میدادم تا تعداد مقتولان را به ۱۵۰ نفر برسانم.»
قاتل در دادگاه مدعی شده بود: «تا پیش از کشتن این آدمها، باران نمیآمد و قحطی شده بود. همین که اطراف حرم را از وجود زنهای تنفروش پاک کردم، باران آمد. آن موقع فکر کردم که بارش باران به معنی تایید اعمال من توسط خداست. من با این افراد که دارای چهرههایی مشخص و متمایز از دیگران بودند، صحبت کرده و با آنها مبلغی را طی میکردیم و پس از آوردن آنها به منزل در یک حرکت غافلگیرانه از پشت سر به مقتولان حمله کرده و گلویشان را میفشردم و پس از یک تا دو دقیقه با روسری به طور کامل آنها را خفه کرده و در چادرشان میپیچیدم.»
باغبانی با ۱۶ فقره پرونده قتل
فرید بغلانی از دیگر قاتلان زنجیرهای بود که نام و آوازهاش به عنوان قاتل سریالی در دهه ۸۰ در آبادان پیچید و تا سالها، ترس و وحشتی خفقانآور را مهمان ناخوانده خانههای آبادانیها کرده بود. بغلانی از ۱۲سالگی با پدربزرگ خود زندگی میکرد و بهواسطه نفرتی که پدربزرگش از زنان داشت، او نیز از زنان متنفر شده بود. سال ۸۳ بود که گزارش اولین قتل زن به پلیس آگاهی آبادان مخابره شد.
تحقیقات در زمینه یافتن قاتل آغاز شد و این بررسیها تا سال ۸۶ همچنان ادامه داشت. شباهت نحوه قتلها، پلیس را به این نتیجه رساند که با یک قاتل سریالی روبهرو هستند. از سال ۸۳ تا ۸۷ او در مجموع ۱۳ زن و دختر و یک پسر را در آبادان و نیز دو زن دیگر را در خرمشهر به قتل رساند. شیوه قتلهای او نیز این طور بود که با دوچرخهاش گوشهای کمین میکرد و پس از تمام شدن کارش که باغبانی بود، با دوچرخه اطراف شهر پرسه میزد و پس از مشاهده زن یا دختری تنها، او را به قتل میرساند و جسدش را در گوشهای پنهان میکرد. سن و سال قربانیان برای بغلانی مهم نبود و تنها جنسیت برای او اهمیت داشت.
قاتل مینیبوسسوار
قاتل سریالی مینی بوسسوار، اهل قزوین بود. ماجرا از اردیبهشت ماه سال ۸۸ آغاز شد که زن سالخورده ای پس از خارج شدن از خانهاش، مفقود شد. ماموران در جستوجوی زن گمشده بودند که فردی، پلیس قزوین را در جریان یافتن جسد زن سالخوردهای قرار داد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد این همان زن گمشده است که خفه شده و پول و طلاهایش نیز سرقت شده است. ماموران در پی یافتن قاتل او بودند که این بار خبر رسید زن دیگری به قتل رسیده است. با گسترش تحقیقات برای پیدا کردن قاتل، گزارش سومین قتل نیز به پلیس مخابره شد. پلیس با بررسی هر سه قتل متوجه شد با یک قاتل سریالی روبهرو است. با اضافه شدن دو جسد دیگر به این مجموعه قتلها، پلیس تحقیق از مردی را آغاز کرد که حضور مشکوک یک راننده مینیبوس را به پلیس گزارش کرده بود.
قاتل پس از دستگیری در اعترافات خود گفت: «به خاطر مشکلات مالی تصمیم گرفتم از زنان سرقت کنم. آنها را به عنوان مسافر سوار خودرو میکردم و در میانه راه بعد از خفه کردن و اطمینان از مرگشان، پول و طلاهایشان را سرقت و اجساد را در حاشیه شهرها رها میکردم. انگیزهام از قتلها فقط مشکلات مالی نبود، بلکه وقتی زن مسافری را سوار کردم، حس درونیای به من میگفت باید او را به قتل برسانی.»
قاتل مینی بوس سوار، سحرگاه روز پنج شنبه پنجم خرداد ماه سال ۹۰ به دار مجازات آویخته شد.
ریشهیابی قتلهای زنجیرهای
دکتر آرش حقیقتفرد (جرمشناس): «مهمترین علت وقوع قتلهای زنجیرهای که در آن اغلب زنان به قتل میرسیدند، وجود بیماریهای روانی زمینهای در قاتلان است. حتی در قتلهایی که جنبه مالی دارد، یعنی قاتلانی که طلای زنان را سرقت کرده و بعد آنان را میکشند یا پس از تجاوز، اقدام به قتل میکنند، مبنا و انگیزه تمام این قتلها، بیماری روانی زمینهای است. به طور کلی در این افراد معمولا رد پای بیماریهای روانی بسیار شدید مانند شیزوفرنی یا سایکوزها یا پارانوئیدها مشاهده میشود. در واقع، عامل اصلی وقوع این قتلها، همان بیماری روانی است که میتواند عقدههای جنسی یا روانی و اجتماعی سرکوب شده باشد. حال منشأ این بیماری روانی کجاست؛ عوامل متعددی وجود دارد مثل تروماها و آسیبهای روانی دوران کودکی.
ضمن این که عوامل روانی، یکسری پایههای ژنتیکی دارد که فرد را مستعد ابتلا به بیماریهای روانی میکند اما در مجموع عامل موثر، همان فاکتور اجتماعی است، مانند: تحقیرهای دیگران، عقدههای جنسی سرکوب شده و میل به انتقام از اجتماع که جامعه را علت شکستشان در زندگی میدانند و دنبال انتقامگیری هستند.
برخی از قاتلان سریالی میگویند مزاحمت مردان برای زنان یا رفتارهای خلاف شرع برخی زنان باعث شده تا دست به قتل بزنند. بله؛ این عامل تحریککننده است اما آیا یک انسان متعارف در مقابل چنین تحریکی، اقدام به قتل میکند؟ بنابراین مهمترین عامل همان بحث بیماریهای روانی است.
با توجه به این که قتل و تجاوز در تمام دنیا جرم سنگینی است، مجازات جایگزین و تخفیفی برای آن در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و هیچ سیستم قضایی برای آن مجازات ارفاقی نمیگذارد.
نگاه جامعه جنسیتزده است
دکتر افسر افشارنادری – (جامعهشناس): «این که چرا در این قتلهای سریالی، زنان به قتل میرسند، برگرفته از نگاه جنسیتی است که جامعه به زنان دارد، یعنی چون جنسیت زن را کمتر و ضعیفتر میداند، به همین دلیل، کشته شدن یا اذیت و آزار این جنسیت را یک موضوع طبیعی جلوه میدهد و نادیده میگیرد. وقتی چنین دیدگاهی در جامعه و در فرهنگ وجود داشته باشد، خواهناخواه قتلهای زنجیرهای نیز رخ میدهد. حالا سوال این است که چرا این اتفاقات برای مردان نمیافتد؛ آن هم در حالی که بسیاری از مردان خشونت میکنند و مرتکب جرم میشوند اما هرگز نمیبینید مردان درگیر قتلهای زنجیرهای شوند. این به خاطر همان نگاه جنسیتزدهای است که زن را مستحق تنبیه میداند.
باید نگاه جامعه به زن و مرد برابر شده و نگاه انسانی به این موجود زنده داشته باشد و این اتفاق نمیافتد مگر با تغییر قوانین، آیین نامهها و ادبیات جامعه.»
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37760
فراخوانی برای مخالفان کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان
با توجه به تناسب شاخصهای عدالت جنسیتی با مفاد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، لازم است تا مخالفان این کنوانسیون دوباره به صحنه بیایند تا مانع از اجرای این دیدگاههای برابری خواهانه شوند.
خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: نزدیک به دو دهه از مجلس ششم و تصویب معاهدهای ۳۰ بندی با عنوان کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان میگذرد. کنوانسیونی که در زمان تصویباش عرصهایی پر مناقشه بین موافقان و مخالفانش بود.
موافقان این کنوانسیون، بر لزوم اجرای آن جهت دستیابی زنان به حقوق شأن اصرار میورزیدند و ابراز میکردند که، کنوانسیون کلیهی اشکال تبعیض بین زنان و مردان را نمیپذیرد و تأکید دارد که جنسیت نباید ملاک تفاوت و تمایز بین زن و مرد به لحاظ حقوق و تکالیف باشد.
این موافقان در واقع، طرفداران تساوی حقوق زن و مرد بودند که اظهار میداشتند، صرف نظر از تفاوتهای جسمی و طبیعی که بین دو جنس زن و مرد وجود دارد، هر گونه قانون، رویه عملی، فرهنگ و سنت رایج که به برابری و تساوی زن و مرد در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لطمه وارد سازد، تبعیض محسوب میگردد و باید با آن مقابله کرد.
مخالفان کنوانسیون، که در میانشان تعدادی از علما و مراجع تقلید، فعالان حقوق زن و خانواده بودند، کنوانسیون را مغایر با احکام شرعی اسلامی و قوانین داخلی کشور میدانستند و معتقد بودند، در بسیاری از بندهای این معاهدهی بینالمللی به برابری زن و مرد در عرصههای گوناگون اشاره شده بود که این امر بر خلاف دیدگاههای اسلامی است.
هرچند پس از کش و قوسهای فراوان، در اول مرداد ۱۳۸۲ این معاهدهی بینالمللی، در صحن علنی مجلس ششم رأی آورد اما کنوانسیون مذکور هیچ گاه نتوانست تاییدیه شورای نگهبان را کسب کند و به صورت قانونی مدون و لازمالاجرا در بیاید.
اما این پایان ماجرا نبود! بررسیها نشان میدهد هرچند در ظاهر کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان به صورت قانونی، اجرایی نشد اما مدتی طول کشید تا بسیاری از اهداف و مبانی آن در «شاخصههای عدالت جنسیتی» بروز و ظهور پیدا کرد.
نگاه آماری و بررسی عددی انطباقهای جنسی در بخشهایی از مباحث مطرح شده در بین شاخصههای عدالت جنسیتی، خود گویای تلاش کارشناسان درگیر، در القای اصل برابری جنسیتی است.
بررسیها نشان میدهد، طیفی از شاخصهای عدالت جنسیتی بر مبنای آمار و ارقام تعریف شده پس چگونه است که برابری اعداد میتواند، شاخصی برای سنجش عدالت باشد!؟
جز این است که نوشتهاند و خواندهاند عدالت، ولی در اصل رویکرد و افق دید به همان برابری و کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان بوده است!؟
مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان شأن در دیدار با مداحان اهل بیت در سال ۱۳۹۵ این گونه هشدار میدهند: خدا کند کسانی که در داخل اسم عدالت جنسیتی میآورند، مرادشان آن چیزی که به عنوان برابری جنسیتی مطرح شده، نباشد.
با مطالعهای سطحی از شاخصههای عدالت جنسیتی تدوین شده از سوی معاونت زنان در مییابیم که این شاخصهها بیش از آنکه تناسب محور باشند، تساوی محور اند!! به جای تکیه بر عدالت محوری، مساوات محورند! از همین رو میتوان شباهتهایی بین این شاخصهها و مفاد کنوانسیون رفع تبعیض پیدا کرد.
نباید از نظر دور داشت که خداوند متعال دو جنس زن و مرد را از نفس واحد ولی با حقوق و تکالیف متفاوت آفریده است. تفاوتهای آنان خود به خود موجب تفاوت در نقش، ساختار و کارایی هر یک میشود.
از همین رو، لازم است مخالفان کنوانسیون رفع تبعیض دوباره به صحنه بیایند و مانع از رشد و اجرای دیدگاههای برابری خواهانه شاخصههای عدالت جنسیتی و غربی شدن نهاد مقدس خانواده اسلامی شوند.
منیره افشین پور دانشجوی دکتری فقه و حقوق
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37757
زینب جلالیان به مکانی نامعلوم منتقل شد
بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان صبح امروز زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد توسط نیروهای امنیتی از زندان خوی به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
انتقال ناگهانی این زندانی سیاسی در حالی صورت میگیرد که او در سیزدهمین سال حبس خود بر اساس گواهی پزشک از بیماریهای مثل «ناخنک چشم» و «برفک دهان» رنج میبرد.
یک منبع آگاه در این باره به شبکه حقوق بشر کردستان گفت: «صبح امروز تیمی از نیروهای امنیتی با حضور در زندان خوی و بدون ارائه دلیل مشخصی زینب جلالیان را با خود بردهاند.»
خانواده این زندانی سیاسی پس از اطلاع از این موضوع به زندان خوی مراجعه کردهاند. مسئولان زندان به این خانواده گفتهاند که احتمالا پروندهایی تازه برای زینب جلالیان گشوده شده است و به نظر میرسد او را به بازجویی درباره اتهامات جدید به یکی از زندانهای استان تهران منتقل کردهاند.
اسفندماه سال گذشته سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیهای خواستار پایان حبس ناعادلانه زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد، شد و اعلام کرده بود که این زندانی سیاسی در طی سالهای طولانی زندان بارها از حقوق اساسی خود از جمله دسترسی به خدمات درمانی مناسب و کافی محروم مانده است.
زینب جلالیان از بهمن ماه ۱۳۹۵ در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی در خصوص وضعیت چشمانش و بیماری گوارشیاش در اعتصاب دارو به سر میبرد اما با شروع سردردهای شدید و اصرار خانواده، قبول کرده بود که از داروی میگرن استفاده نماید.
این منبع پیشتر در تیرماه سال گذشته به شبکه حقوق بشر کردستان گفته بود که هیئتی از بازرسان سازمان زندانها به زندان خوی مراجعه کرده و از بند نسوان این زندان نیز بازدید کردهاند. در جریان بازدید این هیئت که دادستان خوی نیز آنها را همراهی کرده بود یکی از اعضای هئیت به زینب جلالیان اعلام کرده تا زمانی که نامهایی ب مضمون ابراز از پشیمانی از کارهای خود ننویسد از همه حقوق یک زندانی محروم خواهد بود. زینب جلالیان این درخواست را با قاطعیت رد کرده است.
همچنین پیشتر وزارت اطلاعات شرط انتقال زینب جلالیان به بیمارستان را انجام مصاحبه تلویزیونی اعلام کرده بود. درخواستی که این زندانی سیاسی از انجام آن امتناع کرده است. به همین دلیل علیرغم تایید پزشکان بهداری زندان در خصوص لزوم اعزام وی به بیمارستان برای درمان بیماریهای ناخنک چشم و تب برفکی، وی همچنان از این حق محروم است.
زینب جلالیان، متولد ۱۳۶۱ و اهل روستای «دیم قشلاق» از توابع شهرستان ماکو است. وی اسفند ماه سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت شد و حدود سه ماه در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات کرمانشاه به اتهام عضویت در «پژاک» تحت شکنجههای جسمی و روحی شدید مورد بازجویی قرار گرفت و پس از آن به کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه منتقل شد.
وی در تاریخ ۱۳ آذرماه سال ۱۳۸۷، در شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به ریاست قاضی مرادی به اتهام عضویت در پژاک و اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران به اعدام محکوم شد. بعد از اعتراض به این حکم، پرونده به شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان کرمانشاه ارجاع داده شده و حکم عینا تایید شد و در نهایت، در زمستان سال ۱۳۸۸ حکم صادره به تایید دیوان عالی کشور رسید. این زندانی سیاسی در اسفند ۱۳۸۸ به صورت غیرمنتظره از زندان کرمانشاه به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و بعد از پنج ماه نگهداری در این زندان مجددا به زندان دیزلآباد کرمانشاه برگشت.
به دنبال تلاشهای زیادی که برای لغو حکم اعدام زینب جلالیان از سوی خانواده، وکیل و فعالان حقوق بشر صورت گرفت، حکم اعدام این زندانی سیاسی در آبان ماه سال ۱۳۹۰ با عفو رهبر جمهوری اسلامی ایران از اعدام به حبس ابد کاهش یافت. بعدها نیز در آذرماه سال ۱۳۹۳ با موافقت دادستانی و اداره اطلاعات، نامبرده از کرمانشاه به زندان خوی انتقال یافت تا خانواده وی برای هر بار ملاقات مجبور به طی مسیر طولانی ماکو تا کرمانشاه نباشند.
لازم به ذکر است امیرسالار داوودی، یکی از وکلای مدافع زینب جلالیان که نقش فعالی در پرونده وی داشت از ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۷ در بازداشت وزارت اطلاعات به سر میبرد و اخیرا به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. وی در اوایل خردادماه سال ۱۳۹۸ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۱۱ ضربه شلاق و ۳۰ سال حبس محکوم شد که از این میزان مجازات حبس، ۱۵ سال آن قابل اجراء است. زینب جلالیان در نامهها و پیامهای خود از زندان، بازداشت و صدور حکم سنگین برای وکیلش را به شدت محکوم کرده است
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37754
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
تفاوت شرایط دختران 16 ساله کارتن خواب / آنها دوره طلایی دارند!
رکنا: بارها به مسئله زنان کارتن خواب پرداخته شده است اما این معضل با وجود سالها تحقیق و بررسی هنوز جزو یکی از آسیب های اجتماعی است که هر روز نسبت به قبل رشد آماری نیز دارد بنابراین نیاز است تا در این خصوص تحقیقات جامع تری صورت بگیرد تا با شناسایی مشکلات و معضلات به صورت دقیق تر این آسیب اجتماعی را واکاوی و برای حل آن اندیشه کرد.
سپیده علیزاده مدیر عامل نور سپید هدایت در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، درباره این مسئله که معضلات و مشکلات زنان کارتن خواب، شامل چه چیز هایی می شود بیان کرد: وقتی ما درباره زنان کارتن خواب صحبت می کنیم، حتما آن زن یک شریک جنسی کارتن خواب یا یک مادر کارتن خواب است.
وی ادامه داد: بحث شریک جنسی مربوط به دختران جوانی است که هنوز مادر نشده بلکه فقط کارتن خواب شده اند. این افراد معمولا در سنین 16، 17 و 18 سالگی هستند و آسیب های زیادی را تجربه کرده اند حال اگر این دختران مصرف کننده هم باشند دیگر نه 123 و نه 137 به وضعیت آنها رسیدگی خواهد کرد.
دختران در دوره طلایی به ترک اعتیاد فکر نمی کنند
این فعال اجتماعی خاطر نشان کرد: یک دختر 16 ساله باید تمایل داشته باشد تا در یک مرکز بماند و اگر تمایلی به ماندن نداشته باشد به راحتی می تواند آنجا را ترک کند. بنابراین دختر 16 ساله ای که تازه وارد کارتن خوابی و اعتیاد شده و در حال طی کردن دوران طلایی خود است معمولا به راحتی به تغییر زندگی خود تمایل نشان نمی دهد.
مادری که بعد از مرگ پسرش کارتن خواب شد
علیزاده تاکید کرد: دخترهای جوان کارتن خواب، معمولا بین سازمان ها سردرگم هستند از طرفی زن بالای 18 سالی که مادر چند بچه هم است و دلبستگی های عاطفی زیادی دارد، شرایطی سخت تر و ته خطی تری برای او به وجود می آید. برای مثال مددجویی داشتم که پسرش به دلیل اعتیاد این فرد و همسرش خودکشی می کند بنابراین وقتی این مادر دلبستگی های عاطفی خود را به یاد می آورد به ته خط رسیده و کارتن خواب می شود.
مدیر عامل نور سپید هدایت با بیان اینکه زمانی می توان به این زنان برای تغییر سبک زندگی کمک کرد که خانواده او را در نظر گرفت اظهار داشت : زمانی می توانید به یک زن کارتن خواب کمک کنید که بچه های او را نیز در نظر بگیرید حتی همسر افراد هم در این مسائل بسیار نقش مهمی دارند تا بتوانیم به آنها کمک بکنیم
اعتیاد زنان وابسته خانواده است
این مددکار اجتماعی در پاسخ به این سوال که نحوه درمان یک کارتن خواب زن با مرد چه تفاوتی دارد مطرح کرد: دلبستگی های زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارد بنابراین اعتیاد آنها نیز نسبت به یکدیگر متفاوت است. آسیبی که یک زن تجربه می کند به شدت وابسته به خانواده اوست بنابراین زمانی که به یک زن خدمات می دهید با یک نفر طرف نیستید چراکه آسیب ها معمولا شکل خانگی دارند اما در مردها این مسئله دیده نمی شود.
او در پایان اضافه کرد: خدمات مددکاری سرویس ارجاع کشور بسیار ضعیف است و سیستم جامع و منظم اینترنتی وجود ندارد تا برای هر کیس مشخص کند که به کجا باید ارجاع داده شود. در این شرایط خود مددکاران نیز سردرگم می شوند. همچنین مددکاران در کشور ما نقش حقوقی ندارند و حرف آنها سند به حساب نمی آید بنابراین گاهی پروسه ها آنقدر طولانی می شود که مددجو دیگر منتظر نمی ماند.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37750
چرا «زنان علیه زنان» نشان از بدفهمی فمینیسم است؟/رضوانه محمدی
ماهنامه خط صلح – طی سالهای اخیر در شبکههای اجتماعی برای توصیف برخی از رویدادهای مردسالارانه و یا ضد زن از عبارت «زنان علیه زنان» استفاده میشود. مفهومی که برای توصیف ستم «زنان بر زنان» کاربرد دارد. به نظر میرسد، در ادبیات این افراد تبعیض علیه یک گروه زمانی شرمآورتر است که فاعل آن نیز فردی از همان گروه باشد.
آیا تمامی زنان، متعلق به یک گروه اجتماعی هستند؟ درواقع زنان از طبقات اقتصادی و با پیشزمینههای متفاوت فرهنگی و مذهبی و یا گرایشهای متفاوت جنسی در یک گروه جای نمیگیرند. همانگونه که روشن است زنان متعلق به گروههای مختلف میتوانند ستم مضاعفی را علاوه بر تبعیض جنسیتی تجربه کنند. پس نه تنها هر زن لایههای متفاوتی از تبعیض را تجربه میکند، بلکه میتواند خود نیز عامل این تبعیضها باشد؛ اما چه چیز سبب میشود که برخی تبعیض جنسیتی را هم ردهی دیگر تبعیضها ندانند؟ و یا چرا برخی مسئولیت زنان را برای آگاهی نسبت به آن بیشتر میدانند؟
آن چه در تبعیض علیه زنان مورد توجه است، رخ دادن این ستم است و نه فاعلان آن. تبعیض و ستم جنسیتی حاصل یک فرهنگ مردسالار است. زنان و مردان هر دو قربانی مردسالاری هستند اما ازآن جاییکه ستم بر زنان نظاممند و حتی خشنتر است، بیشتر از آن صحبت میشود و یا گاهی این تصور نیز به وجود میآید که مردان علیه زنان ایستادهاند؛ اما درواقع این مردسالاری است که دو جنسیت را مقابل هم قرار داده است. فاعل این ستم جنسیتی میتواند مرد و یا زن باشد و همچنین به شکل معکوس، کسی که مورد ستم قرار میگیرد نیز میتواند زن باشد و یا مرد.
از سوی دیگر بسیاری از مردان نیز کلیشههای جنسیتی را بر دیگر مردان تحمیل میکنند، مردانی که نقش نانآور اصلی را ایفا نمیکنند در مظان این اتهام قرار دارند که بهاندازه کافی «مردانه» نیستند، مردانی که گریه میکنند و یا مردانی که گرایش جنسی غیر دگرجنس خواهانه دارند از سوی دیگر مردان مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند. هرچند برای هیچ یک از موارد فوق یک عبارت جدید خلق نشده است. هیچ فعالی عبارت «مردان علیه مردان» را به کار نمیبرد؛ اما از زنان حتی در موقعیت دست پایین نیز این انتظار میرود که عالیترین نمونه از مبارزه علیه تبعیض جنسیتی را ارایه کنند. زنان باید بهصورت خودجوش از میانگین جامعه نه تنها یک سر و گردن آگاهتر باشند بلکه مقابل این ستم نیز بایستند.
درواقع «زنان علیه زنان» خود بر خواسته از یک فرهنگ مردسالار و نشان از درکی ناقص از فمینیسم است. سلسله مراتب قدرت در میان فرودستان و یا اقلیتها نیز خود امری تاریخی و مسبوق به سابقه است. برخی از آن با عنوان نردبان تفاوتها یاد میکنند که افراد سهم نابرابری از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند. برای مثال در سال ۱۹۹۵ زمانی که روزنامه واشنگتن پست از جامعه آفریقایی-آمریکاییها درباره تبعیض نژادی بهعنوان مهمترین عامل مؤثر بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی این جامعه پرسیده بود، ۸۸ درصد از سیاهپوستان طبقهی متوسط با این گزاره مخالف کرده بودند، در مقابل ۶۶ درصد از سیاهپوستان طبقه کارگر موافق این عبارت بودند. این تصور اشتباه که تمامی رنگینپوستان منافع مشترکی دارند، ناشی از یک بدفهمی از سلسله مراتب اقتصادی است. همچنین این باور که رنگین پوستان نمیتوانند نژادپرست باشند، چون قدرت اعمال آن را ندارند بارها به چالش کشیده شده است. به طریق اولی این استدلال درباره تبعیض جنسیتی نیز قابل استفاده است.
فرهنگ پدرسالار همان گونه که در تمامی روابط اجتماعی انسان رسوخ کرده است، ساختار خانواده را نیز بینصیب نگذاشته است. جایگاه و قدرت پدر و فرزندان ارشد پسر به جامانده از نگرش یک خانوادهی کشاورزی-چوپانی است. در این جامعه اقتصادی که فرزندان پی شغل پدر را میگرفتند، زنان با وجود نقش پر رنگی که در تأمین مایحتاج اولیه زندگی داشتند، کماکان به سبب جایگاه تولید مثلی و همچنین اهمیت زمین و دام کمتر به پول و قدرت دسترسی داشتند. این نقشهای جنسیتی حتی با تغییر شکل جامعهی روستایی به شهری و گذار از عصر کشاورزی به صنعتی نیز کماکان ثابت مانده بود. بدون ظهور فمینیسم شاید شاهد همین تغییرات اندک در تقسیم قدرت از قرن ۱۹ بدین سو نیز نبودیم.
بدیهی است، به همان مقدار که مردان را نمیتوان خالق وضع موجود دانست، زنان نیز در خلأ پدیدآورنده شرایط نیستند. زنان همان گونه که اسیر کلیشههای جنسیتی شدهاند، خود نیز در بازتولید آن نقش ایفا میکنند. زنان و مردان مانند چرخدندههای یک ماشین، تنها درون این ساختار قرارگرفتهاند، ساختاری که شاید هزاران سال قدمت داشته باشد و حتی با تمام کاستیهایش کار کرده است. نخستین دندانههایی که از این ماشین عظیم پدرسالاری به بیرون کشیده شدهاند عموما به همت زنان پیشگام فمینیسم بوده است و جایگزین کردن نظامی بهتر زمانبر خواهد بود. همان گونه که سلطنت پدرسالار فارغ از استبداد و ستم بر شهروندان شاید بیش از پنج هزار سال کار میکرد. شورش علیه این نظم باستانی نیز نیازمند سالها آزمون و خطاست. جستوجو میان ساختارهای متفاوت سیاسی برای جایگزین کردن یک ساختار سیاسی با کمترین میزان استبداد و با بالاترین میزان شفافیت هنوز پس از چهارصد سال به پایان نرسیده است. جنبش فمینیستی با یک قرن تجربه و نحلههای متفاوت شاید هنوز در اول راه باشد؛ اما متهم کردن زنان بهعنوان بخشی از یک ساختار نه تنها گامی رو به جلو نیست که نشان از عدم شناخت کافی نسبت به گامهای گذشتگان است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37748
اعتراضات دی ماه ۱۳۹۸: محکومیت ۱۱ شهروند زن و مرد ساکن آمل در مجموع به ۸۸ ماه حبس تعزیری
امروز دوشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, شعبه ۱ دادگاه انقلاب شهرستان آمل به ریاست قاضی مرتضی مهدوی, با صدور دادنامه ای علی شکری، آزاده جوانی، علیرضا محمدنژاد، آیدین جوانی، فرشته محمودی، حسین مصطفی نیا، میثم خدابنده لو، حمید محمدی ایرانی، امین فروحی، محمدرضا شجاعی، آیدا جوانی,یازده تن از بازداشت شدگان تجمعات اعتراضی دی ماه ۱۳۹۸ را در مجموع به تحمل ۸۸ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم بصورت غیابی برای جملگی ۱۱ نفر این شهروندان صادر و روز جاری به این شهروندان ابلاغ شد.
به گزارش حقوق بشر در ایران, امروز دوشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, علی شکری، آزاده جوانی، علیرضا محمدنژاد، آیدین جوانی، فرشته محمودی، حسین مصطفی نیا، میثم خدابنده لو، حمید محمدی ایرانی، امین فروحی، محمدرضا شجاعی، آیدا جوانی, یازده تن از بازداشت شدگان تجمعات اعتراضی دی ماه ۱۳۹۸, بصورت غیابی با اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام”, توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب آمل به ریاست مرتضی مهدوی هر یک به تحمل ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
براساس دادنامه صادره در مورخ ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب آمل, اتهام منتسب به هر ۱۱ نفر این شهروندان “فعالیت تبلیغی علیه نظام”, ذکر شده و حکم فوق امروز دوشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ به همه این افراد ابلاغ شد.
بنقل از یک منبع مطلع در گفتگو با گزارشگر حقوق بشر در ایران ضمن اعلام این خبر گفت: “علی شکری، آزاده جوانی، علیرضا محمدنژاد، آیدین جوانی، فرشته محمودی، حسین مصطفی نیا، میثم خدابنده لو، حمید محمدی ایرانی، امین فروحی، محمدرضا شجاعی، آیدا جوانی در حالی که در میدان اصلی شهرستان آمل به یاد جانباختگان هواپیمای پی اس ۷۵۲ خط هوائی اوکراین در دی ماه سال ۱۳۹۸شمع روشن کرده بودند توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از طی مراحل بازجوئی هر یک از این افراد با تودیع قرار وثیقه و کفالت بطور موقت آزاد شدند”.
این منبع مطلع همچنین گفت: “در حالی این افراد به اتهام “تبلیغ علیه نظام” هر یک به تحمل ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند که از تاریخ و برگزاری جلسه دادرسی هیچگونه اطلاعی نداشتند و این حکم بصورت غیابی برای این افراد صادر و امروز دوشنبه ۸ اردیبهشت ماه به این افراد ابلاغ شد”.
پیش از این و در تاریخ ۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹, حقوق بشر در ایران, با انتشار گزارشی, صدور احکام ۲۴ ماه حبس تعزیری در مجموع بر علیه شورا فکری, میثم خلیلی، محسن رضایی، سلمان فرخی و فردی دیگر با نام خانوادگی راعی, پنج تن دیگر از بازداشت شدگان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۸, توسط شعبه مذکور را اطلاع رسانی کرده بود.
بیشتر بخوانید: اعتراضات دی ماه ۱۳۹۸: صدور احکام حبس تعزیری برای ۵ شهروند ساکن آمل
لازم به ذکر است, از روز شنبه ۲ دی ماه ۱۳۹۸, تجمعات اعتراضی گسترده ای در شهرهای مختلف کشور در واکنش به انتشار خبر شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری خط هوایی اوکراین که دقایقی پس از پرواز از فرودگاه امام خمینی هدف پدافند هوایی سپاه پاسداران قرار گرفت و منجر به سقوط و در نتیجه کشته شدن جملگی مسافران و خدمه پروازی این هواپیما شد برگزار شد و شهروندان با سر دادن شعارهایی اعتراضی خواستار دستیابی و حقیقت یابی کامل از چرائی این فاجعه انسانی شدند.
بیشتر بخوانید؛ برگزاری تجمعات اعتراضی در واکنش به ساقط کردن هواپیمای مسافربری
بیشتر بخوانید؛ برگزاری دومین روز تجمعات اعتراضی در واکنش به ساقط کردن هواپیمای مسافربری
پرواز شماره پی اس ۷۵۲ شرکت هواپیمایی بینالمللی اوکراین ساعت ۶:۱۲ دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸, به وقت محلی از فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران برخاست و دقایقی بعد در پی شلیک مستقیم پدافند هوایی سپاه پاسداران مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد.
این سانحه تنها ساعاتی پس از حمله موشکی ایران به دو پایگاه هوایی مورد استفاده نیروهای آمریکایی در عراق به تلافی قتل یک فرمانده ارشد ایرانی به دست آمریکا رخ داد.
ستاد کل نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی پس از ۳ روز پذیرفت که سپاه پاسداران هواپیمای اوکراینی را سرنگون کرده است. همچنین حسن روحانی، رئیس جمهور ایران روز شنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۹۸ در توییتر اعلام کرد که اشتباه پدافند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موجب سقوط هواپیمای اوکراینی و جان باختن ۱۷۶ نفر شده است.
همچنین در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۳۹۸, سازمان عفو بین الملل با انتشار اطلاعیه ای در مورد نحوه غیرقانونی برخورد نیروهای امنیتی ایران برای مقابله با شهروندان معترض در جریان تجمعات اعتراضی مرتبط با شلیک به هواپیمای مسافربری پی اس ۷۵۲ متعلق به خط هوایی اوکراین ایرلاین که منجر به کشته شدن ۱۷۶ مسافر و خدمه پروازی این هواپیما شد خبر داده است.
بیشتر بخوانید: سازمان عفو بین الملل: نیروهای امنیتی شهروندان معترض ایران را سرکوب کردند
برگزاری تجمعات اعتراضی بدون حمل سلاح از جمله حقوقی است که در اصل ۲۷ قانون اساسی ایران که حکومت جمهوری اسلامی مدعی عمل به آن را دارد نیز مورد تاکید قرار گرفته است اما تفسیرهای متفاوتی که ارگانهای امنیتی به نفع خود و در جهت ایجاد محدودیت و سرکوب شهروندان در ایران بر قانون اساسی میکنند زمینه این سرکوبها را برخوردهای امنیتی را فراهم میکند.
سرکوب شهروندان و بیان اتهامات امنیتی بر علیه آنها از جمله موارد ناقض حقوق بشر و در راستای سرکوب آزادی بیان و عقیده در ایران است و در اسناد بین المللی حقوق بشر در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی و همچنین ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ نیز بر آن تاکید شده است.
همچنین برخورداری افراد از حق دادرسی عادلانه از جمله حقوق سلب نشدنی میباشد که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تاکید شده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37746
۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
وضعیت امنیت زنان در شهر تهران
نتایج یک پژوهش نشان میدهد امنیت زنان در شهر تهران از وضعیت بهینهای برخوردار نیست.
به گزارش ایسنا، امروزه با توجه به رواج ناامنیهای اجتماعی در شهرها مطالعه موضوع امنیت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن به ویژه در بین زنان از اهمیت شایانی برخوردار است. با توجه به اهمیت احساس امنیت در بین زنان محققان در پژوهشی با عنوان ” مقایسه احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر تهران” این موضوع را بررسی کردهاند.
در این پژوهش که توسط سمیه بخشنده زحمتی، دانشجوی دکترای تخصصی جامعه شناسی گروه های اجتماعی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان، شاپور بهیان استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان و منصور حقیقتیان دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان انجام شده، آمده است: «پژوهش حاضر از نوع تحقیقات پیمایشی است که به صورت مقطعی در بین زنان شهر تهران انجام شد.»
در این مقاله آمده است: «جمعیت مورد مطالعه ۸۰۰ نفر از زنان ساکن در مناطق مختلف شهر تهران(مناطق ۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۱۵،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۲) بود که به وسیلهی فن نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و از آنان درخواست شد که پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کنند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای t گروههای مستقل، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد.»
نویسندگان این مقاله میگویند: «نتایج پژوهش نشان داد که احساس امنیت زنان در کل در مناطق شمالی شهر بیشتر از زنان مناطق جنوبی در شهر تهران بود. همچنین، بین شرایط اقتصادی، عملکرد دستگاههای امنیتی، شبکه روابط اجتماعی، فقدان سرپرست، سن، وضعیت تاهل و وضعیت اقتصادی رابطه معنادار وجود داشته، ولی وضعیت اشتغال زنان و میزان تحصیلات آنان با احساس امنیت رابطه معناداری نشان نداد.»
بخشنده و همکارانش میگویند:« نتایج این پژوهش نشان داد که امنیت زنان در شهر تهران از وضعیت بهینهای برخوردار نیست و این نتایج با نظریات جامعهشناسی انطباق دارد؛ بنابراین، فضای شهری و عوامل افزاینده و عوامل کاهنده امنیت و تهدیدات آنها بر نحوه نگرش زنان بر مقوله امنیت اثر قابل توجهی دارند؛ بنابراین برای ایجاد تغییرات در احساس و امنیت زنان باید راهبردهای متفاوتی از سوی مسئولان و متولیان امنیت در نظر گرفته شود.»
این مقاله در چهلونهمین شمارهی سیزدهمین دورهی پژوهشنامه نظم و امنیت اجتماعی منتشر شده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37742
بازگشت هنگامه شهیدی به زندان
هنگامه شهیدی، روزنامهنگار با پایان یافتن دوره مرخصیاش به زندان بازگشته است.
مصطفی ترکهمدانی، وکیل این روزنامهنگار روز دوشنبه ۸ اردیبهشت به وبسایت فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران گفته است مرخصی این روزنامهنگار روز یکشنبه تمام شد.
قوه قضائیه ایران همزمان با شیوع ویروس کرونا، به شمار اندکی از زندانیان سیاسی و روزنامهنگاران مرخصی کوتاهمدت داد. هنگامه شهیدی از ۱۹ اسفند سال ۹۸ در مرخصی بهسر میبرد.
حساب توئیترس هنگامه شهیدی نیز با تایید خبر بازگشت این روزنامهنگار به زندان نوشته است که هنگامه شهیدی برای تمدید «مرخصی پزشکی» به زندان مراجعه کرده بود ولی مرخصی او لغو و «به مدت ۱۴ روز در قرنطینه زندان اوین نگهداری و سپس به بند عمومی منتقل خواهد شد».
هنگامه_شهیدی پس از مراجعه به زندان جهت تمدید مرخصی پزشکی، بازداشت و مرخصی ایشان تا اطلاع ثانوی لغو شده و به مدت ۱۴ روز در قرنطینه #زندان_اوین نگهداری و سپس به بند عمومی منتقل خواهد شد.#ظلم_در_ظلم
به گزارش رادیو فردا
خانم شهیدی که تیرماه سال ۹۷ بازداشت شده، به اتهام «نشر اکاذیب»، «فعالیت تبلیغی و اقدام علیه نظام» و «افترا و توهین به مسئولان» و «نشر اکاذیب» به ۱۲سال و ۹ ماه زندان محکوم شده که از این حکم، مجازات اشد یعنی ۷ سال و نیم حبس قابل اجرا است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37740
ملیپوش والیبال زنان: با ۳۰ سال تاخیر به مسابقات اعزام شدیم/ پشتوانه سازی نکردهایم
مهسا صابری گفت: با ۳۰ سال تاخیر به مسابقات برون مرزی اعزام شدهایم و با تیمهای برتر آسیا فاصله زیادی داریم.
ملیپوش والیبال ایران در گفتوگو با ایسنا به وضعیت والیبال زنان اشاره و بیان کرد: فاصله ما با تیمهای برتر آسیا زیاد است. هرچند تیم زنان ایران تقریبا ۱۰ سال است که اعزام برون مرزی دارد اما با ۳۰ سال تاخیر در این مسابقات شرکت کرده است. هرچند در این مدت خیلی تلاش کردیم و پیشرفت داشتیم اما سایر کشورها هم تلاش کردند و درجا نزدند تا ما به آنها برسیم. برای پوشش این فاصله چندین ساله باید کارهایی انجام میدادیم که ندادیم؛ میتوانستیم از بهترین مربیان و اردوها استفاده کنیم و سالانه در چندین تورنمنت شرکت کنیم، نه اینکه در سال به یک تورنمنت برویم و انتظار جبران این فاصله را داشته باشیم.
او در ادامه افزود: دو سال برنامهریزی میکنیم، یک مربی میآوریم و در ادامه تیم سه سال رها میشود. فاصله ما هر سال کمتر شده است اما با وضعیت چند سال اخیر، نباید انتظار زیادی داشته باشیم. حیف پتانسیل و نسلی که از والیبال ما میرود چون پشتوانه سازی انجام نشده است و اگر تا ۴ سال دیگر چند بازیکن تیم ملی خداحافظی کنند به شدت با کمبود بازیکن مواجه میشویم.
به گزارش ایسنا ملیپوش والیبال زنان در مورد رعایت اصول حرفهای در لیگ برتر بیان کرد: هر چند سال یک بار، یک یا دو تیم به لیگ میآیند و اصول حرفهای را هم رعایت میکنند. چنین باشگاههایی را که حرفهای کار میکنند، داریم اما عمر تیمداری آنها کوتاه است یعنی یک سال برای حضور در لیگ هزینه میکنند اما وقتی بازخوردی نمیبینند و اسمشان جایی دیده نمیشود، کنار میروند. امسال هم ساپیا که باشگاهی حرفهای است در لیگ حضور داشت و خیلی خوب کار کرد اما برای سوپر لیگی با ۹ تیم حضور یک یا دو باشگاه حرفهای خیلی کم است.
او در این مورد افزود: اگر به جایی برسیم که ۱۶ تیم با بازیکنان خوب در لیگ داشته باشیم و از میان آنها ۱۴ تیم حرفهای عمل کنند، یعنی آن را به چشم یک شغل ببینند، والیبال بانوان پیشرفت میکند، در غیر این صورت عملی نیست.
بازیکن تیم سایپا در مورد تاثیر تعطیلی مسابقات بر کیفیت کار نماینده ایران در جام باشگاههای آسیا گفت: ما در شرایط عادی برای اعزامهای بینالمللیمان کمبود بازی تدارکاتی داریم و متاسفانه لیگ هم کمکی به ما نمیکند. با این حال بازیهای بیشتر به عملکرد بهتر در مسابقات برون مرزی کمک میکند و مرحله پلیآف لیگ به تیم قهرمان برای ارائه عملکرد بهتر در آسیا کمک میکرد اما اکنون که مسابقات آسیایی لغو شده است، توقف لیگ ضرری نمیرساند.
صابری در مورد پیشنهاد بازی در لیگ ترکیه گفت: اگر سایپا امسال در لیگ شرکت نمیکرد و با این تیم قرارداد خوبی نمیبستم، احتمالا به ترکیه میرفتم اما ترجیح من این است که در صورت دریافت پول خوب و کار با باشگاهی حرفهای، در ایران بمانم چون به جز والیبال کارهای دیگری هم دارم که در کشورم راحتتر به آنها رسیدگی میکنم در حالی که زندگی من با حضور در ترکیه، به والیبال محدود میشود و به بقیه کارهایم نمیرسم.
انتهای پیام
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37737
هشداری درخصوص مخدرها و روانگردانهایی که زنان مصرف میکنند
معاون اجتماعی موسسه کادراس میگوید: تحقیقات ۱۵ سال اخیر نشان میدهد که میزان گرایش زنان به اعتیاد تقریبا دو برابر شده است و الگوی مصرف در زنان از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان تغییر یافته است و اخیراً شاهد تغییر الگوی مصرف به گل و حشیش هستیم، به گونهای که مصرف گل و حشیش در سالهای اخیر میان دانشجویان دختر افزایش یافته است.
فرزانه سهرابی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تغییرات الگوی مصرف، جنسیت و خصوصیات مصرفکنندگان مواد مخدر از مهمترین عواملی است که بدون دانستن آنها، سیاستگذاری در حوزههای کاهش تقاضا و مقابله با عرضه مواد مخدر با مشکل مواجه میشود، اظهار کرد: بازنمایی آماری در حوزه اعتیاد زنان میتواند کمک بزرگی در نشان دادن سیاستهای انجام شده در این حوزه و نقاط اغفال آن داشته باشد. از سوی دیگر عدم تمرکز نهادی و تناقضهای آماری مربوط به این حوزه یکی از مهمترین مشکلات عمده در بازنمایی آماری حوزه اعتیاد ایران، به ویژه اعتیاد زنان است.
۱۰ درصد معتادان زن هستند
وی ضمن بیان اینکه نبود آمار دقیق، قابل استناد و عدم شیوعشناسی آسیب شناسانه در این حوزه پژوهشگران را با مشکلات جدی روبرو کرده است، درباره وضعیت آماری جامعه زنان معتاد توضیح داد و گفت: بر اساس آمار و اطلاعات رسمی نهادها و ارگانهای متولی این امر، اکنون ۱۰ درصد جمعیت معتادان را زنان تشکیل میدهند و آمار ارائه شده حکایت از افزایش اعتیاد در زنان دارد؛ به طوری که در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال به ازای هر ۶.۶ مرد، یک زن معتاد و در گروه سنی ۳۰ تا ۴۴ سال به ازای هر ۱۵.۷ مرد، یک زن و در گروه سنی ۴۵ تا ۶۴ سال، ۱۶.۶ زن معتاد وجود دارد.
کاهش سن اعتیاد در زنان؛ میانگین سنی بین ۲۰ تا ۳۶ سال
بنابر اظهارات معاون اجتماعی موسسه کادراس، بررسی تحلیلی «کتاب سال ۱۳۹۴» ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد که تعداد زنان معتاد بین سالهای ۸۶ تا ۹۲، ۷۳ درصد افزایش داشته و تعداد زنانی که در اثر سوء مصرف جان خود را از دست دادهاند نیز، ۱۵ درصد رشد داشته است. از سوی دیگر نیز شاهد کاهش سن اعتیاد در زنان هستیم، به طوری که میانگین سن زنان معتاد در رده سنی ۲۰ تا ۳۶ سال است که اغلب آنها مواد مخدر تریاک، شیشه، الکل و کراک استفاده میکنند. بر این اساس میتوان گفت ۴۹ درصد از زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها کمتر از ۳۵ سال سن دارند.
وابستگی زنان به مواد مخدر طی دو سال
به گفته سهرابی، زنان طی دو سال مصرف مواد مخدر به طور کامل به آن وابسته میشوند، این درحالیست که این اتفاق در مردان طی هشت سال رخ میدهد.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه اعتیاد زنان تبعات مستقیم و غیرمستقیمی بر خانواده و جامعه تحمیل میکند که نیازمند برنامهریزیها و تدوین سیاستهای پیشگیری است، ادامه داد: امروزه به راحتی میتوان از زنانه شدن حوزه مصرف مواد مخدر سخن گفت، منظور از زنانه شدن مصرف مواد مخدر در کشور هشدار در مورد افزایش آمار مصرفکنندگان مواد مخدر و کاهش سن مصرف مواد در زنان است، همچنین میانگین شیوع مصرف مواد میان زنان در ایران از میانگین جهانی پایینتر است.
وی درپاسخ به این سوال که الگوی مصرف مواد مخدر در زنان طی سالهای اخیر چه تغییراتی داشته است؟، توضیح داد: در سالهای اخیر، اعتیاد زنان با تغییر الگوی مصرف همراه بوده است. تحقیقات نشان میدهد، مردانی که به مواد مخدر روی میآورند، اول از سیگار، قلیان، حشیش و مواد مخدر سبک شروع میکنند و سپس به مصرف شیشه، کراک و مواد مخدر خطرناک میپردازند، اما این روند در زنان متفاوت است، شروع اعتیاد در زنان با ماده خطرناکی مثل شیشه و هرویین آغاز میشود که این نوع الگوی مصرف بسیار خطرناک است.
معاون اجتماعی موسسه کادراس افزود: تحلیل آمارها نشان میدهد که درصــد بــالایی از زنــان مصرفکننده به مصرف شیشه، کراک، شیشه-تریـاک و شیشه- هـروئین روی آوردهاند. بـه عبـارت دیگـر بـیش از نیمی از زنـان مصرفکننده یعنی ۵۱ درصد زنان مصرفکننده مواد مخدر از مواد جدید و ظاهراً خطرناکتری استفاده میکنند، این درحالیست که سهم زنان مصرفکننده از تریاک و مشتقات آن (شیره و هـروئین)، پـایینتـر از سـهم آنـها از کـل مصرفکنندگان است.
افزایش مصرف گل و حشیش طی سالهای اخیر میان دانشجویان دختر
سهرابی معتقد است که سهم زنان مصرفکننده مواد مخدر از شیشـه ۱۲ درصد، از کراک ۱۱ درصد، از کراک و شیشه ۱۶ درصد و از شیشه و تریاک ۱۱ درصد بالاتر از سهم آنها از کل جمعیت مصرفکننده است. سهم مردان از کل مصرفکنندگان ۵۰ درصد، از مصرف کنندگان مواد سنتی ۹۲ درصـد و از مصـرفکننـدگان مـواد جدید (شیشه و کراک) ۸۸ درصد است. این موضوع از گرایش زنـان ایـران بـه شـروع مصرف مواد با مواد مصنوعی و خطرنـاک جدیـد حکایـت مـیکنـد. تحقیقات ۱۵ سال اخیر نشان میدهد که میزان گرایش زنان به اعتیاد تقریبا دو برابر شده است و الگوی مصرف در زنان از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان تغییر یافته است و اخیراً شاهد تغییر الگوی مصرف به گل و حشیش هستیم، به گونهای که مصرف گل و حشیش در سالهای اخیر میان دانشجویان دختر افزایش یافته است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37735
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
زنان سرپرست خانوار در ایران قربانیان بزرگ ستم و تبعیض آخوندی
حدود ۴میلیون زنان سرپرست خانوار در ایران در نتیجه شیوع ویروس کرونا تحت فشار مضاعف اقتصادی قرار گرفته اند.
۸۲درصد زنان سرپرست خانوار بیکار هستند و منبع درآمد ثابتی ندارند.
بیش از ۳میلیون زن سرپرست خانوار در ایران در فقر مطلق بهسر میبرند.
شمار زنان سرپرست خانوار در ایران روند تصاعدی دارد.
طبق آمار بهزیستی رژیم ایران طی ١٠سال گذشته هر ساله ۶٠٣٠٠نفر به جمعیت زنان سرپرست خانوار اضافه شده است.
تعداد زنان سرپرست خانوار نسبت به ۱۰سال گذشته ۵۸درصد افزایش داشته است.
اما زنان سرپرست خانوار در ایران چند دسته هستند؟
زنانی که یا شوهرانشان را از دست داده و یا طلاق گرفته اند.
زنانی که دارای شوهران معلول یا معتاد هستند.
دختران و زنان جوانی که باید به تنهایی از عهده زندگیشان بر آیند و یا به هر دلیل ناگزیر از برعهده گرفتن مخارج خانواده شان هستند.
تنها در استان خوزستان ۳۳هزار زن سرپرست خانوار با تغذیه نامناسب و ایمنی بدنی پایین به مشاغل خانگی اشتغال دارند، دستفروشی کرده و یا صنایع دستی تولید میکنند.
در استانهای غرب کشور برخی زنان سرپرست خانوار برای امرار معاش به کولبری اشتغال دارند که یکی از دشوارترین و زیان آورترین مشاغل است.
و برخی از شدت فقر حتی به فروش اعضای بدن اقدام می کنند.
پس از شیوع کرونا، فشار مالی به این زنان بسیار شدید بوده و برخی را به مرحلهای از یأس و فشارهای روحی رسانده که صحبت از خودکشی میکنند.
رژیم فاسد، چپاولگر و زنستیز آخوندی حتی در بحبوحه بحران کرونا، هیچ اقدامی برای کاهش فشار کمرشکن بر روی این زنان نمی کند.
تنها راه حل سرنگونی استبداد مذهبی ملایان به دست مردم و مقاومت ایران و زنان شورشی و آزادیخواهی است پیشتاز و در صف مقدم آن قرار دارند.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37732
بحران کرونا و تبعید سه زندانی سیاسی زن به زندان قرچک ورامین
سه زن زندانی سیاسی، زهرا صفایی، پرستو معینی و فروغ تقی پور در آخرین هفته فروردین ۹۹ از زندان اوین به زندان قرچک تبعید شدند؛ با وجود بحران کرونا تراکم در زندان ها زندانیان را در معرض تهدید جدی قرار می دهد.
این زنان زندانی در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۹۸، بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹زندان اوین) منتقل شده بودند. نسیم جباری مادر فروغ تقی پور نیز در همین تاریخ همراه با دخترش بازداشت شده بود اما در نوروز ۹۹ با تودیع قرار از زندان آزاد شد.
فروغ تقی پور ۲۵ساله در زندان به ویروس کرونا مبتلا شده است اما از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم است. همچنین وضعیت سلامت عمومی پرستو معینی خوب نیست و به دلیل محرومیت از معاینه پزشک، دلایل و نوع بیماری او نیز مشخص نشده است.
پس از ابتلای ۴زن در قرنطینه قرچک به ویروس کرونا همه زندانیان به بند ۵ منتقل شده اند. شرایط بهداشتی در بحران کرونا در زندان بسیار وخیم تر از گذشته می باشد و امکان ابتلا سایر زندانیان به کرونا نیز بسیار بالاست.
زهرا صفایی یکی از این زنان تبعید شده به قرچک در سال ۱۳۵۸ بازداشت و مدتی بعد آزاد شده بود. وی در دهه شصت به عنوان فعال سیاسی مجددا زندانی شد. پدر زهرا صفایی یکی از بازاریان سرشناس تهران بود که در سال ۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق اعدام شد.
در خبری دیگر، زندانی سیاسی ماری محمدی محبوس در زندان قرچک ورامین، توسط دادگاه کیفری استان تهران به سه ماه و یک روز حبس و ۱۰ضربه شلاق محکوم شد. جلسه دادگاه ماری محمدی روز ۲۶فروردین ۹۹ برگزار شده بود.
در تحولی دیگر، سکینه پروانه که به بیمارستان روان درمانی امین آباد منتقل شده بود، به بند قرنطینه زندان قرچک منتقل شد. بر اساس گزارش شاهدان عینی این زندانی سیاسی با صورتی ورم کرده به زندان منتقل شده و روی قسمتهایی از صورتش نیز آثار کبودی دیده می شد. در حالی که این زندانی نیاز شدیدی به رسیدگی دارد اما با وضع نامناسبی در بند قرنطینه قرچک نگهداری می شود.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37730
صدور حکم زندان برای فعالان مدنی زن و افزایش زندانیان در بحران کرونا
دادگاه های انقلاب رژیم ملایان فعالانه به صدور حکم زندان برای فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر ادامه می دهند و زندانیانی که به مرخصی فرستاده بودند را نیز به زندان باز می گردانند.
صدور حکم زندان برای تعداد بیشتری از زندانیان در شرایطی است که ویروس کرونا در همه زندان های ایران شیوع پیدا کرده و زندانیان بدون برخورداری از تجهیزات حفاظتی و بهداشتی و امکانات درمانی به طور متراکم در فضای محدود نگهداری می شوند. با ابتلای تعدادی از زندانیان به ویروس کرونا این وضعیت هر روز وخیم تر می شود.
روز ۲ اردیبهشت ۹۹، دادگاه انقلاب آمل فعال مدنی شورا فکری را به ۶ماه حبس تعزیری محکوم کرد. اتهام خانم فکری شرکت در مراسم یادبود قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی که توسط سپاه پاسداران سرنگون شد، می باشد.
همچنین، روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۹۹، مریم حاجی حسینی در دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. مریم حاجی حسینی ۷ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و حدود ۶ماه در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در تهران نگهداری و تحت بازجویی قرار گرفت. مریم حاجی حسینی متولد سال ۱۳۵۱ در اوایل فروردین سال ۹۹، به بند زنان اوین منتقل شد.
فعال کارگری پروین محمدی که روز ۷اسفند ۹۸ مشمول مرخصی شده بود، باید روز ۱۰ اردیبهشت به زندان کچویی کرج بازگردد
فعال کارگری پروین محمدی
در تحولی دیگر، فعال کارگری پروین محمدی که روز ۷اسفند ۹۸ مشمول مرخصی شده بود، باید روز ۱۰ اردیبهشت به زندان کچویی کرج بازگردد.
بیش از ۲۰سازمان حقوق بشری طی نامه سرگشاده ای که روز ۳ اردیبهشت ۹۹، منتشر شد در رابطه با سلامتی زندانیان سیاسی زن در زندانهای ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی آنها شدند. در این نامه آمده است: «این بخشی از سیاستی است که به نظر میرسد برای شکنجه بیشتر زندانیان سیاسی از طریق نگه داشتن آنها در شرایط خطرناک زندان اتخاذ شده است.» آنها از دولت ها، رسانه ها، سازمان ملل متحد و دیگر سازمان های بین المللی خواستار وارد کردن فشار به رژیم ایران شدند تا زنان زندانی سیاسی را فوراً آزاد کنند.
راحله احمدی فعال مدنی و مادر زندانی سیاسی صبا کردافشاری در دادگاه تهران به ۴ سال و ۲ ماه حبس تعزیری محکوم شد
راحله احمدی و دخترش صبا کردافشاری
در همین رابطه، حال فعال مدنی راحله احمدی، مادر زندانی سیاسی صبا کردافشاری، که در زندان اوین محبوس می باشد، وخیم گزارش شده است. وی از بیماری تیروئید رنج می برد که در اثر آن سیستم ایمنی بدن او تضعیف و مختل شده و در صورت ابتلا به بیماری کرونا در خطر جدی قرار می گیرد. حدود دو هفته قبل سر وی ورم کرده و تا یک هفته هر روز این ورم بیشتر شده و سپس به درد در ناحیه گوش راست منجر شده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37728
خودکشی ٧ زن در کردستان طی ٧ روز
طی هفتە گذشتە (از روز شنبە تا جمعە) دست کم ٧ زن در شهرهای سنندج، مهران، سنقر، سقز و نقدە بە دلیل مشکلات خانوادگی و فقر بە زندگی خود پایان دادەاند .
برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، شامگاه جمعە ٥ اردیبهشت ٩٩ (٢٤ آوریل ٢٠٢٠)، یک زن ٢٥ سالە اهل سنندج با هویت ”سارینا غفوری“ بە دلیل مشکلات خانوادگی بە زندگی خود پایان داد. این زن چندی پیش از همسر خود جدا شدە و مادر یک فرزند نیز بودە است.
همان روز، یک زن ٢٦ سالە اهل نقدە با هویت ”منیج قادری“ بە دلیل مشکلات خانوادگی خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان دادە است.
روز پنجشنبە ٤ اردیبهشت ماه نیز، یک زن ٣٠ سالە اهل شهرستان مهران با هویت ”سیمین سجادی“ بە دلیل فقر و مشکلات مالی از طریق خردن قرص بە زندگی خود پایان دادە است. وی مادر دو فرزند بودە است.
هەنگاو طی روزهای گذشتە نیز خبر خودکشی چهار زن دیگر بەنام های دریا محمدی، نگین امینی، شریفە مصطفی پور و افسانە رحیمی در شهرهای سنندج، سنقر و سقز را منتشر نمودە بود.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37726
خودکشی چهار زن در شهرهای سنندج، سقز و سنقر
طی روزهای گذشتە دست کم ٥ شهروند از جملە ٤ زن در شهرهای مختلف کردستان بە دلیل مشکلات خانوادگی و یا فقر بە زندگی خود پایان دادەاند.
برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز سەشنبە ٢ اردیبهشت ٩٩ (٢١ آوریل ٢٠٢٠)، یک زن جوان اهل سنندج با هویت ”دریا محمدی“ ٢٤ سالە در شهرک پنج آذر این شهر بە دلیل مشکلات خانوادگی خود را از بام یک ساختمان پنج طبقە بە پایین پرت و جانش را از دست داد.
همان روز، یک زن ٣٤ سالە اهل سنقر با هویت ”نگین امینی“ کە متاهل و مادر سە فرزند بودە، بە دلیل فقر خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان دادە است.
روز شنبە ٢٩ فروردین (١٨ آوریل) نیز، نیز دو زن در شهرستان سقز بە دلیل مشکلات خانوادگی بە زندگی خود پایان دادەاند. هویت این دو زن کە برای هەنگاو احراز شدە ”شریفە مصطفی پور“ ٣٢ سالە و ”افسانە رحیمی“ ١٩ سالە می باشد.
همان روز یک جوان اهل کامیاران با هویت ”ساسان انصاری“ بە دلیل فقر خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان دادە است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37723
درخواست ۲۰ نهاد حقوق بشری از ایران: زندانیان سیاسی زن را فورا آزاد کنید
درخواست ۲۰ نهاد حقوق بشری از ایران: زندانیان سیاسی زن را فورا آزاد کنید
بیست نهاد بینالمللی و ایرانی حقوق بشر در یک نامه سرگشاده از مقامات ایران خواستهاند تا زندانیان سیاسی زن را فورا آزاد کنند. در این نامه نام ۵۰ زندانی سیاسی زن که در تهران و شهرستانها زندانی هستند، آمده است.
مرکز حقوق بشر “رائول والنبرگ” در نامه سرگشادهای که به امضای ۲۰ سازمان حقوق بشری بینالمللی رسیده، خواستار آزادی فوری زندانیان زن ایرانی شده است. این نامه را همچنین نایب رییس پارلمان اروپا از طرف انجمن برندگان جایزه حقوق بشر پارلمان اروپا، ساخاروف، امضا کرده است.
در این نامه به آمار بالای مبتلایان و فوت شدگان در اثر کرونا در ایران اشاره شده و نیز به هشدار متخصصان دانشگاه صنعتی شریف که اعلام کرده بودند آمار واقعی کرونا در ایران میتواند سه و نیم برابر آمار رسمی باشد.
نویسندگان این نامه نوشتهاند علیرغم وضعیت اسفناک کنونی در ایران، رژیم ایران از هفته گذشته کسب و کارها را دوباره باز کرده و وسایل نقلیه عمومی را به راه انداخته است؛ کاری که به نظر نویسندگان این نامه میتواند منجر به بروز موج جدیدی از شیوع کرونا شود.
“این وضعیت در زندانهای ایران خیلی بدتر است” و آنگونه که در این نامه سرگشاده آمده، در ماه فوریه سازمان ملل گزارشی از وضعیت غیربهداشتی زندانهای ایران و تعداد بیش از ظرفیت زندانیان منتشر کرد؛ وضعیتی که میتواند باعث شیوع سریع بیماریهای عفونی شود و حالا از اوایل ماه مارس، کرونا هم وارد این لیست شده است.
در این نامه سرگشاده به شرایط نامناسب و غیر بهداشتی زندان زنان اشاره شده و اینکه تعدادی بیشتر از ظرفیت زندان در آنجا نگهداری میشوند.
به گفته نویسندگان نامه، در هر اتاق زندان زنان ۱۸ زندانی زن هستند که تمامی کارهای روزانه خود از قبیل نشستن، خوابیدن، خوردن و نوشیدن را در همین اتاق و با فاصلهای بسیار کم از هم انجام میدهند.
این زنان همچنین به وسایل بهداشتی و دارویی نیز دسترسی ندارند و از دادن دارو به بیماران نیز خودداری میشود. نویسندگان نامه این عمل را مصداق شکنجه دانستهاند. برخی از این زندانیان در اعتراض به این وضعیت دست به اعتصاب غذا نیز زدهاند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده تا کنون حداقل ۱۰ زندانی در ایران بر اثر کرونا جانشان را از دست دادهاند. اگرچه نویسندگان نامه تاکید کردهاند که نمیتوانند این آمار را تایید کنند چرا که محققان مستقل دسترسی به زندانهای ایران ندارند.
مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که دهها هزار زندانی را از طریق مرخصی یا عفو آزاد کردهاند با این حال نویسندگان این نامه گفتهاند نمیتوانند این رقم را تایید کنند. گذشته از این صدها زندانی سیاسی مشمول این آزادی نشدهاند.
در این نامه آمده است: «این بخشی از سیاستی است که به نظر میرسد برای شکنجه بیشتر زندانیان سیاسی از طریق نگه داشتن آنها در شرایط خطرناک زندان اتخاذ شده است.»
نویسندگان این نامه سرگشاده در پایان نامه خود نوشتهاند: «بنابراین ما از دولتها، سازمانهای غیردولتی، روزنامهنگاران، سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی میخواهیم که با افزایش فشار بر مقامات ایران خواهان آزادی فوری زندانیان شناختهشدهای که نامشان در آخر این نامه آمده و نیز سایر زندانیان سیاسی به منظور نجات جان آنها شوند.»
نویسندگان نامه تاکید کردهاند که زنانی که نامشان در لیست این نامه آمده است، مدافعان شناختهشده حقوق بشر، وکیل، نویسنده، هنرمند و فعال محیط زیست هستند و برخی از آنها طولانیترین و شدیدترین احکام در تاریخ ایران را گرفتهاند. این لیست شامل زندانیان ایرانی و نیز دو تابعیتی است.
این نامه سرگشاده به امضای چندین نهاد حقوق بشری ایرانی از جمله بنیاد عبدالرحمن برومند، کانون مدافعان حقوق بشر، مرکز حقوق بشر ایران و نیز فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر رسیده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37720
سرکوب فعالان صنفی در ایران ادامه دارد؛ احضار ناهید خداجو و تهدید تلفنی تعدادی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران
اتحادیه آزاد کارگران ایران احضار یک عضو هیئت مدیره این اتحادیه برای تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین، و نیز تهدید تلفنی تعدادی دیگر از اعضای خود طی روزهای گذشته را محکوم کرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار بیانیهای احضار ناهید خداجو، کارگر بازنشسته و عضو هیئت مدیره این اتحادیه توسط دادگاه اجرای احکام اوین برای سپری کردن دوران محکومیت ۶ سال زندان خود، در شرایط کنونی که ویروس کرونا و بیماری کووید- ۱۹ در حال گسترش در زندانهای ایران است، را محکوم کرد.
ناهید خداجو که روز جهانی کارگر سال گذشته به همراه تعداد دیگری از فعالان کارگری و روزنامهنگار در مقابل مجلس بازداشت و پس از ۳۳ روز در تاریخ ۱۳ خرداد ۹۸ با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شده بود روز پنج شنبه ۲۸ فروردین ماه برای سپری کردن دوران محکومیت خود به زندان احضار و به او پنج روز مهلت داده شد تا خود را به زندان معروفی کند.
این اتحادیه در بیانیه خود با اشاره به این که حکم خانم خداجو بدون حضور وی و وکیلش از سوی دادگاه تجدید نظر صادر شده است میگوید: «صدور و تأیید حکم حبس برای [این فعال کارگری] و دیگر کارگران، سندی بی چون و چرا در اثبات خصلت ضدکارگری و ضدانسانی حاکمیت سرمایهداران است و این گونه اقدامات تماماً در راستای سرکوب طبقه کارگر ایران صورت میگیرد.»
احضار ناهید خداجو و ممانعت مقامات حکومت ایران از آزادی و یا اعطای مرخصی به برخی از زندانیان سیاسی و مدنی در حالی است که پیش از این جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در ایران، از تهران خواسته بود همه زندانیان را موقتا آزاد کند. او پیشتر گفته بود ادامه نگه داشتن زندانیان سیاسی در بحبوحه شیوع کرونا «تاسفبار و نگرانکننده است.»
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران
همچنین ببینید:
سازمان ملل: با شیوع کرونا، آزاد نکردن زندانیان سیاسی ایران «تاسفبار و نگرانکننده» است
در بخش دیگری از این بیانیه همچنین به تماسهای صورت گرفته از سوی وزارت اطلاعات با تعداد قابل توجهی از اعضای این اتحادیه نیز اشاره شده است؛ تماسهایی که به نوشته این بیانیه طی آنها بازجویان وزارت اطلاعات «ضمن بازخواست حول روز جهانی کارگر آتی، اقدام به تهدید این کارگران نمودهاند.»
این اتحادیه همچنین ضمن محکوم کردن تهدید و اِعمال فشار نهادهای امنیتی بر کارگران از طریق تماسهای تلفنی، خواهان آزادی یک کارگر زندانی به نام جعفر عظیمزاده شده است. در این بیانیه اقدام به تصرف و فروش وثیقههای سپردهشده توسط آقای عظیمزاده را «یک غارت آشکار از زندگی کارگران» دانسته و «خواستار خاتمه دادن به این اقدام ضدانسانی» شده است.
تعداد زیادی از زندانیان، همچون زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای مختلف ایران که محکومیت آنها بیشتر از ۵ سال است، کماکان در زندانهای ایران در بازداشت به سر میبرند و با وجود گسترش ویروس کرونا در زندانهای ایران و ابتلای برخی از زندانیان به این ویروس از حق داشتن مرخصی کوتاه مدت و یا آزادی مشروط برخوردار نیستند.
ایالات متحده بارها برخورد امنیتی ایران با کارگران را محکوم کرده است. وزارت خارجه آمریکا در پیامی گفته بود که رژیم جمهوری اسلامی با هزینهای که در سوریه کرده است، میتوانست حقوق کارگران در ایران را پرداخت کند.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37718
۹ شهروند بهایی مرد و زن مجموعاً به ۵۱ سال و ۸ ماه حبس محکوم شدند
۹ تن از شهروندان بهایی به نامهای رحمت الله دیمی، عطیه صالحی، عطاالله ملاکی، فرزانه دیمی، نسرین قدیری، بنفشه مختاری، آرزو محمدی، سعید ملاکی و رویا ملاکی توسط دادگاه انقلاب بیرجند مجموعاً به ۵۱ سال و ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروندان در تاریخ ۱ اردیبهشت امسال برگزار شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۹ شهروند بهایی توسط دادگاه انقلاب بیرجند مجموعا به ۵۱ سال و ۸ ماه حبس تعزیری به حبس محکوم شدند.
بر اساس حکم که توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب بیرجند به ریاست قاضی حجت نبوی صادر شده است، عطیه صالحی، عطاالله ملاکی، فرزانه دیمی، نسرین قدیری، بنفشه مختاری، آرزو محمدی، سعید ملاکی و رویا ملاکی هر کدام به تحمل به ۶ سال حبس تعزیری و رحمت الله دیمی به دلیل کهولت سن به ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
اتهامات مطروحه علیه این شهروندان “عضویت در تشکیلات غیر قانونی و مخل امنیت فرقه ضاله بهائیت و تبلیغ به نفع تشکیلات بهائیت به عنوان گروه و سازمان مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی” عنوان شده است.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “در خلال مراسم دویستمین سالگرد تولد بهاالله، پیامبر آیین بهایی، دستگیری بهاییان و پلمپ محل کسب آنها در شهرهای مختلف ایران اتفاق افتاد. شهر بیرجند هم از این حملات به جامعه بهایی در امان نموند و نیروهای امنیتی شهرستان بیرجند در اواخر مهرماه ۱۳۹۶ با مراجعه به منزل این افراد، اقدام به تفتیش منزل آنان کرده و تعدادی از وسایلشان را ضبط کردند. این شهروندان در سال ۹۸ برای بازپرسی دو بار به دادگاه احضار شدند و تاریخ دادگاه آنها ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ بود و در تاریخ ۲ اردیبهشت ابلاغیه صدور حکم برایشان پیامک شد و ۳ اردیبهشت حکمشان روی سایت در دسترس قرار گرفت”.
این منبع مطلع در خصوص شرایط نسرین قدیری که اساسا شهروند این شهر محسوب نمی شود به هرانا گفت: “خانم قدیری ۶۰ ساله و ساکن مشهد هستند. ایشان فقط از سال ۹۳ تا آخر سال ۹۶ به طور موقت و برای مراقبت از پدرشان که بیمار بودند در بیرجند زندگی میکردند. در مهر ۹۶ که از جانب اداره اطلاعات برای بازرسی منازل بهاییان به خانههای آنها رفتند، خانم قدیری در مشهد بودند و در بیرجند نبودند اما باز هم نیروهای امنیتی هنگام مراجعه به منزل پدرشان در بیرجند وسایل شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند. وی در سال های ۶۲ و ۸۹ هم بازداشت و تحمل حبس کرده بود”.
۹ شهروند بهایی دیگر در بیرجند، در تیر ماه سال ۱۳۹۸ محاکمه و به تحمل حبس محکوم شدند. این افراد دیماه ۹۸ جهت تحمل دوران محکومیت راهی زندان شدند و در حال حاضر به دلیل شیوع ویروس کرونا در کشور در مرخصی بسر میبرند.
شهروندان بهایی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37715
زهرا صفایی به همراه دخترش و فروغ تقی پور به زندان اوین منتقل شدند
زهرا صفایی به همراه دخترش، پرستو معینی و فروع تقی پور شهروندان بازداشت شده، امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت از زندان قرچک ورامین به زندان اوین منتقل شدند. این افراد که مورخ ۵ اسفندماه همراه با نسیم جباری، مادر خانم تقیپور توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بودند، هفته گذشته با پایان بازجوییها از زندان اوین به زندان قرچک ورامین تبعید شدند.
از بین این جمع، خانم جباری در آستانه نوروز با تودیع قرار از زندان آزاد شد اما بازداشت ۳ نفر دیگر ادامه یافت. فروغ تقی پور در زندان به ویروس کرونا مبتلا شده و از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی نیز محروم است؛ همچنین پرستو معینی در شرایط نامساعد سلامتی بسر میبرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۹، زهرا صفایی، پرستو معینی و فروع تقیپور شهروندان بازداشتی اهل تهران از زندان قرچک ورامین به زندان اوین منتقل شدند.
زهرا صفایی و دخترش پرستو معینی به همراه فروع تقی پور (۲۵ ساله) و مادرش نسیم جباری (۵۸ ساله) در تاریخ ۵ اسفندماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بودند. خانم جباری در آستانه نوروز با تودیع قرار از زندان آزاد شده بود. زهرا صفایی، پرستو معینی و فروغ تقی پور نیز طی هفته گذشته از زندان اوین به زندان قرچک ورامین تبعید شدند.
اتهام این شهروندان “همکاری با یکی از سازمانهای مخالف نظام” عنوان شده است.
هر چند گفته می شود قرار بازداشت خانم صفایی به وثیقه تغییر یافته است اما این شهروند تهرانی در اعتراض به تبعید پرستو معینی و فروغ تقی پور به زندان قرچک از تودیع قرار خودداری کرده است.
یک منبع نزدیک به خانواده یکی از این شهروندان در خصوص وضعیت سلامت آنان به هرانا گفت: “فروغ تقی پور در قرنطینه زندان قرچک به ویروس کرونا مبتلا شده و هفته پیش به همین دلیل از حال رفته و به زمین افتاده بود. به همین دلیل نیز مدتی به مکان نامعلومی منتقل شده و سپس به بند بازگردانده شد. پس از ابتلای چهار تن در قرنطینه زندان به ویروس کرونا همه زندانیان به بند ۵ منتقل شدهاند. شرایط بهداشتی در این زندان نامساعد است و ممکن است سایرین نیز به بیماری مبتلا شوند”.
همچنین وضعیت سلامت عمومی پرستو معینی نامناسب گزارش شده است اما به دلیل محرومیت از معاینه پزشک، دلایل و مشخصات بیماری او کماکان روشن نیست.
زهرا صفایی سابقه بازداشت و زندان را در سابقه خود دارد. او در سال ۸۵ بازداشت و مدتی بعد آزاد شده بود. وی همچنین در دهه شصت به عنوان فعال سیاسی مدتی را در زندان سپری کرده بود. پدر خانم صفایی معروف به “حاجی صفایی” یکی از بازاریان سرشناس تهران بوده که در سال ۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق اعدام شد.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37713
۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
گزارش نقض حقوق زنان در فروردین 1399
گزارش نقض حقوق زنان در فروردین 1399
لیدااسدی فر-مینافرشی-نوری شریفی
تنظیم نمودار:لیدااسدی فر
برای آگاهی بیشتر:
آمار فوق از گزارشات رسانه های داخلی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران و خبرگزاریهای معتبر داخلی و خارجی جمعآوری شده است که عملا نمی تواند بیانگر کل واقعیت های جامعه باشد.
گزارشات ماهیانه کمیته دفاع از حقوق زنان از سایت کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که از رسانه های داخلی و خارجی مانند ایسنا ؛ مشرق نیوز؛ رکنا ؛ رادیو زمانه ؛هرانا ؛ ایرنا ؛ایلنا ؛ رادیو صدای امریکا ؛رادیو بی بی سی ؛ ایران ؛ قطره ؛رادیو فردا ؛ سازمان حقوق بشر ایران ؛ باشگاه خبرنگاران جوان ؛ خبرگزاری مهر ؛ خبر گزاری خراسان ؛ روزنامه قانون ؛تسنیم و غیره جمع آوری گردیده است، تهیه و تدوین می شوند.http://zanan.bashariyat.org/
بهداشت
حسین دائمی، پدر آتنا دائمی زندانی سیاسی که مقامهای قضایی با مرخصی او مخالفت کردهاند، در صفحه توییتر خود نوشت: «#جان_زندانیان_در_خطر_است، خطر ویروس کرونا در کمین زندانیان است، جرم فرزندان ما حمایت از مردم است و جای چنین انسانهای شریفی زندان نیست.»(کمپین دفاع اززندانیان سیاسی ومدنی ، 3 فروردین 1399)
در حالی که بحران و میزان شیوع بیماری کرونا در ایران همچنان در سطح بالایی ادامه دارد، تمرینات ورزشی تیمی در برخی از باشگاهها در این کشور به صورت جدی متوقف نشده و همچنان ادامه دارند. میزان تردد رفتوآمد و مسافرت مردم در ایران که عامل تشدید شیوع ویروس کرونا است نیز در ایام نوروز ۱۳۹۹ بالاست.(دویچه وله فارسی ، 5 فروردین 1399)
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، آتنا دائمی در سالهای زندان به بیماریهای متعددی دچار شده است؛ دوربینی، بیحسی دست و پا، سرگیجه، عفونت مجاری ادراری، عفونت کلیه و اخیراً غدهای در سینه، که همچنان خبری از درمان وی تاکنون منتشر نشده است.(کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، 15 فروردین 1399)
اقلام بهداشتی بعد از شیوع کرونا در این زندان بسیار محدود شده و گران شده است. امید مرادی، وکیل پایه یک دادگستری گفت در پی این محدودیتها «زندانی باید مواد اولیه بهداشتی مورد نیاز خود را به چندین برابر قیمت رسمی» از فروشگاههای زندان بخرند. ( خبر آنلاین ، 30 فروردین 1399 )
زنان سرپرست خانواده
هرانا به مستنداتی دست یافته که خبر از وقوع آزار جنسی زنان سرپرست خانوار مراجعهکننده به بخش مشاوره امور زنان در شهرداری تهران میدهد. شهرداری تهران از حدود دو سال قبل به دلیل شکایت مشاوران شاغل در مرکز مشاوره امور زنان علیه برخی از کارمندان ارشد شهرداری و تشکیل پرونده برای آنها در حراست این سازمان، در خصوص تجاوز و آزار جنسی نسبت به زنان سرپرست خانوار اقدام به اخراج شاکیان و حذف کلی مرکز مشاوران امور زنان کرده است.)هرانا،15فروردین 1399)
گیتی پورفاضل، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، با اشاره به وضعیت بغرنج ایجاد شده برای زنان سرپرست خانواده با شیوع ویروس کرونا در ایران گفت که زنان ایرانی سرپرست خانواده که پیش از شیوع این ویروس درآمد ناچیزی را با فروش کارهای دستی و یا کار به صورت روزمزد در کارخانهها و کارگاهها داشتند و با آن امرار معاش میکردند با آغاز قرنطینه و خانهنشین شدن با مشکلات زیادی از جمله تهیه نیازمندیهای روزانه خود و خانواده روبرو شدهاند.(صدا ی امریکا ، 30 فروردین 1399)
خشونت خانوادگی
ازدواج یکی از نهادهای مهم اجتماعی است که نقش حساسی بر تمام ابعاد زندگی انسان دارد و داشتن آمادگی لازم از نظر جسمی، روانی و اجتماعی برای آن لازم و ضروری است. ازدواج و تشکیل خانواده یکی از قدیمیترین، پایدارترین و پیچیدهترین کنشهای انسانی است که قدمتی به طول تاریخ دارد؛ واقعهای که به دلیل نقش بنیادین آن در تشکیل خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است.(ماهنامه خط صلح، 10 فروردین 1399)
محمود علیگو، مدیر کل دفتر آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور بر اساس تعداد تماس های شهروندان با شماره اورژانس اجتماعی ۱۲۳، از افزایش کودک آزاری و همسر آزاری خبر داد.(هرانا، 14 فروردین 1399)
گزارشهای رسمی در ایران نشان میدهد تشدید بحران کرونا و تعطیلی کسبوکارها، علاوه بر در خطر قرار دادن وضعیت اشتغال هزاران زن، میزان خشونت علیه آنها را نیز افزایش داده است.(اینترنشنال، 15 فروردین 1399)
یک دختر نوجوان اهل سقز بە دلیل مخالفت خانوادە با ازدواج وی با فرد مورد علاقەاش بە زندگی خود پایان داد.(هه نگاو،17فروردین 1399 )
یک زن جوان اهل دیواندرە با هویت ”شادی اصغری“ بە دلیل مشکلات خانوادگی خود را حلق آویز و بە زندگی خود پایان داد. این زن ٢٢ سالە و مادر دو فرزند نیز بودە است.(هه نگاو ، 21 فروردین 1399 )
مواردی از ازدواج اجباری کودکان بعد از شیوع کرونا و بیکاری خانوادهها گزارش شده است. کمتر از دو ماه از شیوع کرونا در ایران میگذرد و هر روز زوایای جدیدی از میزان آسیبزایی این ویروس برملا میشود. تأثیر آن بر اقتصاد، زندگی اجتماعی و فرهنگی، آموزش و حالا گروههای آسیبپذیر، دایره قربانیان را بزرگتر کرده است . ( شهروند ، 23 فروردین 1399 )
یک زن اهل کرمانشاه با هویت ”زیبا خاوری“ ٤٣ سالە و مادر ٣ فرزند بە دلیل فقر از طریق خردن قرص برنج بە زندگی خود پایان دادە است . ( هه نگاو ، 28 فروردین 1399 )
اخبارعمومی
طی روزهای گذشته بند زنان زندان زاهدان تخلیه شده و این بند به بیماران مبتلا به کرونا اختصاص داده شده است.(هرانا، 1 فروردین 1399)
مسوولین زندان اوین از اعطای مرخصی به صبا کردافشاری و مادرش، راحله احمدی، دو فعال مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین، خودداری میکنند. به رغم خطر بیماری ناشی از شیوع ویروس کرونای جدید (کووید ۱۹)، بسیاری از زندانیان سیاسی و فعالان مدنی محبوس در زندانهای ایران نیز از مرخصی محروم شدهاند.(هرانا، 1 فروردین 1399)
یک فرزند طلاق کە چندی پیش زندگی مشترک خود را آغاز کردە بود، در شهر پیرانشهر بە زندگی خود پایان داد. خودکشی سە دختر ١٤ سالە در کمتر از یک ماه.(هنگاو، 3 فروردین 1399)
عضو سابق تیم ملی فوتبال راگبی که به دنبال مربیگری در این رشته بود، سنگ اندازیهای در مسیرش را یک اتفاق مثبت ارزیابی میکند چرا که مسیر او را تغییر داده و او اکنون عضو تیم ملی پاراکانو است.(ورزش، 4 فروردین 1399)
شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان دولت حسن روحانی زمانی گفته بود فکر می کرده دولت یازدهم مجلس را لایحه باران خواهد کرد اما حتی نتوانست یک لایحه در حمایت از حقوق زنان به مجلس ارائه کند و حتی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت نیز در قوه قضائیه ماند.(بی بی سی، 4 فروردین 1399)
کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان گفت: سال گذشته در رقابتهای گزینشی المپیک قطر حذف شدیم. هر یکسال در میان اعزام ما در عید نوروز با خاطرات تلخ شکست همراه میشود.(ایرنا، 5 فروردین 1399)
دکتر فیروزه غضنفری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تاریخچه جهانی پژوهش درباره خشونت علیه زنان در خانواده چندان طولانی نیست، در اوایل دهه ۱۹۷۰ اوجگیری جنبش زنان باعث شد که پژوهشگران بسیاری به موضوع خشونت علیه زنان بپردازند و آن را در زمره مسائل حاد اجتماعی به شمار آورند.(ایسنا، 8 فروردین 1399)
زندانیان بند زنان زندان مرکزی ارومیە بە نشانە اعتراض بە نبود امکانات بهداشتی و مخالفت مسئولین زندان با آزادی موقت آنها، دست بە اعتصاب غذا زدند.(سازمان حقوق بشر هنگاو،10 فروردین 1399)
عذرا بازرگان، مادر نرگس محمدی، با انتشار نامهای خطاب به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، نسبت به شرایط جسمانی دخترش در زندان هشدار داد و یادآور شد که او همه این سالها از حق مرخصی محروم بوده است.(کردانه، 11 فروردین 1399)
در شهرستان سرپل ذهاب از توابع استان کرمانشاه، یک دختر جوان توسط برادرش بە قتل رسید.(سازمان حقوق بشر هنگاو، 12 فروردین 1399)
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: عضو فراکسیون زنان مجلس گفت: بررسی طرح تسهیل خروج زنان نخبه از کشور در صورت مخالفت همسر، در نوبت صحن علنی قرار دارد.(خبرنگاران جوان، 12 فروردین 1399)
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی ايران گفته است كه میزان تماسهای زوجین مربوط به اختلافات خانوادگی در دوران قرنطینه و کرونا با صدای مشاور بهزیستی اين اداره نشان میدهد كه آمارهای اختلافات بین زوجین، سه برابر افزایش یافته است.(ایرنا، 12 فروردین 1399)
اعدام نقض حق حیات است٬ نقض بنیادیترین حق هر انسان٬ مرگی از پیش تعیینشده با حکم دادگاه و امضای قاضی که به گفته مدافعان حقوق بشر باید با احکامی دیگر جایگزین شود.(سازمان حقوق بشر ایران، 14 فروردین 1399)
مجلس دهم با حضور ۱۷ زن، برخی مطالبات حوزه زنان از کودک همسری و حضور زنان در ورزشگاهها تا اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی و مردان خارجی را مورد پیگیری قرار داد اما برخی از این پیگیریها در ساختارهای دیگر گرفتار شد و به سرانجام نرسید.( هرانا ، 17 فروردین 1399 )
سمانه نوروز مرادی روز یکشنبه با پایان مرخصی خود و با وجود توصیه پزشکان درباره بیماری به زندان اوین فراخوانده شده و بازگشته است.( هرانا ، 19 فروردین 1399 )
رئیس اتاق اصناف شهرستان دماوند از پلمب یک واحد صنفی آرایشگاه مردانه به دلیل آنچه “فعالیت خارج از شرع و عرف” خوانده است خبر داد . این واحد صنفی آرایشگاه مردانه به دلیل اصلاح موی سر زنان در شهرستان دماوند پلمب شد. ( هرانا ، 26 فروردین 1399 )
یک فعال حوزه زنان با انتقاد از اینکه هیچگونه محتوا و گزارش عملی از طرح ملی «گفتگوی خانواده» در دسترس نیست، گفت: وظایف اصلی معاونت زنان همچون پیگیری بیمه زنان خانه دار زمین مانده است . ( مهر ، 28 فروردین 1399 )
محمود بهزادی راد وکیل نرگس محمدی، زندانی محبوس در زندان زنجان، از رد درخواست اعطای مرخصی و آزادی مشروط موکلش خبر داد و گفت که این مخالفت ها در حالی است که موکلم بر خلاف رعایت اصل تفکیک جرائم در کنار زندانیان جرایم خطرناک نگهداری می شود و توسط یک زندانی مورد تهدید جانی قرار گرفته است. همچنین این وکیل دادگستری، وضعیت جسمانی و روحی خانم محمدی را وخیم عنوان کرده است. ( هرانا ، 29 فروردین 1399 )
پیام درفشان، وکیل مدافع شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، با اشاره به نگرانیها درباره شیوع کرونا در زندان زنان قرچک گفت: در آنجا ترس حاکم شده و وضعیتی وخیم وجود دارد. ( کمپین حقوق بشر ، 29 فروردین 1399 )
اخبار محاکمه
بازداشت
«زینب اسماعیلی» از اعضای مادران آشتی (صلح) کردستان که توسط ماموران اداره اطلاعات سنندج در دهگلان بازداشت شده، کماکان تحت بازداشت و بازجویی نیروهای امنیتی قرار دارد.(شبکه حقوق بشرکردستان، 3 فروردین 1399)
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی ویژه غرب استان تهران از دستگیری ۱۵ تن در یک مهمانی مختلط سیزده بدر در یکی از باغهای شهریار خبر داد.(ایسنا، 12 فروردین 1399)
ناهید خداجو فعال کارگری، طی احضاریه ای از دادگاه اجرای احکام اوین، برای تحمل شش سال حبس فرا خوانده شد. ( کمپین دفاع اززندانیان سیاسی و مدنی ، 29 فروردین 1399 )
محاکمه
سهیلا حجاب، وکیل دادگستری و فعال مدنی اهل کرمانشاه که اواسط خرداد ماه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شده بود، توسط دادگاه انقلاب به ۱۸ سال زندان محکوم شد.(هرانا، 1 فروردین 1399)
پریسا سیفی، شهروند اهل کامیاران که چندی پیش با تامین وثیقه از کانون اصلاح و تربیت (زندان زنان) سنندج آزاد شدهبود، توسط دادگاه انقلاب این شهر به سه سال زندان محکوم شد.(کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، 6 فروردین 1399)
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فاطمه (ماری) محمدی، زندانی سیاسی سابق در شعبه ۱۱۶۷ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در این جلسه دادگاه، که با حضور ماری محمدی و وکیل مدافع ایشان برگزار شد، خانم محمدی از بابت اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی (تجمع دیماه ۹۸ هواپیما)” محاکمه شده است. ( هرانا ، 28 فروردین 1399 )
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37695
جلسه دادگاه مریم حاجی حسینی برگزار شد
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مریم حاجی حسینی، امروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم حاجی حسینی حدود ۷ ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و اوایل فروردینماه پس از ۶ ماه با پایان مراحل بازجویی در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در تهران به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مریم (حاج) حاجی حسینی، در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
در این جلسه دادگاه که امروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی و با حضور خانم حاجی حسینی برگزار شد، اتهامات افساد فیالارض و جاسوسی برای اسرائیل از جمله اتهامات مطروحه علیه خانم حاجی حسینی بود.
مریم حاجی حسینی حدود ۷ ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و حدود ۶ ماه در بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در تهران نگهداری و تحت بازجویی قرار گرفت.
خانم حاجی حسینی نهایتا اوایل فروردینماه امسال با پایان مراحل بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
مریم حاجی حسینی متولد ۱۳۵۱ است و هماکنون در بند زنان زندان اوین بسر میبرد.
هر چند مقابله با امر جاسوسی بعنوان نقض حقوق بشر در نظر گرفته نمی شود ولی با توجه به سابقه دولت ایران در استفاده ابزاری از این عنوان برای برخورد با مخالفان سیاسی خود طرح چنین ادعاهایی بخصوص با روشن نبودن جزییات و روند دادرسی همواره با دیده تردید نگریسته میشود.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37693
گزارشی از آخرین وضعیت راحله احمدی در بند زنان زندان اوین
راحله احمدی، فعال مدنی زندانی در اوین که از بیماری تیروئید رنج میبرد با وجود شیوع کرونا در زندان کماکان از اعزام به مرخصی محروم است. این زندانی سیاسی از بهمنماه ۹۸ دوران محکومیت ۳۱ ماهه خود را در در بند زنان زندان اوین سپری میکند. صبا کردافشاری، فعال مدنی و دختر راحله احمدی نیز از خردادماه ۹۸ دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، راحله احمدی، فعال مدنی زندانی با وجود شیوع کرونا در زندان کماکان از اعزام به مرخصی محروم است.
خانم احمدی از حدود بیست سال پیش از تیروئید کمکار رنج میبرد و با توجه به خطرات این بیماری که میتواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف یا مختل کند، بیم آن میرود که در صورت ابتلا به کرونا در زندان سلامت و جان وی در معرض خطر جدی قرار گیرد.
یک منبع مطلع از وضعیت خانم احمدی در خصوص آخرین وضعیت او به هرانا گفت: «حدود دو هفته پیش پشت سر راحله احمدی ورم کرده و تا یک هفته هر روز این ورم بیشتر شد و بعد هم به درد کشیدن در گوش سمت راستش منجر شد. او نهایتا به بهداری زندان منتقل شد و پس از یک هفته مصرف داروهای تجویز شده ورم پشت سرش تا حدودی کمتر شد. خانم احمدی مجددا امروز به آزمایشگاه زندان اوین منتقل شد و در آنجا آزمایشاتی از وی گرفته شد تا زمینه این بیماری او مشخص شود.»
راحله احمدی در تاریخ ۱۹ تیرماه ۹۸ بازداشت و پس از تفهیم اتهام در دادسرا ایتدا به قرنطینه زندان قرچک ورامین و نهایتا به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در زندان اوین موسوم به بند ۲-الف منتقل شد. خانم احمدی نهایتاً در تاریخ ۲۱ تیرماه با پایان مراحل بازجویی به زندان قرچک بازگردانده شد و پس از چند روز با تودیع قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات راحله احمدی در تاریخ ۱۹ آذرماه ۹۸ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” به ۳ سال و شش ماه حبس، از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” به ۸ ماه حبس و در مجموع به ۴ سال و ۲ ماه حبس محکوم شد. وی از بابت اتهام “تشویق به فساد از طریق کشف حجاب در اماکن عمومی و انتشار آن در فضای مجازی” نیز تبرئه شد.
از این میزان با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” در خصوص خانم احمدی قابل اجرا بود. این حکم نهایتا با عدم اعتراض به رای صادره و تسلیم به رای، به به ۲ سال و هفت ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.
راحله اصل احمدی نهایتا در تاریخ ۲۶ بهمن ۹۸ پس از حضور در شعبه ۳ اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد.
صبا کردافشاری، فعال مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین و دختر راحله احمدی اوایل آذرماه ۹۸ توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” مجموعا به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه همچنین محکومیت خانم کردافشاری از بابت اتهام “اشاعه فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و پیاده روی بدون حجاب” در دادگاه بدوی را رد و در خصوص این اتهام حکم بر برائت وی صادر کرد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۷ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” در خصوص وی قابل اجرا است. صبا کردافشاری پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران از بابت این اتهامات مجموعا به ۲۴ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37691
مسیح علی نژاد: در محاکمه برادرم به عملکرد من پرداخته شده
مسیح علی نژاد، روزنامه نگار و فعال سیاسی می گوید بخش عمده ای از جلسه محاکمه برادرش، علی رضا علی نژاد به عملکرد او اختصاص داشته است.
خانم علی نژاد با اشاره به پست اینستاگرامی سعید دهقان، وکیل علی رضا علی نژاد، دستگاه قضایی ایران را به “گروگانگیری و شکنجه روانی برادرش” متهم کرد.
علی رضا علی نژاد که نویسنده و ویراستار است، دوم مهرسال گذشته در خانه اش دستگیر شد و از آن زمان در بازداشت موقت به سر می برد و در بند ۲ الف زندان اوین زندانی است.
سعید دهقان، وکیل آقای علی نژاد در اینستاگرام از برگزاری نخستین جلسه دادگاه او پس از هشت ماه بازداشت خبر داده است.
واکنش مسیح علینژاد به اعلام مجازات زندان برای کمپین ‘چهارشنبههای سفید’
آقای دهقان نوشت: “در جلسه اول دادگاه بخشی از وقت دادگاه به عملکرد خواهر موکل، مسیح علی نژاد اختصاص یافت و تذکر و تحذیر ما مبنی بر تمرکز بر روی پرونده اتهامی شخص موکل، حریم خصوصی و یا نامربوط است، خیلی هم تاثیر نداشت و جز تجدید جلسه دادگاه و ادامه بلاتکلیفی در شرایط برزخی و سخت بازداشت موقت.”
به نوشته آقای دهقان جلسه دوم دادگاه دوم تیر برگزار می شود.
مسیح علی نژاد در گفت و گو با بی بی سی، “اقدام قاضی مقیسه در پرداختن به عملکرد او در دادگاه برادرش را وقیحانه و ظالمانه” دانست.
خانم علی نژاد با اشاره به نوشته وکیل علی رضا علی نژاد گفت: “برادر بی گناه من را به خاطر خواهرش بازداشت کرده اند.”
خانم علی نژاد گفت: “این ظالمانه است که یکی از اعضای خانواده یک خبرنگار ایرانی مقیم خارج از کشور برای مدتی طولانی زندانی بوده که هیچ، به خاطر عملکرد این خبرنگار دادگاهی هم شده است.”
عفو بین الملل پیش تر از سوال و جواب مادر مسیح علی نژاد خبر داده بود
این نخستین بار نیست که یکی از اعضای خانواده مسیح علی نژاد به خاطر عملکرد او مورد اقدام قضایی قرار می گیرد. به گزارش سازمان عفو بین الملل، زرین بادپا، مادر مسیح علی نژاد نیز قبلا به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود.
خانم علی نژاد از سازمان های حقوق بشری و گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد خواست “این اقدام را که به مثابه گروگان گیری است، به شدت محکوم کنند وگرنه سکوت آنها خطر تکرار این نوع اقدام را برای دیگر خبرنگاران و فعالان مدنی ایرانی ساکن خارج از کشور را به همراه خواهد داشت که چون حکومت به آنها دسترسی ندارد به سراغ اعضای خانواده هایشان برود.”
خانم علی نژاد می گوید از وضع برادرش در زندان بی خبر است ولی نگران ابتلای او به ویروس کرونا است “و تمام وجودش از این نگرانی می لرزد.”
پیش از این خواهر سام رجبی، از ابتلای این فعال زیست محیطی زندانی در ایران به کویید-۱۹ و انتقال او به بیمارستان خبر داده بود.
مسیح علی نژاد همچنین گفت مقام های ایرانی با بازداشت و محاکمه برادرش فقط در پی ساکت کردن او نیستند، “بلکه می خواهند افرادی را که از داخل ایران به مسیح علی نژاد اعتماد دارند و برایش تصویر و اخبار می فرستند را خفه کنند.”
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37689
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
اعتصاب غذای مریم ابراهیم وند در زندان اوین
مریم ابراهیم وند محبوس در زندان اوین در اعتراض به طولانی شدن روند بازداشت و عدم رسیدگی به پرونده خود از روز سه شنبه دوم اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش نفس در قفس، ارگان، مریم ابراهیم وند فیلم نامه نویس و تهیه کننده و کارگردان سینما که از تیر ماه ۹۷ در بازداشت موقت نگهداری میشود به دلیل عدم رسیدگی به پرونده خود در طول این دوسال، از روز سه شنبه ۲ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زده است.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر نفس در قفس گفت : « خانم ابراهیم وند از تیرماه سال ۹۷ تا کنون به صورت بلاتکلیف نگهداری می شود همین موضوع باعث اعتراض و اعتصاب وی شده است. خواسته ایشان رسیدگی به وضعیت پروندهاش است»
لازم به یادآوری است که مریم ابراهیم وندو تهیه کننده فیلمهای “طنز عشق”، ” ما همه تنهاییم” و “پانسیون دختران” و ” ۲۴ سپتامبر” در شهریور ماه سال ۱۳۹۵ توسط ماموران اطلاعات سپاه در محل کار خود در تهران به دلیل تهیه فیلم ” ۲۴ سپتامبر” بازداشت بعد از ۳۵ روز با تودیع قرار وثیقه۳۰۰ میلیونی آزاد شد. خانم ابراهیم وند نزدیک به دو سال بعد مجددا بازداشت شد ابتدا به قرچک ورامین و بعد از ۲۱ ماه به زندان اوین منتقل شد.
لازم به ذکر است که فیلم ” ۲۴ سپتامبر” در مورد حادثه منا در عربستان می باشد که به گفته خود مریم ابراهیم وند از وزرات ارشاد مجوز داشت.
هم رسانی
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37686
زنان سیاسی زندان اوین :کمک مالی قوه قضاییه را رد کردند
سایت نفس در قفس: زنان سیاسی زندان اوین آنچه را که به گفته مسئولین زندان کمک مالی از طرف قوه قضاییه به خانواده هایشان را نپذیرفتند.
به گزارش نفس در قفس، ارگان، روز گذشته مسئولین بند زنان زندان اوین از زندانیان سیاسی زن درخواست شماره حساب کردند تا ۶۰۰ هزار تومان کمک مالی به خانواده زندانیان از طرف قوه قضاییه واریز بشود که زنان زندانی سیاسی با اعتراض به این موضع از دریافت این به اصطلاح «کمک مالی » امتناع کردهاند
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر نفس در قفس گفت: « مسئولین زندان از زنان زندانی شماره حساب خواستهاند که کمک مالی قوه قضاییه را به حساب آنها واریز کنند ولی تمام زنان سیاسی محبوس در زندان اوین با رد موضوع کمک ها را نپذیرفتهاند»
این منبع افزود: « زنان زندانی سیاسی به مسئولین زندان پاسخ داده ان که درست است این حق ما است و حق ما را در این سالیان خورده اند ولی ما عمرمان و جانمان را گرفته اید و الان با پول میخواهید پر کنید. ما باید الان آزاد بودیم و…ما حقمان را گدایی نمیکنیم …»
خاطر نشان میشویم که علیرغم تبلیغات قوه قضاییه جمهوری اسلامی هم اکنون ۱۸ زندانی زن به اتهامات سیاسی در زندان اوین نگهداری می شوند که مقامات قوه قضاییه از اعطای مرخصی و آزادی برای آنها امتناع کردهاند. این درحالی است که چندین گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل و همچنین عفو بین الملل نسبت به شرایط زندانیان سیاسی در دوران شیوع کرونا ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی شده اند
لازم است اضافه کنیم که روز دوشنبه اول اردیبهشت ابراهیم رئیسی ازکمگ معیشتی به خانواده زنداینان خبر داد
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37684
اقدام به خودکشی دختر ۱۵ ساله در شهر پردیس
دوشنبه ۱ اردیبهشتماه، یک دختر ۱۵ ساله در شهر پردیس اقدام به خودکشی کرده و پس از حضور نیروهای آتش نشانی از تصمیم خود منصرف شد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از رکنا، امروز دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه ۹۹، دختر ۱۵ ساله بر روی پل هوایی شهر پردیس، جنب پارک شهریار اقدام به خودکشی کرد.
حضور و تلاش نیروهای آتش نشانی به انصراف این نوجوان از تصمیمش انجامید.
سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37682
زهرا صادقی از زندان قرچک ورامین آزاد شد
زهرا صادقی، کارمند سابق سازمان ملل دیروز دوشنبه ۱ اردیبهشت پس از تحمل حدود دو سال حبس با اعمال بخشنامه جدید رئیس قوه قضاییه از زندان قرچک ورامین آزاد شد. این آزادی زودهنگام به مناسبت عید نوروز و تحت عنوان عفو به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز و با توجه به بحران شیوع ویروس کرونا در کشور صورت گرفته است. زندانیان سیاسی که بیش از ۵ سال محکومیت دارند شامل این عفو نمیشوند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دیروز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، زهرا صادقی، کارمند سابق سازمان ملل با اعمال بخشنامه جدید رئیس قوه قضاییه از زندان قرچک ورامین آزاد شد.
زهرا صادقی، کارمند سابق سازمان ملل است و خردادماه ۹۷، هنگام بازگشت از کشور عراق در فرودگاه بازداشت و به سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی در بهمنماه همان سال پس از تحمل ۸ ماه بازداشت در سلولهای انفرادی به بند زنان اوین منتقل شد.
خانم صادقی نهایتا توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه و از بابت اتهام جاسوسی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم پس از اعتراض خانم صادقی نهایتاً در دادگاه تجدیدنظر استان تهران مورد بررسی قرار گرفت و به ۳ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
وی مدتی قبل از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود.
گفته میشود خانم صادقی پیشتر کارمند سازمان ملل بوده و جهت انجام وظیفه و الزامات کاری به کشورهای سودان و سپس عراق سفرهایی کرده بود.
لازم به ذکر است که در جلسه دادگاه هیچ کدام از همکاریهای خانم صادقی با سازمان ملل به عنوان مصادیق اتهام جاسوسی عنوان نشده و تنها به دلیل سفری که سالها پیش به درخواست یکی از دوستانش به کشور ترکیه انجام داده بود، اتهام جاسوسی علیه وی مطرح شد.
زهرا صادقی متولد سال ۱۳۶۶ است و در سال ۱۳۹۲ نیز توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و پس از سه ماه با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شده بود.
آزادی زودهنگام خانم صادقی به مناسبت عید نوروز و تحت عنوان عفو به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز و با توجه به بحران شیوع ویروس کرونا در کشور صورت گرفته است. پیشتر رئیس قوه قضاییه طی نامه ای خطاب به آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، علاوه بر مناسبت فرا رسیدن عید نوروز با اشاره به بحران شیوع ویروس کرونا، خواهان اعطای «عفو» به بخشی از زندانیان کشور، شده بود که این درخواست با موافقت آقای خامنه ای اجابت شد. زندانیان سیاسی که بیش از ۵ سال محکومیت دارند شامل این عفو نمیشوند.
FacebookTwitterاشتراک گذاری
مطالب مرتـبط
source http://zanan.bashariyat.org/?p=37680