۸ آذر ۱۳۹۹

زنان سرپرست خانوار در اولویت دریافت وام ودیعه و منازل ارزان

معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده گفت: زنان سرپرست خانوار در اولویت وام ودیعه مسکن و خانه‌های ارزان قیمت قرار دارند.زنان سرپرست خانوار در اولویت دریافت وام ودیعه و منازل ارزان

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایلنا، «معصومه ابتکار» معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده ، در پاسخ به پرسشی درباره حمایت از زنان سرپرست خانوار، با توجه به حوادثی که اخیرا برای بانوی بندرعباسی رخ داد، گفت: جهانگیری دستورالعملی دادند مبنی بر اینکه در چنین شرایطی تا قبل از اینکه وضعیت مسکن افراد مشخص نشده باشد، سرپناه و مسکنی که در آن حضور دارند، تحت هیچ شرایطی از آن‌ها گرفته نشود.

ابتکار ضمن ابرازی امیدواری نسبت به اجرای این دستور گفت: امیدوارم این دستورالعمل اجرا شود و دیگر شاهد چنین مواردی برای زنان سرپرست خانوار نباشیم.

معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده با اشاره به دیگر دستورالعمل‌هایی که در راستای حمایت از زنان سرپرست خانوار وجود دارد، گفت: در دستورالعمل‌های قبلی مربوط به مسکن نیز زنان سرپرست خانوار در اولویت وام ودیعه مسکن قرار دارند. همچنین در اولویت دریافت مسکن ارزان قیمت نیز زنان سرپرست خانوار منظور شده‌اند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41201

روازه‌بان نفت مسجد سلیمان در کمپین منع خشونت علیه زنان

دروازه‌بان تیم نفت مسجد سلیمان از کمپین منع خشونت علیه بانوان حمایت کرد.

در چارچوب رقابت‌های هفته سوم لیگ برتر تیم نفت مسجد سلیمان به مصاف پرسپولیس رفت و با نتیجه تساوی بدون گل به یک امتیاز دست پیدا کرد.

در این مسابقه احمد گوهری، دروازه بان تیم نفت که ضربه پنالتی سیامک نعمتی را دفع کرده بود یک اقدام جالب انجام داد.​



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41199

عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت سمانه نوروز مرادی در زندان لاکان رشت

سمانه نوروز مرادی، زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت علیرغم تشخیص پزشکان مبنی بر بیماری لوپوس مفصلی و دستور تخلیه سینه از رسیدگی پزشکی محروم است.

تاکنون دستکم ۳ پزشک خارج از زندان مشکلات و عدم توان تحمل کیفر خانم نوروز مرادی را تایید کرد‌ه‌اند اما پزشکی قانونی هنوز نظر نهایی خود را صادر نکرده و خانم نوروز مرادی بلاتکلیف است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سمانه نوروز مرادی، زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت علیرغم تشخیص پزشکان مبنی بر بیماری لوپوس مفصلی و دستور تخلیه سینه از رسیدگی پزشکی محروم است.

به گفته یک منبع مطلع پس از پایان مراحل اداری در پزشکی قانونی در تهران به صورت ناگهانی در تاریخ ۳۰ مهرماه امسال از زندان اوین به زندان لاکان رشت منتقل شد. این امر موجب آن شده است که تمامی مراحل در رشت مجددا تکرار شود. به گفته این منبع وضعیت سلامت سمانه نوروز مرادی نگران کننده است.
این منبع مطلع از شرایط خانم نوروز مرادی در این خصوص به هرانا گفت: “پزشکان در رشت نیز تایید کرده اند که سمانه نیازمند بستری و درمان فوری است. تمامی مدارک نیز به تهران فکس شده است، اما پزشکی قانونی کماکان پاسخی نداده و او بلاتکلیف است”.

هرانا پیشتر در گزارشی از شرایط پیشرفت بیماری لوپوس مفصلی خانم نوروز مرادی خبر داده بود.

سمانه نوروز مرادی شهریورماه ۹۷ به اتهام هواداری یکی از گروه‌های مخالف نظام از طریق فعالیت در فضای مجازی توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و پس از دو هفته با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.

خانم نوروز مرادی سپس توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال آن قابلیت اجرایی داشت. این حکم نهایتاً به دلیل عدم اعتراض و تسلیم به رای به ۳ سال و ۹ ماه حبس کاهش پیدا کرد.
این زندانی سیاسی ۳۴ ساله در تاریخ ۴ اردیبهشت ۹۸ پس از احضار به دادسرا مجددا بازداشت و جهت تحمل مدت محکومیت خود به بند زنان زندان اوین منتقل شد.

خانم نوروز مرادی در پرونده‌ای که نوروز امسال در دوره اعزام وی به مرخصی برای او گشوده شد، به “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام” متهم شده است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41197

حقوق و آزادی‌های زنان در پرتو آزادی بیان/مصطفی احمدیان

حقوق بشر آن دسته از حقوق ذاتی، بنیادین، سلب ناشدنی و جهان‌شمول است که به مثابه آرمان مشترک همه‌ی جوامع بشری در تمامی زمان و مکان‌ها پذیرفته شده و فارغ از هر گونه رنگ، نژاد، جنس، مذهب، عقیده و باور تمامی آحاد افراد انسانی تعلق می‌گیرد.

بدیهی است که در این بین، همواره بایستی خصلت‌های ذاتی، جهان‌شمولی، سلب ناشدنی و افتراق ناپذیر بودن این حقوق را مورد توجه قرار داد و بر این ویژگی‌های مهم تأکید کرد. به گونه‌ای که امروزه دیگر نمی‌توان حتی با تمسک به قوانین موضوعه و یا بر پایه‌ی فتاوی و مبانی دینی، حقوق بشر را از افراد انسانی سلب کرد و یا زمینه‌ی محرومیت و محدودیت آن را فراهم کرد چرا که نقض حقوق بشر و یا نادیده گرفتن خصلت‌های اساسی آن روی می‌دهد.

به موازات جنگ‌های جهانی اول و دوم، و کشته و زخمی بیش از صد میلیون انسان، و آواره شدن میلیون‌ها فرد از خانه و کاشانه‌ی خویش، جامعه‌ی جهانی به درک درست مبتنی بر پذیرش مجموعه‌ی حقوق و آزادی‌ها رسید و در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به شناسایی اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر در ۳۰ ماده، بنای محکمی برای پاس‌داشت حقوق انسان‌ها به تصویب رسانید.

یکی از این حقوق، آزادی بیان و مصونیت ناشی از داشتن اندیشه است که در ماده‌ی ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر منعکس شده است.

«هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق شامل آن است که از داشتن عقاید خود، بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»

یکی از زمینه‌های نقض حقوق بشر، وجود نگرش‌های کارکرد گرایانه‌ی مبتنی بر جنسیت است که روابط انسانی و فرصت‌های برابر را بر پایه‌ی جنسیت و کارکرد دو جنس در جامعه بازتعریف و بازتوزیع می‌کند که در خور نقد اساسی و جدی است.

زن و مرد به عنوان دو موجود همبسته و ذی‌شعور، دارای برابری ذاتی و انسانی بوده و تفاوت جسمی و جنسی آنها هرگز نمی‌تواند مبنای قانونگذاری متفاوتی برای دو جنس به حساب آید.

در وضع طبیعی و تاریخی پیروزی از آن مردان بوده است و زنان هرگز نتوانسته‌اند آن طور که شایسته و بایسته است از حقوق و فرصت‌های برابر با مردان برخوردار باشند.

زمینه‌هایی از نقض حقوق بشر در خصوص زنان را می‌توان بر شمرد:در رابطه با ترویج و توسعه‌ی حقوق برابر با مردان برای زنان چیزی که و یا حقی که از اهمیت اساسی و بایسته برخوردار است؛ «آزادی بیان» است که از جهات بسیاری از زنان دور نگه داشته شده است.

به راستی چه کسی از زنان نظر خواهی کرده و برای داشتن هر نوع اندیشه و عقیده و اظهار بی واهمه، حقی برای زنان قائل شده است و فرصت بیان به آنها داده است.

چه زنان در پرتو آزادی بیان می‌توانند به حقوق خود بپردازند و خواسته‌ها و مطالبات خود را بی پروا بیان کنند. پذیرش آزادی بیان از زمان تصویب، بنیان علوم و تحولات گسترده‌ی جوامع در تمامی جهان بوده است ولی نه برای زنان چرا که زن‌ها در این زمینه با مشکلات دیگری نیز مواجه هستند. دیکتاتوری رسوم و عقاید و نگرش‌های جنسیتی و کارکردگرایانه در رابطه با نقش زن و توقع از جنس زن در جوامع، همواره مانع اجرا و اهتمام برابری زن و مرد و مانع آزادی بیانِ زنان بوده است. زنان به واسطه‌ی گفته‌های آزاد خویش، مجبور به پاسخگویی بوده و مورد تعرض و بازخواست قرار گرفته‌اند و این وضع مربوط به هستی زن است.

از این روی آزادی زن برای بیان، چیزی فراتر از آزادی صرف بیان است و حوزه‌ی آزادی‌ها به طور عموم و یا آزادی اعمال را در می‌نوردد. آزادی عمل و اراده نزد زن و حق تسلط او بر تن و جسم خویش، در نبود آزادی بیان بسیار شکننده است و در بستر جامعه‌ی جنسیت محور، آشکارا مورد نقض قرار می‌گیرد.

زنان هر چه را تا کنون بیان کرده‌اند به مدد شخصیت آنها بوده است و نه آزادی بیان. مطالبه محوری و یا درک درست از حقوق در میان جامعه‌ی زنان، تنها در پرتو آزادی بیان همه گیر و فراگیر شکل می‌گیرد.

کمپین چهارشنبه های سفید، فارغ از اشکالات مربوط به یواشکی بودن و سمبلیک و نمادین بودن آن، یک فرصت مناسب برای آزادی بیان زنان است که گستره‌ی اعمال و افعال را نیز در بر گرفته است به نحوی که مطالبات خود را بی واهمه و در پرتو حقوق ذاتی بشری، آزادانه بیان می‌کند.

تا زمانی که زنان در جامعه، آزادی نداشته باشند تا روی عقاید خاص خود کار کنند و در پرتو آزادی بیان، این عقاید خاص خود را بازتاب بخشند، نمی‌توان امیدی به برابری حقوق و آزادی‌ها در میان دو جنس داشت. نقض حقوق بشر درست از آن جایی شروع می‌شود که به حقوق و آزادی‌های نیمی از جامعه‌ی بشری توجهی نمی‌شود.

زنان نیمی از جامعه‌ی بشری هستند اما همواره در پرتو هر گذاره‌ای، بر مبنای جنسیت‌شان قضاوت می‌شوند و اعمال و آزادی آنها و حتی آزادی بیان آنها نیز به پایه‌ی زن بودن‌شان سنجیده می‌شود و این نقض آشکار حقوق بشر و برخلاف اهداف و مقاصد عالی مندرج در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41195

خودسوزی یک دختر جوان در سروآباد مرگ او را درپی داشت

امروز چهارشنبه ۵ آذر، خودسوزی دختر جوان در شهرستان سروآباد استان کردستان، پس از ۱۰ روز بستری شدن در بیمارستان مرگ او را در پی داشت. دلیل خودسوزی این شهروند اختلافات خانوادگی عنوان شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل کردپا، یک دختر جوان در شهرستان سروآباد اقدام به خود سوزی کرد و جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، هویت این شهروند لیلا فرهادی فرزند کریم اهل روستای “دزلی” از توابع سروآباد عنوان شده است.

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: “این دختر جوان ده روز پیش به دلیل اختلافات خانوادگی، اقدام به خودسوزی کرد و پس از ده روز بستری در یکی از بیمارستان های کرمانشاه، امروز چهارشنبه جان باخت”.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41193

لیلی به خاطر نپذیرفتن رابطه جنسی تا چند قدمی مرگ رفت

«دوباره بعد از پنج دقیقه برگشت و گفت که کارت پولش را جا گذاشته. اصلا تصور نمی‌کردم که دروغ گفته باشد.

تا در را باز کردم با لگد کوبید به سینه‌ام و با سر خوردم زمین. در را بست و کتک زدن شروع شد. سرم را می‌کوبید به زمین و من می‌گفتم غلط کردم نزن و اصرار می‌کردم اما او ادامه می‌داد. اینقدر به سرم ضربه زد که دیگر درد ضربه‌های آخر را حس نمی‌کردم. تمام زندگی‌ام جلوی چشم مرور می‌شد. گویا بیهوش شده بودم چون چیزی یادم نمی‌آید. وقتی هوشیار شدم متوجه شدم که او رفته و در خانه را هم بسته بود.»منبع:رادیو زمانه

این زن لیلی نیست. چهره لیلی ده‌ها برابر از این تصویر خون آلود و ورم کرده و آسیب‌دیده بود. عکس:شاتر استاک
«لیلی» نام مستعار دختری است مستقل که در شیراز زندگی می‌کند. بیش از یک ماه پیش، آشنایی یک روزه با پسری جوان لیلی را تا چند قدمی مرگ رساند زیرا او راضی نشده بود که با آن پسر رابطه جنسی برقرار کند. تشخیص پزشکی قانونی این بود: شکستگی سه ناحیه بینی، دو ناحیه گونه‌، زیر ابرو، دو دنده‌، پارگی مویرگی داخل چشم و پارگی پیشانی لیلی که ۱۳بخیه خورد. نام واقعی او برای زمانه محفوظ است. برای پسری که او را این چنین کتک زده نیز نام مستعار «کوروش» را انتخاب می‌کنم.

از لیلی می‌خواهم که تعریف کند چه دقیقا اتفاقی افتاد و او در آغاز گفت‌وگویمان می‌گوید: «حرف زدن درباره‌اش بسیار سخت است و هر چه بیشتر به این اتفاق فکر می‌کنم بیشتر احساس حماقت می‌کنم». از اینکه این دختر جوان همزمان با وجود چنین خشونتی که بر او رفته و ترامایی که از این واقعه دارد، با عذاب وجدان و احساس حماقت نیز درگیر است، غمگین می‌شوم. لیلی آشنایی‌اش با کوروش را چنین توصیف می‌کند:

روند آشنایی لیلی و کوروش
«برای سند زدن به محضر رفته بودم پل معالی‌آباد، حدود ساعت ۱۱ و ۱۲ ظهر بود و وقتی که داشتم بر می‌گشتم یک پسر خوش تیپ و دماغ عمل‌کرده و دندان لامینیت آمد به سمت من. گفت که در محضر مرا دیده و می‌خواست شماره‌ تلفنم را داشته باشد. من از از آنجایی که مدت‌ها بود تنها بودم و او هم به نظر جذاب آمد بعد از کمی تردید قبول کردم.»

کوروش خود را متولد ۶۷، مهندس برق و شاغل در املاکی که در همان پل معالی‌آباد بود معرفی کرد. او به لیلی اصرار کرد که او را به خانه‌اش می‌رساند. لیلی از آنجایی که خسته بود و انرژی اتوبوس سواری و معطلی را نداشت می‌پذیرد که سوار ماشین کوروش شود. کوروش او را جلوی مجتمع‌شان پیاده می‌کند و به این طریق تقریبا آدرس خانه لیلی را یاد می‌گیرد. لیلی ادامه می‌دهد:

« کوروش می‌خواست در کلاس روانشناسی برای بازاریابی شرکت کند و گفت که قبلا کلاس بادی لنگویج را هم گذرانده. خودش را طوری معرفی کرد که اهل مدیتیشن است و به کائنات و جهان ماورایی اعتقاد دارد. خب این برایم جذابترش کرد و من به او اعتماد بیشتری کردم و فکر کردم با پسرهای دیگر فرق می‌کند.»

مردانی که طاقت «نه شنیدن» از زنان را ندارند
لیلی در حواشی شیراز زندگی می‌کند و مسافت‌ معالی‌آباد تا خانه او طولانی است. کوروش او را حدود ساعت یک بعد از ظهر به خانه‌اش می‌رساند و نزدیک غروب حدود هفت و هشت شب پیام‌های واتس‌آپی اش را شروع می‌کند. پیام پشت پیام. هنوز چند ساعت از آشنایی‌شان نگذشته است. لیلی می‌گوید:

« در واتس آپ پیام داد و نوشت که مزه چه بگیرم. من‌هم جواب دادم که من زیاد مشروب نمی‌خورم. از پارسال دی ماه که تولدم بود مشروب نخوردم. یکی دو ساعت بعد که کارش در املاک تمام شده بود دوباره پیام داد که بگذار مشروب و مزه بگیرم و بیایم خانه‌ات بخوریم. و گفت دوست دارد بیشتر مرا بشناسد. چون در راه خیلی درباره علم و کتاب‌هایی که خوانده بودیم با هم حرف زده بودیم و مدعی بود که یک کتاب هم نوشته و می‌خواهد چاپ کند به او بی‌‌اعتماد نبودم. اما برایش پیام دادم که بهتر است صبر کنی که من دعوتت کنم. و برایش نوشتم که من بر عکس ظاهرم آنقدر معاشرتی نیستم که کسی به راحتی از خانه‌ام سر در بیاورد. کلا زیاد با کسی معاشرت نمی‌کنم. حتی دوست‌های دخترم هم تا مجتمع آمده‌اند ولی خیلی‌هایشان هنوز به خانه‌ام نیامده‌اند.»

کوروش که تحمل نه شنیدن را از لیلی نداشت بسیار تهاجمی پاسخ داد. به گفته لیلی کوروش نوشت:

«مگر من می‌خواهم بیایم خانه‌‌ات به تو تجاوز کنم. منهم پیام دادم چرا به جاده خاکی می‌زنی. این چیزهایی که می‌گویی اصلا به فکرم نرسیده بود. من آنقدر وجودش را دارم که نگذارم کسی از من سوء استفاده کند.»

لیلی به دلیل واکنش اغراق‌آمیز کوروش به او پیشنهاد داد که اگر احساس کرده به او توهین شده رابطه‌شان تازه شکل گرفته‌شان را حذف کند. پس از آن صدای تلفن همراهش ساکت کرد و خوابید.

کوروش اما دست بردار نبود. وقتی لیلی از خواب بیدار شد و ده‌ها پیام‌های واتس‌آپی و مطالب علمی فرستاده بود که دوباره اعتماد لیلی را به دست آورد. لیلی درباره پیام‌های کوروش در روز دوم آشنایی می‌گوید:

«هرچه به سوی شب نزدیک شدیم کوروش دوباره بحث شب قبل را درباره تجاوز و … در پیام‌ها شروع کرد. اینقدر عصبانی‌ام کرده بود که اشکم درآمد. برایش پیام دادم که با کمال احترام شماره‌اش را پاک می‌کنم و از و خواهش کردم که دیگر پیام ندهد. ولی اینقدر پیام داد و گفت که می‌آیم در مجتمع در ماشین من همدیگر را ببینیم و از دلت در بیاورم و از این‌جور حرف‌ها که نرم شدم و دوباره به او اعتماد کردم.»

به تجاوز تن ندهی، تا سرحد مرگ کتک می‌خوری
کوروش حدود ساعت ۱۲ شب در کنار مجتمع لیلی پارک می‌کند و لیلی سوار ماشینش می‌شود. کوروش مشروب آورده بود و هر دو نوشیدند. لیلی هم سه یا چهار پیک نوشید چون خیالش راحت بود که در خانه‌اش نمی‌نوشند. به طور اتفاقی یکی از دوست‌های مشترک دختر لیلی و کوروش از کنار ماشین رد می‌شود و با آنها خوش و بش می‌کند و در ماشین می‌نشنید. لیلی می‌گوید شیراز اینقدر کوچک است که همه یکدیگر را می‌شناسند. لیلی می‌گوید:

«دوست قدیمی من و کوروش با هم گل کشیدند و بعد جو خیلی مسموم شد. البته منظورم این نیست که کسی مشروب بخورد مسموم است اما برای قرار اول اصلا حس خوبی نداشتم. بعد از آن دوستم ازم خواست که به خانه من بیاید. او از این پسر دعوت کرد که بیاید و با همدیگر گل بکشند. با اینکه مخالفت می‌کردم اما دوست دخترم با وجود مخالفت من اصرار کرد و من هم اجازه دادم. بعد ناگهان دوست دخترم بهانه آورد که باید برود خانه‌شان و کوروش در خانه با من تنها شد ماند. شروع کرد لباس‌هایش را شروع کرد به درآوردن و خودش را به من چسباندن.»

این لیلی نیست. کوروش با خشونتی بسیار بیشتر او را کتک زد زیرا راضی نبود با او رابطه جنسی داشته باشد. عکس: شاتر استاک
سعی کردم با کمی بلند حرف زدن راضی‌اش کند که بیرون برود و دو تا هم به سینه‌اش کوبیدم. در را باز گذاشتم و او که دید در باز است لباس‌هایش را پوشید و از در خارج شد. خیلی زود اما زنگ در را زدند و دوباره بعد از پنج دقیقه برگشت و گفت که کارت پولش را جا گذاشته. اصلا تصور نمی‌کردم که دروغ گفته باشد. تا در را باز کردم با لگد کوبید به سینه‌ام و با سر خوردم زمین. در را بست و کتک زدن شروع شد. سرم را می‌کوبید به زمین و من می‌گفتم غلط کردم نزن و اصرار می‌کردم اما او ادامه می‌داد…»

لیلی بعد از مدتی به هوش آمدم خودش را غرق در خون می‌بیند. در اولین فرصت از خودش در آن حال فیلم می‌گیرد و برای همان دوست دختر مشترکشان می‌فرستد که شب او را با کوروش تنها گذاشته بود. لیلی می‌گوید:

«خیلی ترسیده بودم و امیدوارم هیچ زنی چنین چیزی را تجربه نکند. حق هیچ زنی نیست که چون راضی نشده با مردی رابطه جنسی برقرار کند در حد مرگ کتک بخورد.» او ادامه می‌دهد:

«اینقدر که در زندگی‌ام تجربه کتک خوردن از بچگی داشتم که سر تا پا خون با همان لباس در تخت افتادم. انگار باز هم چند ساعت بیهوش شده بودم. یکی از دوستان دخترم که سه سال است می‌شناسم و هنوز در خانه‌ام نیامده بود تلفن زده بود و گویا من در همان حالت برای این دوست تعریف کرده بودم که چه شده و بعد خوابم برد. بعد از مدتی با صدای شدید زنگ خانه‌ام از تخت بیرون آمدم. کشان کشان خودم را به در رساندم.»

دوست لیلی قبلا تا دم در مجتمع لیلی آمده بود اما آدرس دقیق خانه را نداشت. با پرس و جو از ساکنین این مجتمع پلاک خانه لیلی را پیدا می‌کند و با پلیس وارد می‌شود. لیلی توان توصیف واقعه را برای پلیس نداشت به این دلیل دوست‌اش ماجرا را برای پلیس تعریف می‌کند.

پلیس از لیلی و خانه‌اش فیلمبرداری می‌کند و از دوستش می‌خواهد که روسری سر لیلی کند. پلیس از لیلی هم چند سوال می‌کند و بعد از آنها می‌خواهد که به پزشک قانونی بروند. او توان و تعادل راه رفتن نداشت و نمی‌توانست در خیابان چند متر قدم بزند تا به پزشک قانونی برسد و باید چند بار روی زمین دراز می‌کشید. بعد از اینکه به پزشک قانونی رسیدند متوجه شدند که باید با نامه کلانتری می‌آمدند و بنابراین قضیه به روز بعد موکول شد. لیلی به خانه‌اش برمی‌گردد. او می‌گوید:

«فیلمی که از خودم گرفته بودم را برای کوروش فرستادم. او هنوز خبر نداشت که پلیس هم در جریان است. گفت که یادم نیست خدایا من این کار را با تو کردم. حلالم کن و از این جور حرف‌ها و اصرار کرد که بیاید مرا به دکتر ببرد. بعدش با دو خواهرم صحبت کردم و آنها هم آمدند به خانه‌ام. به آن پسر هم گفتم که بیا. گویی من داشتم او را گول می‌زدم و گفتم بیا مرا ببر دکتر و او مرا. بهش گفتم که نمی‌خواهم ازت شکایت کنم و او هم آمد که صحنه جرم را پاک کند.»

قاضی چه حکمی خواهد داد؟
«کلید را به خواهرم دادم و او در خرپشته پنهان شد. این پسر آمد و وقتی آمد از شب قبلش بیشتر ترسیدم و شروع کردم به بالا آوردن. بعد سریع دستکش دستش کرد. و من سعی کردم ازش فیلم بگیرم. شروع کرد به پاک کردن خون‌ها و حتی داشت خون‌ صورتم را هم پاک می‌کرد. حتی شلواری که شب قبلش پایش بود و با آن مرا در حد مرگ کتک زده بود را عوض نکرده بود و تا زانوهای شلوارش پر از خون بود. خواهرم در همین حین به پلیس تلفن زده بود و وقتی خواهرم زنگ زد تمام کلانتری در جریان این قضیه بودند و سریع مامور فرستادند.»

زمانی که پلیس می‌رسد خواهر لیلی با کلید در باز می‌کند و وارد می‌شود. کوروش دست و پایش را گم می‌کند و می‌گوید که اشتباه شده. پلیس به او می‌گوید اگر اشتباه شده چرا هنوز شلوارت پر از خون است. مامور پلیس پس از گفت‌وگویی کوتاه بالاخره دستبند به دست کوروش می‌زند و به کلانتری می‌روند. لیلی و خواهرش هم به کلانتری می‌روند و کوروش یک شب بازداشت می‌شود، روز بعد به دادگاه فرستاده می‌شود بدون اینکه لیلی در جریان باشد یا قاضی لیلی و مدارکی که دارد را ببیند. قاضی او را با با فیش حقوقی موقتا آزاد می‌کند. لیلی در این باره می‌گوید:

«مسئول پرونده به من اجازه نداده بود که من روز دادگاه کوروش به دادگاه بروم. پلیس‌های کلانتری گفتند چون قاضی مرا ندیده بوده فکر کرده یک دعوای ساده بوده و به این دلیل با فیش حقوق آزادش کردند. پلیس اولی در کلانتری که پرونده‌ام را شروع کرده بود گفت که نمی‌دانم چرا پرونده را از من گرفتند. یکی دیگر از پلیس‌ها گفت که این خانواده پرونده داشتند. یکی از برادرانش در پانزده سالگی قتل کرده بود و پس از رسیدن به سن قانونی متاسفانه اعدام‌اش کردند. دو دائی او هم به گفته مادرش قتل کرده و به انگلیس رفته بودند.»

بیش از یک ماه از این اتفاق می‌گذرد و کوروش پس از اعمال این خشونت فقط یک شب بازداشت بود. به زودی دادگاه فرا می‌رسد و قاضی باید حکم نهایی را صادر کند. لیلی وکیل گرفته است اما وکیل به او هشدار داده که بی‌شک کوروش هم وکیل گرفته و الان دارند برای لیلی پرونده‌سازی می‌کنند و دروغ می‌بافند. اما وکیل لیلی به او قول داده که نمی‌گذارد حقش ضایع شود چون به نظر وکیل تمام مدارک به نفع لیلی است.

لیلی به همراه وکیل‌اش همین چند روز پیش به کلانتری رفته بود تا جواب پزشک قانونی‌اش را بگیرد. رییس کلانتری گفته:

« این اتفاق یک جنایت بوده و ای کاش روز اول قاضی تو را دیده بود. چون نباید آزاد می‌شد. آن‌هم برای چنین پرونده‌ای با فیش حقوقی؟»

در چند روز آینده قرار است دادگاه برگزار شود. لیلی از این خشونتی که بر او رفته، هم درد جسمانی بسیاری دارد و هم تروما گرفته و بسیار هراسان است. او می‌گوید:

«در خانه‌ام احساس ناامنی می‌کنم. از سالن خانه که در آن این اتفاق افتاده بیشتر می‌ترسم. هرچه که به دادگاه نزدیک‌تر می‌شود حالم بدتر می‌شود. از اینکه در دادگاه مجبورم ببینم‌اش و از اینکه تا آخر عمرم باید با ترس زندگی کنم حالم بد می‌شود. من که اعتمادم را قبلا هم تقریبا از دست داده بودم. دیگر نمی‌دانم که بتوانم به جنس مخالف اعتماد کنم یا نه. همش خواب می‌بینم که دارم فرار می‌کنم یا پشت ماشینی نشستم که فرمان و ترمز ندارد.»

وکیل‌اش به او دلگرمی کافی داده که قاضی حق را به او خواهد داد اما به او گفته چون در ماشین چند پیک مشروب خورده بوده، شاید قاضی لیلی را هم به ۸۰ ضربه شلاق محکوم کند. با وجود این وکیل‌اش گفته سعی می‌کنم جلوی اجرای شلاق را بگیرم.

لیلی به خاطر نپذیرفتن تقاضای رابطه جنسی با یک مرد مورد خشونت شدید قرار گرفته و بخت با او یار بوده که زنده مانده‌ است. قانون به جای اینکه از این زن خشونت دیده حمایت کند و به او احساس امنیت دهد ممکن است برای او حکم شلاق صادر کند چون مشروبات الکلی مصرف کرده است. چرا نوشیدن مشروبات الکلی باید در کشوری جرم باشد؟ کجای این قانون با عقل سلیم جور است؟

فقدان حمایت از سوی خانواده – آبرویمان می‌رود
از اعضای خانواده لیلی فقط مادر و خواهرانش می‌دانند چه بر لیلی گذشته است. پدر لیلی چندین سال است که از دنیا رفته و او بیش از ۱۰ سال است تنها و مستقل زندگی می‌کند. حتی برادر و اعضای دیگر خانواده‌اش نمی‌دانند که چه اتفاقی برای لیلی افتاده. لیلی می‌گوید:

«به جز خواهرهایم و مادرم، کسی نمی‌داند که این اتفاق برایم افتاده چون خواهرهایم می‌گفتند که پیش شوهرهایشان آبرویشان می‌رود. برادرم و شوهر خواهرها و دیگر اعضای فامیل فکر می‌کنند تصادف کرده‌ام.»

لیلی خیلی احساس تنهایی و ناامنی می‌کند. مادرش تنها یک شب که او در بیمارستان بستری بوده به ملاقات دخترش آمده و هرگز نخواسته که در این یک ماه حتی یک روز از او مراقبت کند. مادرش هم در شیراز زندگی می‌کند. لیلی می‌گوید:

«دو سه روز اول یکی از خواهرهایم مرا به خانه‌اش برد اما اینقدر خانواده کوروش می‌آمدند که رضایت بگیرند که خواهرم خیلی ترسیده و نگران شده بود که شوهرش بفهمد. هرجا که می‌رفتیم تعقیبمان می‌کردند. خواهرم دیگر صبرش به سر آمد و از من خواست که بروم. بعد از آن خودم تنهایی خودم را در بیمارستان‌ها بستری می‌کردم. برای چشمم برای دماغم و برای سرم. خون دماغم بند نمی‌آمد. ولی دیگر حمایتی از خانواده‌ام هم نداشتم. درست است که خودم اشتباه کردم که دیروقت با او در خیابان قرار گذاشتم اما این نتیجه و برخوردهای اطرافیان هم حقم نبود. وقتی در بیمارستان به تنهایی می رفتم و می‌دیدند که همراه ندارم فکر می‌کردند که دختر فراری هستم و دیگر طور دیگری با من برخورد می‌کردند.»

ترس از آبرو که باعث شده خواهران لیلی او را از گفتن حقیقت، حتی به برادرش بازدارند بسیار دردناک و عرفی مسموم در فرهنگ پدرسالار ایرانی است. فرهنگ بیماری که در آن « حفظ آبرو» وظیفه زن است. اگر مردی بر شهوت خود مسلط نشود و اراده کند که به زنی تجاوز کند و آن زن راضی نباشد، زن مقصر است. فرهنگ پدرسالاری که مرد مرتکب به خشونت را توجیه می‌کند ولی زن قربانی خشونت فیزیکی و جنسی را نانجیب و نااهل قضاوت می‌کند.

فیلم‌هایی که لیلی پس از آن واقعه از خودش گرفته و به دادگاه خواهد برد را برای من نیز فرستاده و برای زمانه محفوظ است. حتی دیدن تصاویر این زن که از چهره‌اش خون می‌بارد و با صورتی و متورم و چندین شکستگی به دوربین نگاه می‌کند و نمی‌تواند حرف بزند، تحمل ناپذیر است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41191

آیناز زارع، نوجوان زندانی کُرد از زندان ارومیه آزاد شد

آیناز زارع، نوجوان زندانی کُرد که پیشتر به اتهام «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران» محاکمه شده بود، از زندان مرکزی ارومیه آزاد شده است.

این زندانی سیاسی کُرد که طی روزهای اخیر از سوی شعبه اول دادگاه کیفری ارومیه ویژه اطفال و نوجوانان به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده و در پی اعتراض این حکم به ۱ سال حبس کاهش یافته بود، با سپری کردن بیش از ۱۵ ماه حبس، امروز پنج شنبه ۶ آذرماه ۱۳۹۹، از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.

آیناز زارع، طی هفته گذشته توسط شعبه اول دادگاه کیفری ارومیه ویژه اطفال و نوجوانان، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در حزب آزادی کُردستان (پاک)»، به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که در پی اعتراض این حکم به ۱ سال حبس کاهش یافت.

وی همچنین پیشتر در روز سه شنبه ۳۱ تیرماه ۱۳۹۹، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی شیخلو به اتهام «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران» محاکمه شده بود.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از هه نگاو، آیناز زارع به این دلیل که هنوز به سن قانونی نرسیده، طی مراحل دادرسی از حق داشتن وکیل تعینی محروم بوده است.

شهناز (بریوان) صادقی فر مادر آیناز زارع نیز در شعبه دوم دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی شیخلو به اتهام «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران» محاکمه و به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

شهناز (بریوان) صادقی‌فر و دخترش در شهریور ماه ۱۳۹۸، پس از سه سال عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران، با دریافت امان نامه، از مرز بانه به ایران بازگشته و سپس توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

گفته شده است، این دو شهروند کُرد، پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل و به مدت دو ماه تحت بازجویی بودند.

شهناز (بریوان) صادقی فر و دخترش آیناز زارع در آبان‌ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجویی به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41189

اطلاعیه ۱۳۶۷کمیته دفاع از حقوق زنان با موضوع رسانه و تبعیض علیه زنان

رسانه ها در ایران و نمایشگاهی از تبعیض، سواستفاده، و نقض حقوق زنان

با توجه به ذهنیت سنتی و مرد سالارانه مدیران و سیاست گذاران تلویزیون دولتی ایران (صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) و دیدگاهی که مانع از دیدن واقعیت روز زنان ایران می شود، این رسانه سالهاست که از به نمایش در آمدن زنان قهرمان، فعال و موفق جامعه خودداری کرده و برای نادیده انگاشتن آنان از انواع مختلف سانسوراستفاده می کند در تمام زمینه ها اعم از دانش، سیاست، ادبيات، تئاتر، موسيقي، سينما، هنر، مطبوعات و سایر مدارج علمی یا ورزشی، زنان در فیلمها و سریالهای  تلویزیونی، موجوداتی احساساتی، شکننده و ناتوانند، زنانی که همواره در حال نظافت، آشپزی و یا بچه داری هستند، تلویزیون دولتی ایران با توهینی آشکار همیشه زن را در بیرون از خانه قربانی و آسیب پذیر جلوه می دهد، زنان در کانال های مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران، باید جارو، دستمال و کفگیر و…در دست داشته باشند وهیچگاه زنی در حال مطالعه کتاب، ورزش و یا حتی تماشای تلویزیون هم دیده نمی شود که تزریق و تلقینی است از این باور غلط که حوزه فعالیت زنان صرفا در خانه است و حوزه حضورمردان  در  کار و سیاست…

 

چندی پیش شبکه ۴ تلویزیون جمهوری اسلامی ایران  در یکی از برنامه های خود تصویر زنده یاد رهی معیری (شاعر) را جایگزین تصویر خانم  الهه (خواننده پیش از انقلاب) ایران کرد به نمایش عموم گذاشت.

زنان ایران بخاطر موقعیت تحصیلی با وجود اشتغال و استقلال فردی، چهره دیگری از خود در جامعه ساخته اند اما، ایدیولوژی دولت جمهوری اسلامی ایران و رسانه های وابسته به آن، ویژگی های چنین زنانی را بر نمی تابند و چهره ای خیانتکار، بی وفا، پنهانکار و خود خواهانی را از آنان به تماشا می گذارند که بخاطر فردگرایی خود محورانه، باعث فروپاشی و تزلزل نهاد خانواده می شوند، باوری برخاسته از تفکرات ذهنی فقهای مذهبی ایران که  زنان مستقل را بدکار و خطاکار می دانند و سلطه پذیری( تمکین) را صفت برجسته زنان شایسته می پندارند چرا که در اندیشه آنان تنها مسئولیت زن کار درخانه است و باید وظیفه مراقبت و پرستاری از بچه ها  و پذیرائی از ساکنین خانه را بر عهده بگیرد و از لحاظ مالی به همسر وسرپرست خانواده وابسته باشند، گفتنی است حضور زنان در رسانه‌ها با محدودیت‌هائی غیر واقعی امکان پذیراست، از خوابیدن با روسری و مانتو تا حمام کردن با حجاب کامل؛  بگونه ای که در یک سکانس از فیلم “رحمان ۱۴۰۰” بازیگر زن با حجاب کامل در وان حمام نمایش داده شد، در مشهد و در رابطه با حضور زنان در تلویزیون، نماینده ولی فقیه (علم‌الهدی) می گوید:

می‌توان در برخی برنامه‌های صدا وسیما به جای بانوان از گویندگان مرد استفاده کرد، اینکه یک زن حتی باحجاب با یک فرد نامحرم بگو و بخند داشته باشد و دل بدهد و قلوه بگیرد حرام است بی عفتی.

 برنامه گذاران تلویزیون اینگونه محدودیت ها را تا زندگی شخصی بازیگران گسترش داده و آنان را  همواره تحت نظر دارند، خانم «شهره سلطانی» از برنامه ویژه ماه رمضان به علت انتشار عکس‌هایی در اینستاگرام شخصی‌اش، حذف شد، «زیبا بروفه» به خاطر انتشار فیلم عروسی‌اش چندین سال اجازه فعالیت نداشت و «لیلا حاتمی» نیز چون در جشنواره کن با رئیس جشنواره دست داده بود با انتقادهای تندی روبرو گردید وعملکرد او  منافی «عفت» زنان در دولت جمهوری اسلامی ایران نام گرفت.

قیچی سانسورصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مورد سریال ها و فیلم های گذشته و حال نیز به شدت فعال است و هر بخشی که دوست ندارد و یا فکر می کند «مردم ندانند بهتر است» را حذف می کند، حتی فیلم‌هایی که وزارت ارشاد دولت به آنها مجوز پخش داده است هم توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سانسورمی شود، گزارشات و مسابقات ورزشی هم از این قاعده مثتثنی نیستند و برنامه گذاران موظفند هر قسمت از سریال ها، نمایش نامه ها، برنامه های ویژه اعیاد، ایام نوروزی و حتی فیلم ها و گزارش های ورزشی و حیات وحش را برای پخش به مسئولان تحویل دهند تا بعد از بازبینی و ممیزی های لازم ( رفع اشکال پخش ) به گروه برگردانده شود که یکی از مهم‌ترین ابعاد این اصلاحات سانسور زن، بدن و پوشش او و مسایل مربوط به جنسیت است.

تبعیض علیه  زنان در هر جایگاهی که باشند بخش جدانشدنی از سرکوب سیستماتیک دولت جمهوری اسلامی ایران علیه آنان است که ما فعالان حقوق بشر ضمن محکوم شمردن این نگاه  کلیشه ای و سودجویانه  به زن در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، نقض هدف پنجم از سند ۲۰۳۰ یونسکو و ماده های ۱ ، ۲،۱۲ و۲۷  که اعلامیه جهانی حقوق بشر را یاد آور شده و بار دیگر تکرار میکنیم که صدا و سیمای ملی! جمهوری اسلامی ایران باید با  تغییر الگوی‌ رفتاری‌ خود بعنوان یک رسانه ی ملی‌ عامل نقض حقوق بشر، سانسور و یا سرکوبگر که منعکس کننده نظر یک گروه و جریان خاص است به  یک رسانه ملی و فرهنگی تبدیل گشته و بازتابی باشد ازحقایق و واقعیت های موجود در جامعه.

۱۳۶۷

کانون دفاع از حقوق بشر درایران

کمیته دفاع از حقوق زنان



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41187

بیانیه مادران پارک لاله ایران به مناسبت گرامی داشت ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان

تا رهایی از هر گونه ستم، تبعیض و نابرابری،‌ این مبارزه ادامه دارد!منبع:اخبار روز
زنان ایران، از اولین روزهای تصرف قدرت توسط دیکتاتوری ارتجاعی- مذهبی حاکم بر ایران، با شجاعت کم نظیری ایستادند و به تبعیض های جنسیتی و حجاب اجباری اعتراض کردند4 آذر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان. آن‌ها در اعتراض های چند روزه خود گفتند: ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم، نه شرقی، نه غربی، جهانی. زنان پیشرو رفع هر گونه خشونت و تبعیض،‌ به ویژه تبعیض جنسیتی را جهانی می‌دانند و زنان ایرانی با عزمی راسخ برای رفع تبعیض و ستم بر زنان و تمام جامعه تا به اکنون به اشکال مختلف شجاعانه و پیگیرانه ایستاده‌اند. این مبارزات نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه در دور افتاده ترین نقاط ایران و جهان هم ادامه دارد.

زنان همواره مورد تهدید و بازداشت و اذیت آزار حکومت و حتی تحقیر جامعه مردسالار و گاه تحقیر خانواده‌ نیز هستند. یکی از مهم‌ترین خشونت های جنسیتی بر زنان در حوزه دادخواهی، مساله تجاوز و شکنجه های جنسیتی فیزیکی و کلامی در زندان هاست که بازجویان و ماموران زن و مرد زندان مدام از این اهرم‌های فشار برای آزار زندانیان زن استفاده می‌کنند تا بتوانند اراده ی زنان مبارز را در هم بشکنند.

با تأسف فراوان باید گفت که خشونت علیه زنان در ایران، نه تنها از طرف حکومت به شکل ساختاری و قانونی بر تمامی عرصه های زندگی زنان اعمال می شود، بلکه ریشه در فرهنگ به شدت مردسالار و زن ستیز جامعه ما نیز دارد که زنان را جنس دوم می‌دانند و به همین دلیل به طور پیوسته شاهد فجایع بی شماری در نقاط مختلف کشورمان هستیم. خشونت بر زنان تنها خشونت فیزیکی یا کلامی نیست، خشونت بر زنان در لایه لایه‌های زندگی ما بر زنان آوار می‌شود و به هر کجا که بنگریم آثار شوم این خشونت ها را می بینیم: از قتل های ناموسی تا نداشتن حقوق اجتماعی- فرهنگی برابر چون دستمزد برابر، حق زندگی آزاد برای انتخاب شریک زندگی، حق طلاق، حق حضانت فرزندان، حق تحصیل، حق سفر و بسیاری از نابرابری‌های اجتماعی- حقوقی دیگر که نه تنها حکومت اسلامی ایران، بلکه خانواده‌ها نیز این حقوق را تا بتوانند از زنان سلب می‌کنند و اگر مبارزات و ایستادگی های زنان برای گرفتن حقوق خود نبود، زنان بایستی هم چنان در پستوی خانه‌ها می ماندند.

هنوز در قرن بیست و یکم، شاهدیم که فرهنگ غالب بر جامعه در ایران و در بسیاری از کشورهای دنیا، وظیفه زنان را محافظت از خانه و خانواده و فرزندان می‌داند و امر مبارزه و پرداختن به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کاری مردانه تلقی می شود. به همین دلیل به وفور شاهدیم که در برخی از خانه‌ها، وقتی بحث‌های سیاسی- اجتماعی صورت می‌گیرد، زنان به آشپزخانه ها هدایت می‌شوند تا فضای خانه را برای مردان مهیا کنند. همین مردان هنگام ابراز وجود زنان، آن‌ها را تحقیر می‌کنند که شما از سیاست سر در نمی آورید و بهتر است که ساکت باشید و در نتیجه هم توانایی و هم اعتماد به نفس زنان تضعیف می شود. دردناک تر اینکه بسیاری از زنان هم به این تبعیض و خشونت تن می‌دهند زیرا تفکرشان با مردسالاری عجین شده است. فرزندان این خانواده‌ها نیز با همین فرهنگ بزرگ می‌شوند و پرورش می یابند. در جامعه پدرـ مردسالار ایران نیز که تمامی ارکان سیاسی،‌ اجتماعی، فرهنگی و آموزشی با همین تفکر شکل گرفته است، در نتیجه مدام تفکر مرد سالاری در خانه و جامعه بازتولید می‌شود. از این رو فعالیت زنان مبارز برای تغییر شرایط بسیار سخت و گاه طاقت فرساست.

در ایران امروز که دچار بحران های عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شده‌ایم و بخش عظیم فرودست جامعه از امکانات جامعه روز به روز محروم و فقیرتر می شود،‌ زنان جزو اولین گروه‌هایی هستند که از طریق این ساختار ناعادلانه، قوانین تبعیض آمیز و فرهنگ مردسالار به کنج خانه‌ها پس زده می‌شوند و خشونت های بی شماری بر آنان وارد می‌شود. در این شرایط اگر مبارزات مستقل،‌پیگیر و خستگی ناپذیر زنان برای رهایی از هر گونه ستم و تبعیض و نابرابری‌های اجتماعی ادامه نیابد، بی تردید این شرایط نه تنها برای زنان، بلکه برای کل جامعه فاجعه بارتر خواهد شد.

امسال بیانیه های محکم و خوبی از طرف طیف های مختلف فعالان جنبش زنان و فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران و خارج از کشور منتشر و دست به دست شد و هم چنین حرکت‌ها و همایش هایی خوبی چه در عرصه خیابان با حضور زنان و همراهی تعدادی از مردان برابری طلب و چه در فضای مجازی با ائتلاف گروه‌های مختلف فعالان جنبش زنان ایرانی در خارج از کشور انجام شد. این نشان می‌دهد که زنان در عرصه های مختلف فعالیت‌های سیاسی- اجتماعی، هم چنان فعالانه حضور پیگیر دارند و به این مهم دست یافته‌اند که علیرغم تفاوت در نگرش ها، برای رفع هر گونه خشونت و تبعیض جنسیتی علیه زنان، نیاز به همبستگی بیشتری با همدیگر دارند. از بیانیه های منتشر شده می‌توان موارد زیر را برشمرد: بیانیه زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)، بیانیه اتحاد بازنشستگان، بیانیه جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار، فراخوان بیدارزنی برای گفتگو پیرامون روایتگری خشونت های جنسی و مسئولیت اجتماعی ما، بیانیه شورای بازنشستگان ایران، بیانیه سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران،‌ بیانیه مشترک ۳۸ نهاد و تشکل چپ و دموکراتیک، بیانیه شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و بسیاری موارد دیگر.

ما مادران پارک لاله ایران که خود از قربانیان خشونت و تبعیض بر زنان هستیم، از مبارزات و تلاش‌های برابری خواهانه زنان برای رفع هر گونه خشونت و تبعیض و ستم جنسی- جنسیتی، حمایت می‌کنیم. ما ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت و تبعیض علیه زنان را فرصتی می‌دانیم تا بتوانیم صدای اعتراض مان را به همراه تمامی زنان در سراسر جهان علیه هر گونه تبعیض و نابرابری بلند کنیم و مردان را نیز برای رسیدن به این برابری فرا بخوانیم تا با ما همراه شوند و دنیایی به دور از ستم و تبعیض و نابرابری با همدیگر بسازیم.

ما به خود می بالیم که زن هستیم، زیرا زنان شجاع ما علیرغم ستم کشیدگی مضاعف، به ویژه در ایران که این حکومت ارتجاعی و زن ستیز، سال هاست که به طرق مختلف در برابر تبعیض های جنسیتی، قومی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی ایستاده‌اند و اجازه نمی‌دهند که توسط این حکومت ارتجاعی و زن ستیز و جامعه و خانواده مرد-پدرسالار مورد تعرض بیشتری قرار بگیرند. ما معتقدیم برای ساختن دنیایی بدون خشونت، ستم و تبعیض بر زنان، ایجاد تشکل های مستقل زنان و بالا بردن آگاهی زنان و مردان جامعه از ضروریات است و این مبارزه تا رهایی از هر گونه ستم،‌ تبعیض و نابرابری ادامه دارد.

توانمند، پاینده و پیروز باشیم

مادران پارک لاله ایران

۶ آذر ۱۳۹۹/ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۰

www.mpliran.net



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41185

۷ آذر ۱۳۹۹

درِ فوتبال بانوان خوزستان را تخته کنید!

ایسنا/خوزستان یک مربی با انتقاد نسبت به از دست رفتن سهمیه استان در لیگ برتر فوتبال بانوان کشور، خطاب به رییس هیات استان، گفت:‌ آقای طالقانی درِ فوتبال بانوان خوزستان را تخته کن و بیهوده خود را با این قصه که تلاش کردم تیمی داشته باشیم اما نشد، سرگرم نکن.درِ فوتبال بانوان خوزستان را تخته کنید!

خدیجه پوربهبهانی در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص از دست رفتن سهمیه فوتبال بانوان خوزستان در لیگ برتر کشور، اظهارکرد: به نظر من ورزش و فوتبال بانوان خوزستان در استان یتیم است و اکنون نیز با حذف نماینده خوزستان از لیگ برتر فوتبال بانوان کشور به دلیل حمایت نشدن مسئولان استان، کلا فوتبال بانوان خوزستان از بین رفت. جالب است فوتبال بانوان در استانی از بین رفت که مهد فوتبال کشور است و این‌گونه نگاه نابرابر به فوتبال بانوان و آقایان خوزستان جای تعجب دارد و ناراحت‌کننده است.

سهم ورزش بانوان در خوزستان چه می‌شود؟

وی بیان کرد: چطور می‌شود در مهد فوتبال کشور، فوتبال یک‌جانبه و فقط برای آقایان باشد، پس سهم ورزش بانوان چیست؟ فقط لازم است مشکلی برای یکی از تیم‌های فوتبالی آقایان در این استان پیش آید. آن موقع می‌بینیم که استاندار، مدیرکل ورزش و جوانان و نمایندگان، از هیچ تلاشی برای رفع این مشکل دریغ نمی‌کنند اما بعد راحت چشم خود را روی تنها تیم فوتبال بانوان استان می‌بندند.

این مربی فوتبال با بیان این‌که جای تاسف دارد که باشگاهی مثل فولاد خوزستان در فوتبال بانوان تیم‌داری نمی‌کند، افزود: البته این باشگاه نخواسته است که اقدامی در زمینه تیم‌داری در فوتبال بانوان داشته باشد، وگرنه کار شدنی است. جای تعجب است که چطور برای تیم‌های آقایان آن‌طور هزینه‌های میلیاردی می‌شود اما به فوتبال بانوان که می‌رسد، توانایی مالی ندارند؟ این نشان می‌دهد که استان خوزستان به فوتبال بانوان به صورت گذری و سطحی نگاه می‌کند.

ساختار فوتبال بانوان خوزستان مشکل دارد

وی افزود: از همه بدتر این است که رئیس هیات فوتبال استان نسبت به حذف فوتبال بانوان خوزستان از لیگ برتر هیچ واکنشی ندارد و اگر هم واکنشی داشته، هیچ موثر نبوده است. وقتی یک تیم فوتبال در بخش بانوان به درستی نگهداری نمی‌شود و هر سال باید ببینیم تیمی داده می‌شود یا نه و یک سال تیم داریم و سال بعد تیم نداریم و سرمربی تیم‌هایمان دائما تغییر می‌کنند، یعنی کلا ساختار فوتبال بانوان خوزستان مشکل دارد و معلوم است که مسئولان ما تنها می‌خواهند برای رفع تکلیف تیم بدهند، هرچند اکنون دیگر تیمی نداریم.

بی‌اهمیتی مسئولان به فوتبال بانوان خوزستان

پوربهبهانی عنوان کرد: در استان خوزستانی که این همه جمعیت دارد، مگر می‌شود مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان چشم خود را روی این همه ظرفیت و پتانسیل در ورزش و فوتبال بانوان ببندد و مگر می‌شود استاندار هم این همه پتانسیل را نبیند؟ چطور می‌شود این ظرفیت را محدود کنند و بعد هم بانوان جامعه آسیب نبینند؟ متاسفانه مسئولان ما هیچ نگاهی به اشک دختران فوتبالیست استان نداشتند و استاندار، مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان و رئیس هیات فوتبال استان، هیچ اهمیتی به فوتبال بانوان نداند. واقعا نمی‌دانم چه چیزی بگویم تا کمی درد دختران فوتبالیست استان التیام پیدا کند.

وی افزود: وقتی می‌بینیم این همه دختر با استعداد در خوزستان وجود دارد اما مسئولان حاضر نیستند از فوتبال بانوان حمایت کنند، دردناک است. متاسفانه چشم استاندار، مدیرکل ورزش و رئیس هیات فوتبال خوزستان به روی این همه استعداد فوتبالی در بخش بانوان بسته است و نمی‌خواهند این همه پتانسیل را ببینند.

فوتبال در خوزستان مردانه است

این مربی فوتبال گفت: این همه تیم در لیگ برتر و لیگ یک فوتبال آقایان داریم و می‌خواهم بدانم پس فوتبال بانوان کجای این قصه است؟ وقتی نماینده ما در مجلس برای فوتبال آقایان می‌جنگد، یعنی ارزش دارند، پس ارزش فوتبال بانوان استان چه می‌شود؟ به نظر من فوتبال در خوزستان بسیار مردانه شده است و متاسفانه برای بودن یک تیم از خوزستان در لیگ برتر فوتبال بانوان آن‌قدر باید بجنگیم که تمام انرژی‌مان گرفته می‌شود. به هر حال وقتی بانوان را حذف می‌کنیم، باید منتظر آسیب‌های بعدی این حذف نیز باشیم.

درِ اتاق‌ فکر ورزش خوزستان را تخته کنند!

وی بیان کرد: من نمی‌دانم این اتاق‌های فکر ورزش که تشکیل می‌شوند، به چه دردی می‌خورند؟ به نظرم درِ این اتاق‌ها را باید تخته کنند. یا بانوان را به صورت کامل از ورزش حذف کنید یا فکر ریشه‌ای به حال این ورزش داشته باشید. وقتی اتاق فکر نمی‌تواند راهکار نشان دهد، نبودش بهتر است. متاسفانه برای ورزش بانوان یک درصد انرژی هم خرج نمی‌کنند، چه برسد به این‌که برای حل مشکلات آن راهکار بدهند و فکری کنند.

انتقاد از رییس هیات فوتبال خوزستان

پوربهبهانی با انتقاد از رییس هیات فوتبال خوزستان در پی از دست رفتن سهمیه استان در لیگ برتر بانوان، عنوان کرد: آقای طالقانی هیچ اهمیتی به فوتبال بانوان نمی‌دهد. هرچند که بعد عنوان می‌کند که ما تلاش کردیم اما نتوانستیم در لیگ برتر فوتبال بانوان تیم‌داری کنیم و سوالم این است مگر می‌شود این‌قدر راحت بگویند نشد؟ اگر فولاد از لیگ برتر حذف شود، آیا آن موقع هم می‌توانید این گونه جواب استان خوزستان را بدهید؟ این‌ها نشان می‌دهد فوتبال در خوزستان مخصوص آقایان است. آقای طالقانی درِ فوتبال بانوان خوزستان را تخته کن و بیهوده خود را با این قصه که تلاش کردیم تیمی داشته باشیم اما نشد، سرگرم نکن.

وی در پایان گفت: در هر صورت هیچ تلاشی برای حفظ سهمیه فوتبال بانوان خوزستان در لیگ برتر نشد؛ اما اگر دلِ مسئولی به رحم آمد و خواستند برای فوتبال بانوان کاری کنند، بهتر است از همین الان، کار از بخش پایه آغاز شود. به هر حال هر وقت ماهی را از آب بگیرید، تازه است.

انتهای پیام



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41183

سارا قمی از تیم ملی فوتبال ایران خداحافظی کرد

کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان از تیم ملی خداحافظی کرد.سارا قمی از تیم ملی فوتبال ایران خداحافظی کرد

به گزارش ایسنا، سارا قمی، کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان ایران از فوتبال ملی خداحافظی کرد. او سال‌ها سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارد و نقش کلیدی در پیروزهای تیم ملی در مسابقات مختلف داشته است.

قمی در گفت‌وگو با ایسنا این خبر را تایید کرد و گفت: این تصمیم را در بازی‌های مقدماتی انتخابی المپیک گرفتم که می‌خواستم خداحافظی کنم اما به دلایلی که مربی‌ام با من صحبت کرد، ماندم و اکنون خداحافظی کردم.

او در ادامه افزود: حدود دو سال است که می‌خواهم از فوتبال خداحافظی کنم، تصمیم من برای تیم ملی جدی بود اما خانم کتایون خسرویار، جهاننجاتی و خانم نصیری(سرپرست تیم ملی) مجابم کردند در تیم ملی بازی کنم اما بعد از مرحله دوم انتخابی المپیک و بازگشت از قطر می‌خواستم، خداحافظی کنم.

قمی در مورد فوتبال باشگاهی گفت: چند سالی است که مربیان اجازه خداحافظی از فوتبال باشگاهی را نمی‌دهند و می‌گویند هنوز روی دستت کسی نیامده است، چند سال دیگر می‌توانی بازی کنی و نباید با این کار به فوتبال ایران ظلم کنی، به همین دلیل فعلا بازی می‌کنم تا در آینده تصمیم خود را بگیرم.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41181

برنامه ۲ هفته ابتدایی لیگ برتر فوتبال زنان/ خوزستان و شیراز بدون تیم

برنامه هفته اول و دوم لیگ برتر فوتبال زنان در فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ اعلام شد.برنامه ۲ هفته ابتدایی لیگ برتر فوتبال زنان/ خوزستان و شیراز بدون تیم

به گزارش ایسنا، در حالی که زمان نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال بانوان روز شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ به پایان می رسد، برنامه هفته اول و دوم مسابقات هم اعلام شد. در این برنامه جدید دو تیم زاگرس شیراز و نماینده خوزستان حضور ندارند.

تیم سپاهان از گرول اول و تیم شهرداری سیرجان از گروه دوم در هفته نخست استراحت دارند، همچنین تیم‌های شهرداری بم از گروه اول و ملوان بندرانزلی از گروه دوم در هفته دوم مسابقه ندارند.

شهرداری بم کرمان، سپاهان اصفهان، هیات فوتبال البرز، ذوب آهن اصفهان، همیاری آذربایجان غربی در گروه اول و وچان کردستان، شهرداری سیرجان، ملوان بندرانزلی، پالایش گاز ایلام و نماینده بوشهر در گروه دوم به رقابت با یکدیگر می‌پردازند.

برنامه مسابقات به شرح زیر است (تمام مسابقات ساعت ۱۴ برگزار می‌شود):

هفته اول، جمعه ۷ آذر

ذوب آهن اصفهان _ نماینده البرز، ورزشگاه فولادشهر اصفهان

همیاری آذربایجان غربی _ شهرداری بم، ورزشگاه شهید باکری ارومیه

سارگل بوشهر _ ملوان بندرانزلی، ورزشگاه شهید بهشتی بوشهر

پالایش گاز ایلام _ وچان کردستان، ورزشگاه عدالت ایلام

هفته دوم، جمعه ۱۴ آذر

نماینده البرز _ همیاری آذربایجان غربی، ورزشگاه شریعتی کرج

سپاهان اصفهان_ ذوب آهن اصفهان، ورزشگاه صفائیه مبارکه

شهرداری سیرجان _ پالایش گاز ایلام، ورزشگاه تختی سیرجان

وچان کردستان _ سارگل بوشهر، ورزشگاه ملک نیا سنندج

انتهای پیام



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41179

کایلی مور گیلبرت: چیزی جز عشق و احترام برای مردم بزرگ ایران ندارم

کایلی مورگیلبرت،‌ پژوهشگر استرالیایی بریتانیایی که چهارشنبه پس از بیش از دو سال زندان به اتهام «جاسوسی» در تهران با سه ایرانی مبادله شد، در نخستین اظهاراتش گفت آزادی‌اش پایان یک «مصیبت سخت و طولانی» بود.منبع:ایران اینترنشنال

مور گیلبرت در بیانیه‌ای که روز پنجشنبه ششم آذرماه منتشر شده نوشت «من به عنوان یک دوست و با نیت دوستانه به ایران آمدم. چیزی جز احترام و عشق و ستایش برای مردم بزرگ و خونگرم ایران ندارم.»

او خطاب به مردم ایران گفت: «با وجود بی‌عدالتی‌هایی که بر من اعمال شد، ترک کردن ایران یک حس تلخ و شیرین است.» این پژوهشگر استرالیایی در بیانیه‌اش مردم ایران را «خونگرم، سخاوتمند و شجاع» خواند.

پایگاه خبری نشنال‌نیوز گزارش داده که خانواده مورگیلبرت ضمن ابراز شادی فراوان از آزادی او، اعلام کرده‌اند اکنون احساس راحتی می‌کنند.

در تصاویری که صداوسیمای جمهوری اسلامی روز چهارشنبه از لحظات مبادله کایلی مورگیلبرت با سه ایرانی منتشر کرد،‌ او با حجاب دیده می‌شد و با وجود خطر بیماری کرونا، برای کمک به تایید هویت‌اش در مقابل دوربین، ماسک را لحظاتی از صورتش برداشت.

مقام‌های دولت تایلند اکنون تایید کرده‌اند که این شهروند دوتابعیتی در قبال آزادی سه زندانی ایرانی که در طرح ترور دیپلمات اسرائیلی در سال ۲۰۱۲ نقش داشتند، مبادله و آزاد شده است.

تهران سه فرد مبادله شده را «تاجر و شهروندان ایرانی» خواند و توضیح بیشتری درباره هویت آن‌ها نداد.

اسکات موریسون، نخست‌وزیر استرالیا، در واکنش به آزادی مورگیلبرت او را فردی «فوق‌العاده،‌ قوی، شجاع و باهوش» خوانده که توانست از «مصیبتی وحشتناک» بیرون آید.

موریسون که از تایید آزادی کایلی مورگیلبرت در قالب مبادله زندانیان خودداری کرد، افزود قرار است حمایت‌های روانشناسی و درمانی برای او مهیا شود.

کایلی مور گیلبرت، استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه ملبورن استرالیا، در پاییز سال ۱۳۹۷ در ایران بازداشت شد. دستگاه قضایی ایران به اتهام جاسوسی حکم حبس ۱۰ ساله برای او صادر کرد.

استقبال خانواده نازنین زاغری
مورگیلبرت پس از انتقال به بند عمومی زنان زندان اوین در جایی نگه داشته می‌شد که نازنین زاغری رتکلیف، شهروند بریتانیایی-ایرانی، زندانی است.

اکنون ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری، در ارتباط با آزادی مور گیلبرت گفته: «من نمی‌دانم که این برای ما چه معنایی دارد، قطعا چیز خوبی برای کایلی است و قطعا برای همه ما خوب است که توافقاتی در حال انجام شدن است.»

آزادی کایلی مورگیلبرت همچنین با استقبال وزارت خارجه آمریکا مواجه شد، اما این وزارتخانه اشاره کرد که او هرگز نباید دستگیر می‌شده است.

یک نماینده وزارت خارجه آمریکا در همین زمینه به «دیپلماسی گروگانگیری» جمهوری اسلامی انتقاد کرد و به اتباع کشورش درباره سفر به ایران هشدار داد.

بر اساس نامه‌های این پژوهشگر استرالیایی که از زندان درز کرد، او به پیشنهاد جاسوسی برای تهران در طول حبس پاسخ منفی داده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41177

معصومه عسگری ، معلم بازنشسته جهت تحمل ادامه حبس به زندان اوین بازگشت

معصومه عسگری ، معلم بازنشسته که به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود و جهت درمان در بیرون زندان بسر می برد، روز یکشنبه ۲ آذر ۹۹ به زندان اوین بازگردانده شد.معصومه عسگری معلم بازنشسته جهت تحمل ادامه حبس به زندان اوین بازگشت

معصومه عسگری در آذر ۹۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند زنان زندان اوین جهت تحمل دوران محکومیت خود منتقل شده بود.
وی پیشتر در ۱۱ مرداد ۹۷ در جریان اعتراضات خیابانی در تهران بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل و پس از چند روز بازداشت آزاد شده بود. سپس وی در آذر ۹۷ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و پس از سپری کردن یک ماه در سلولهای انفرادی و بازجویی به بند زنان زندان اوین انتقال یافته بود.
معصومه عسگری در ۲۹ بهمن ۹۷ توسط قاضی مقیسه به اتهام اجتماع و تبانی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
وی پس از تحمل یک سال حبس با تایید پزشکی قانونی به مرخصی جهت درمان اعزام شده بود و یک سال توقف حکم داشته است؛ اما روز یکشنبه ۲ آذر ۹۹ جهت تحمل ۴ سال دوران باقی مانده حکم خود به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.

معصومه عسگری به تازگی در یکی از مراجعاتش جهت تمدید مرخصی زیر پل اوین تصادف کرده و در پای او در ۸ نقطه پلاتین گذاشته شده است و هم اکنون به سختی و با کمک واکر راه می رود.
او همچنین از بیماری های گوناگون رنج می برد و باید تحت درمان باشد و در چنین شرایطی و در زمان شیوع کرونا، سلامتی وی در معرض خطر قرار می گیرد.
وی همچنین تنها سرپرست پسر ۱۵ ساله می باشد.​



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41175

محمود احمدی‌نژاد می‌گوید، قانون حجاب باید با خواست اکثریت مردم منطبق باشد

محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران در گفت‌وگو با مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه کیهان گفت که قانون حجاب در ایران باید با خواست اکثریت مردم منطبق باشد.

آقای احمدی‌نژاد با اشاره به قوانین مربوط به حجاب اجباری در ایران اظهار داشت: «اگر مجلس یک قانونی گذاشته و اکثریت جامعه می‌گوید من قبول ندارم، شما می‌توانی بگویی من به هر قیمت اعمال می‌کنم؟»

مصاحبه این چهره سیاسی با مهدی نصیری روز پنج‌شنبه ششم آذر از طریق یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی تلگرام منتشر شده است. آقای احمدی‌نژاد در طول دوران ریاست جمهوری خود از حمایت طیف‌های تندوری اصول‌گرایان و روحانیونی نظیر آیت الله مصباح یزدی برخوردار بود. مهدی نصیری نیز از شاگردان آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و هفتنه‌نامه تندروی صبح بوده است.

آقای نصیری در ادامه این گفت‌و‌گو به انتقاد طیفی دیگری از مدافعان حجاب اجباری اشاره کرد که به گفته او با استناد به سخنرانی دو سال پیش رهبر جمهور اسلامی معتقدند که به مساله (نقد حجاب اجباری) نباید وارد شد.

احمدی‌نژاد هم در نقد این دیدگاه گفت: «اگر رهبری یک موقع توصیه‌ای می‌کنند معنایش این است که اگر کسی نظری داشت، نگوید؟ یا مثلا احتمال نمی‌هند که شاید نظر ایشان از دو سال پیش تا الان عوض شده باشد؟! این حرف‌ها خیلی سبک است.»

رهبر جمهوری اسلامی ایران در اسفند ۹۶ در واکنش به اعتراضات‌ نسبت به حجاب اجباری که همراه با حرکت نمادین ویدا موحد، معروف به «دختر خیابان انقلاب» جلوه بیشتری یافت، در سخنانی از حجاب اجباری در ایران دفاع کرد و حجاب را مانع «آزار جنسی» عنوان کرد.

علی خامنه‌ای با غلط دانستن این استدلال که هر کس در نوع پوشش، انتخاب خود را داشته باشد گفته بود که «این حرف را درباره همه گناهان اجتماعی می‌توان گفت.»

در سال‌های پایانی دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد نشانه‌هایی از اختلاف میان او و آیت‌الله خامنه‌ای پیدار شد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ نیز اعلام نامزدی کرد که گفته می‌شد «برخلاف توصیه رهبر جمهوری اسلامی» بود و به همین دلیل شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد.

16×9 Image
رادیو فردا



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41173

۶ آذر ۱۳۹۹

الهام صمیمی دانشجوی دانشگاه تهران بازداشت شد

نفس در قفس، ۴ آذر ۱۳۹۹: روز سه شنبه ۴ آذر، الهام صمیمی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، امروز سه شنبه ۴ آذرماه ۹۹، الهام صمیمی، دانشجوی انسان شناسی دانشگاه تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، الهام صمیمی پیش از بازداشت بارها در یکی از بازداشتگاه های نهادهای امنیتی در زندان اوین و در خانه های امن نیروهای امنیتی در خیابان لبافی نژاد تهران مورد بازجویی قرار گرفته است. به دنبال مخالفت وی برای حضور مجدد در خانه امن جهت ادامه بازجویی، خود و خانواده‌اش با تهدید نیروهای امنیتی روبرو شدند.

او نهایتا روز جاری تحت فشار نیروهای امنیتی و پس از حضور در زندان اوین بازداشت شد.

روز جمعه ۲۵ مهر، منزل این دانشجو مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. مامورین پس از تفتیش منزل تعدادی از لوازم شخصی خانم صمیمی را ضبط کرده و با خود بردند. خانم صمیمی از سوی ماموران به احضار و برخورد امنیتی و قضایی تهدید شده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41169

۵ آذر ۱۳۹۹

 



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41161

۲۵نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان است.خشونت علیه زنان یکی از شایع‌ترین موارد نقض حقوق‌بشر است که به‌دلیل عدم مصونیت‌،سکوت،شرم یا آبرو، عمدتا گزارش نمی‌شود و یا اگر هم که گزارش شود، اینقدر قدرت ندارد،تااز سیم خاردارهای دینی عبور کند و بنابراین در پس افکار افراطی خاموش میشود و مثل بیشتر گزارش هایی که می شنویم،به خاطره های افکار عمومی می پیوندد.

خشونت علیه زنان از طرف هر فردی و با هر عنوان و سطح سوادی که باشد، نشان از ضعف درونی و نبود اخلاق و منطق است.

 



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41156

۲۵ نوامبر روز جهانی ریشه کنی خشونت علیه زنان است،

رتبه‌ ایران در خشونت خانگی یک است. گزارش آرام بلندپز از خشونت علیه زنان در جامعه ایرانی

 



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41153

25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41146

۴ آذر ۱۳۹۹

الهام صمیمی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد

روز سه شنبه ۴ آذر، الهام صمیمی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. پیش از این در تاریخ ۲۵ مهرماه منزل این دانشجو توسط ماموران مورد تفتیش قرار گرفته و خود او نیز به احضار و برخورد امنیتی و قضایی تهدید شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، امروز سه شنبه ۴ آذرماه ۹۹، الهام صمیمی، دانشجوی انسان شناسی دانشگاه تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، الهام صمیمی پیش از بازداشت بارها در یکی از بازداشتگاه های نهادهای امنیتی در زندان اوین و در خانه های امن نیروهای امنیتی در خیابان لبافی نژاد تهران مورد بازجویی قرار گرفته است. به دنبال مخالفت وی برای حضور مجدد در خانه امن جهت ادامه بازجویی، خود و خانواده‌اش با تهدید نیروهای امنیتی روبرو شدند.

او نهایتا روز جاری تحت فشار نیروهای امنیتی و پس از حضور در زندان اوین بازداشت شد.

روز جمعه ۲۵ مهر، منزل این دانشجو مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. مامورین پس از تفتیش منزل تعدادی از لوازم شخصی خانم صمیمی را ضبط کرده و با خود بردند. خانم صمیمی از سوی ماموران به احضار و برخورد امنیتی و قضایی تهدید شده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41144

زنان قربانیان «خشونت سفیدِ» دنیای مجازی

یک پژوهشگر ارشد حوزه مطالعات زنان با اشاره به خشونت‌ سفید در فضای مجازی به عنوان یکی از انواع خشونت علیه زنان، مطرح کرد: با بررسی‌هایی که در جهان بر روی فضای مجازی انجام شده است، زنان قربانیان «خشونت سفیدِ» دنیای مجازی کارشناسان متوجه شکل جدیدی از خشونت تحت عنوان قلدری و یا گردن کلفتی در فضای سایبر شدند که ما در ادبیات خود از آن به عنوان خشونت سفید یاد می‌کنیم، از سوی دیگر اغلب قربانیان این نوع خشونت زنان هستند.منبع:ایسنا

دکتر کتایون مصری در گفت‌وگو با ایسنا، در آستانه‌ روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان (5 آذرماه) اظهار کرد: فارغ از مزیت‌های بی‌شمار فضای مجازی برای تمامی افراد و برای آگاهی زنان در تمامی موضوعات، به دلیل پنهان بودن هویت اصلی افراد در این فضا، امکان استفاده ازهویت‌های جعلی و نبود ارتباط چهره به چهره زمینه مساعدی برای اعمال بزه و خشونت و تخطی از ارزش‌های جامعه فراهم می‌شود.

وی ادامه داد: یکی از مهم‌ترین خشونت‌هایی که در برخی کشورها تحت عنوان جرم نیز تلقی می‌شود خشونت‌ سفید است که شامل مواردی هم‌چون خشونت‌های جنسیتی در فضای سایبر، شبکه‌های اجتماعی، گپ های جنسی، جوک ها و لطیفه های غیر اخلاقی، تصاویر مستهجن و… است.

به گفته این پژوهشگر مطالعات زنان، فضای سایبر و رسانه‌های نو پدید خدمات بسیار زیادی در تبادل اطلاعات و ارتباطات میان افراد داشته‌اند و شاید زندگی ما را در بسیاری از ابعاد در جنبه مثبت دکرگون کرده اند اما خشونت سفید علیه زنان نکته قابل تاملی است که تقریبا تمام کشورها با آن روبرو هستند و نسبت به آن ابراز نگرانی کرده‌اند. به طوری که کمیسیون پهنای باند سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵ گزارشی را تحت عنوان چالشهای فضای سایبر برای زنان منتشر و در آن به لذت بصری از زنان، ترغیب زنان به برهنه سازی، تهاجم جنسی و ترغیب به خود کشی زنان اشاره کرد.

نشانه شناسی صفحات کاربران زن ایرانی در اینستاگرام

مصری گفت: از آن جایی که میزان مشارکت عمومی زنان در کشور ما بسیار کمتر از مردان است و از سوی دیگر علیرغم مستعد بودن زنان برای ایجاد تعامل با دنیای اطراف اما فرصت‌های کمتری در فضای واقعی به زنان داده می‌شود شاهد این هستیم که متمایل شدن زنان در فضای سایبر نسبت به مردان بیشتر است و اغلب مخاطبان این شبکه‌های مجازی خانم‌ها هستند. بنابراین اگرچه فضای مجازی در زمینه رشد آگاهی زنان نقش داشته است اما در هر حال دریچه‌هایی را برای اعمال خشونت بر زنان نیز گشوده است.

وی با اشاره به پژوهشی انجام شده در خصوص نشانه شناسی صفحات کاربران زن ایرانی در اینستاگرام ادامه داد: در این بررسی‌ها متوجه شدیم که اغلب کاربران زن در جامعه ما بنا بر دلایلی همچون تمایل به معروف شدن، خودبازنمایی در فضای سایبر، آشنایی و ارتباط با سلبریتی‌ها، پر کردن اوقات فراغت، استفاده از تجربه دیگران و پیدا کردن دوستان جدید اعمم از زن و مرد و… در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند. در این شبکه‌ها به دلیل پنهان بودن هویت افراد و طیف گسترده‌ای از کاربران، انتشار عکسهای شخصی با آرایش غلیظ و نشان‌دادن بخشهایی از زندگی و شریک کردن اطرافیان در لحظات زندگی به نوعی ریسک ارتباط با افراد نیز افزایش پیدا می‌کند. از سوی دیگر اغلب کاربران با ظرفیت مثبت شبکه های اجتماعی آشنایی ندارند و می‌توان گفت آنطور که باید اطلاعات کاربران همزمان با رشد این فناوری‌ها رشد نکرده است.

این پژهشگر حوزه مطالعات زنان معتقد است که به دلیل آشنا نبودن زنان با فضای مجازی و کم بودن فرصت‌هایی که در دنیای واقعی برای رشد آن‌ها وجود دارد و تلاش در جهت دنبال کردن اهداف خود در فضای سایبر، زنان بیشتر در معرض خشونت سفید در این فضا قرار دادند، بنابراین نیازمند آموختن سواد رسانه‌ای هستند. گاها خود کاربر بدون درنظر گرفتن امکان مخفی کردن اطلاعات شخصی در فضای مجازی تمایل به برقراری ارتباط با افراد بیگانه دارد که در نهایت نیز مورد خشونت و آزار قرار می‌گیرد بنابرین کاربران و به ویژه خانم‌ها نیازمند افزایش سطح سواد رسانه‌ای خود هستند.

زنان نیازمند دانش، بینش و کسب مهارت‌های لازم رسانه‌ای هستند

مصری افزود: منظور از افزایش سطح سواد رسانه‌ای تنها آموزش آن در مقطع تحصیلی خاصی نیست بلکه ما برای داشتن سواد رسانه‌ای نیازمند داشتن بینش و نگرشی خاص و کسب مهارت‌های لازم هستیم. چرا که بسیاری از خانم‌ در این فضا مورد خشونت قرار می‌گیرند اما آگاه نیستند و این عدم آگاهی به تداوم این خشونت‌ها دامن می‌زند. اکنون تحقیر زن، بدن نمایی زن، امتیاز دادن به زن صرفا با توجه به ویژگی‌های ظاهری تبدیل به عادت شده است و شخص نمی‌داند توسط این خشونت‌ها جایگاهش به عنوان انسان تا چه اندازه نزول پیدا کرده است.

به گفته وی، از سوی دیگر تداوم این روند و لایک گرفتن و بیشتر دیده شدن صرفا بر اساس ویژگی‌های جنسی زنان برای دختران جوان این آموزش غلط را به همراه دارد که می‌توان با زیر پا گذاشتن اخلاقیات، هنجار و ارزش‌ها در فضای مجازی به راحتی دیده و مقبول واقع شد. ازسوی دیگر برخی زنان تمایلی برای مورد خشونت واقع شدن ندارند و تنها به دلیل عدم آگاهی گرفتار خشونت در این فضا می‌شوند که باید مورد آموزش سواد رسانه‌ای قرار گیرند.

اغلب زنان خشونت سفید را پنهان می‌کنند

تبدیل شدن فضای سایبر به مامنی برای خشونت‌گران

این پژوهشگر حوزه مطالعات زنان درباره پیامدهای خشونت سفید برای زنان گفت: اضطراب، افسردگی و فشارهای روانی مزمن از جمله پیامدهای روانی این خشونت‌ها برای زنان است، همچنین بسیاری از زنان به دلیل ترس از برچسب خوردن و انگ خوردن این خشونت‌ها را پنهان می‌کنند، از سوی دیگر باعث بروز اختلافات خانوادگی و بدبینی زنان به اطرافیان نیز می‌شود. هنجار شکنی‌ در فضای مجازی یک هیجان زودگذر است که منجر به دوقطبی شدن افراد به ویژه در سنین پایین می‌شود. زمانی این هنجار شکنی‌ها بی‌آزار است که به جامعهآسیبی نزند اما هنگامی که زنان تبدیل به قربانی می‌شوند و تعداد خشونت‌های جنسی نیز افزایش پیدا می‌کند می‌توان گفت این فضا تبدیل به مامنی برای استفاده از ادبیات تحقیرآمیز با زنان و اجازه دادن به سایر کاربران برای اعمال هر خشونت و هر پیشنهاد و نظری بر زن می‌شود. این پیامدها نه تنها برا خود زنان بلکه برای جامعه و فرهنگ کشور آزار دهنده است.

نیازمند بازنگری در قوانین سایبری هستیم

وی افزود: کشورما نیازمند تحقیق و پژوهش زیادی در این حوزه است. بسیاری از خشونت‌ها پیگیری نمی‌شوند و به علت پنهان بودن هویت اصلی آزارگر این خشونت‌ها مسکوت می‌مانند. علیرغم وجود قانون جرائم رایانه‌ای اما به دلیل سرعت بالای تحول رسانه های مجازی اکنون پس از ۱۱ سال نیازمند بازنگری در این قوانین هستیم چراکه قطعا خشونت سفید، آزارهای جنسی و هرزه نگاری ها و… نسبت به گذشته در این فضا بیشتر شده است. همچنین علاوه بر بازبینی در قوانین و بروز کردن آن‌ها، نسبت به سیاست گذاری فرهنگی نیز باید پیشروتر عمل کنیم.

انتهای پیام​



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41141

استان مرکزی؛ ازدواج ۱۰۹ دختر زیر ۱۵ سال در شش ماه و ۱۰۹ بارداری زیر ۱۸ سال در سال جاری

مدیرکل امور بانوان و خانواده استاندار استان مرکزی از ازدواج ۱۰۹ دختر زیر ۱۵ سال در نیمه اول سال جاری و بارداری ۱۰۹ دختر زیر ۱۸ سال طی سال جاری در این استان خبر داد. همچنین وی میزان ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در استان از سال ۹۶ تا سال گذشته را ۱۱۵۷ مورد عنوان کرد. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، ضربات جبران‌ ناپذیری را بر روی زندگی دختران به ‌ویژه بارداری ‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ و میر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از رکنا، مدیرکل امور بانوان و خانواده استاندار استان مرکزی از ازدواج ۱۰۹ دختر زیر ۱۵ سال در نیمه اول سال جاری در این استان خبر داد.

زهرا کسائی‌پور گفت: “از سال ۹۶ تا سال گذشته ۱۱۵۷ ازدواج دختر زیر ۱۵ سال، از سال ۹۵ تا ۹۸ بالغ بر ۱۰۵۵ بارداری زیر ۱۸ سال و در سال جاری ۱۰۹ بارداری زیر ۱۸ سال به ثبت رسیده است”.

وی همچنین از شناسایی ۱۷۹ کودک کار در استان خبر داد و افزود: “۱۲۵ نفر آنها پسر و مابقی دختر هستند و از مجموع کودکان کار ۱۴۱نفر در اراک و مابقی در ساوه شناسایی شده‌اند”.

کسائی‌پور با اشاره به کودکان مراجعه کننده به بهزیستی گفت: “از سال ۹۵ تا ۹۸ تعداد ۷۳ کودک به بهزیستی ارجاع داده شده اند که بیشترین علت آن، خشونت های عاطفی بوده است”.

وی خاطرنشان کرد: “در سال جاری ۸۸۶ کودک بازمانده از تحصیل و ۱۰ هزار و ۵۳۷ کودک اتباع و مهاجر در استان شناسایی شده است که از مجموع اتباع و مهاجرین ۸۰۳۰ نفر دارای کارت و مابقی فاقد کارت هستند”.

مدیرکل امور بانوان و خانواده استاندار مرکزی، نسبت بالای بارداری دختران زیر ۱۸ سال در خنداب و کمیجان نسبت به سایر شهرستان‌ها، روند نامناسب شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل در خمین و اراک، وجود کودکان کار و خیابانی در اراک و ساوه و روند افزایشی آن، نیاز به افزایش سهمیه نهادهای حمایتی برای حمایت از زنان باردار و کودکان نیازمند دارای سوءتغذیه را از مهترین چالش های کودکان و نوجوانان در استان دانست.

گفتنی است ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سال‌های اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک می‌گویند این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌های ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج می‌کنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسی‌ترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.

آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.
بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال‌های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌هایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41139

عفو بین الملل در خصوص احتمال شکنجه و بدرفتاری با ناهید تقوی هشدار داد

عفو بین الملل ضمن هشدار در خصوص احتمال شکنجه و بدرفتاری با ناهید تقوی، خواهان آزادی این زندانی دو تابعیتی ایرانی-آلمانی شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سازمان عفو بین الملل خواستار دسترسی بی درنگ ناهید تقوی به خانواده، وکیل و خدمات درمانی شد و از مقامات ایران خواست که امکان مشاوره کنسولی مقامات آلمانی با این شهروند دو تابعیتی زندانی را فراهم کنند.

این سازمان همچنین ضمن هشدار در خصوص احتمال شکنجه و بدرفتاری با ناهید تقوی و ابراز نگرانی از شیوع ویروس کرونا در کشور، خواهان آزادی این شهروند دو تابعیتی شد.

ناهید تقوی، شهروند دو تابعیتی که در اواخر مهرماه ۱۳۹۹، بازداشت شده بود، با گذشت بیش از چهل روز همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

سرنوشت این شهروند دو تابعیتی که روز جمعه ۲۵ مهرماه ۱۳۹۹، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد.

این شهروند ایرانی-آلمانی در حال حاضر در زندان اوین نگهداری می‌شود.

کلارن تقوی دختر ناهید در توییتی بازداشت مادرش را غیرقانونی خواند و نوشت: «او هم اکنون در زندان اوین است و دسترسی به درمان به دلیل فشارخون بالا را ندارد. دولت آلمان و جامعه جهانی باید با هم برای آزادی او تلاش کنند.»

پیشتر دختر خانم تقوی با درخواست شفاف‌سازی و آزادی مادرش خواستار مداخله دولت آلمان در این زمینه شده بود.

خانم کلارن دختر ناهید تقوی گفته بود وکیلی هم که برای پیگیری بازداشت مادرش گرفته شده تاکنون امکان دسترسی به وی را نداشته است.

به گفته خانم کلارن، مادرش بازنشسته است و سابقه سیاسی نداشته، اما به عنوان یک انسان در مسائل حقوق زنان و حقوق بشر کمک‌هایی کرده است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41136

۲۰۹ اوین: ادامه بازداشت و بی خبری از وضعیت سمیه کارگر

سمیه کارگر که در مهرماه امسال توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی است. او در این روزها از حق دسترسی به درمان نیز محروم مانده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، با گذشت بیش از یک‌ماه از بازداشت سمیه کارگر، دانش‌آموخته‌ رشته فلسفه دانشگاه تبریز این شهروند همچنان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ اوین نگهداری می‌شود.

خانم کارگر از یک بیماری نادر چشمی رنج می‌برد و این روزها با ادامه بازداشت او در بند ۲۰۹ این شهروند از حق درمان و دسترسی به داروهای خود محروم مانده است. نزدیکان خانم کارگر با ادامه بازداشت او، نگرانند تا عدم رسیدگی پزشکی و دریافت داروها منجر به ضعف بینایی سمیه کارگر شود.

سمیه کارگر فارغ‌التحصیل رشته فلسفه دانشگاه تبریز و شهروند کرد اهل ایلام است.

سمیه کارگر در تاریخ ۲۵ مهرماه ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ماموران در حین بازداشت اقدام به تفتیش منزل این شهروند کرده و برخی از وسایل شخصی او ازجمله لپ‌تاپ و تلفن همراه وی را ضبط کرده و با خود بردند.

هنوز از اتهام های انتسابی علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست اما پس از پیگیری‌های خانواده خانم کارگر از دادسرای اوین به آنها گفته‌اند که اتهام او مربوط به جرائم اینترنتی است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41133

آنیسا جعفری‌مهر از فعالین فرهنگی و مدرسین زبان کُردی در کرمانشاه بازداشت شد

یکی از فعالین مدنی کُرد و مدرسین زبان کُردی در شهرستان اسلام آبادغرب (شاباد) توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.آنیسا جعفری‌مهر از فعالین فرهنگی و مدرسین زبان کُردی در کرمانشاه بازداشت شد
برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز دوشنبه ۳ آذر ۹۹ (۲۳ نوامبر ۲۰۲۰)، آنیسا جعفری‌مهر، از فعالین فرهنگی و مدرسین زبان کُردی اهل اسلام آبادغرب توسط نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.

به گفته یک منبع مطلع، نیروهای مذکور در حین بازداشت این فعال فرهنگی اقدام به تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی ایشان کرده‌اند.

آنیسا جعفری‌مهر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشتە زبان شناسی دانشگاه کُردستان و از مدرسین زبان کُردی و فعالین فرهنگی شهرستان اسلام آبادغرب و همچمنین از اعضای شورای نویسندگان فصل‌نامە ادبی و هنری ”ژ“ می‌باشد.

این فعال فرهنگی روز سەشنبە ٢٦ آذر ٩٨ (١٧ دسامبر ٢٠١٩) نیز هم‌زمان با موج بازداشت فعالین مدنی و فرهنگی در کرمانشاه توسط نیروهای اطلاعات سپاه نبی اکرم کرمانشاه بازداشت و با اخذ تعهد کتبی آزاد شده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41130

گزارش نقض حقوق زنان در آبان ماه1399

برای آگاهی بیشتر:
آمار فوق از گزارشات رسانه های داخلی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران و خبرگزاریهای معتبر داخلی و خارجی جمع آوری شده است که عملا نمی تواند بیانگر کلواقعیت های جامعه باشد.گزارشات ماهیانه کمیته دفاع از حقوق زنان از سایت کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که از رسانه های داخلی و خارجی مانند ایسنا ؛ مشرق نیوز؛ رکنا ؛ رادیو زمانه ؛هرانا ؛ ایرنا ؛ایلنا ؛ رادیو صدای امریکا ؛رادیو بی بی سی ؛ ایران ؛ قطره ؛رادیو فردا ؛ سازمان حقوق بشر ایران ؛ باشگاه خبرنگاران جوان ؛ خبرگزاری مهر ؛ خبر گزاری خراسان ؛ روزنامه قانون ؛تسنیم و غیره جمع آوری گردیده است، تهیه و تدوین می شوند.https://ift.tt/33SP79D

بهداشت
مدیر انجمن سرطان خراسان شمالی از افزایش سرطان سینه در بین زنان این استان خبر داد و گفت: دو عامل ترس و فقر مالی باعث مراجعه دیرهنگام بیماران به مراکز درمانی است.(ایلنا، 3 آبان 1399)
خبرهای دریافتی حاکی از افزایش فشار در زندان قرچک ورامین بر روی زنان زندانی سیاسی است، پس از اذیت و آزار مسئولان زندان در هفته گذشته، زندانی سیاسی زهرا صفایی در زندان قرچک ورامین دچار حمله قلبی شده و به بهداری زندان منتقل گردید. او را پس از یک معاینه مختصر با دادن چند قرص به بند برگرداندند.(هنگاو، 7 آبان 1399)
فاطمه مثنی، زندانی سیاسی در زندان اوین روز سه‌شنبه ۶ آبان‌ماه در پی خونریزی شدید روده به بیمارستان طالقانی تهران اعزام و علیرغم مخالفت کادر درمانی و نگرانی‌های پزشکی به دستور امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی به بند زنان زندان اوین بازگردانده شد.(هرانا، 9 آبان 1399)
شرایط جسمانی «نسرین ستوده»، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر زندانی در «زندان قرچک ورامین»، رو به وخامت نهاده است. «رضا خندان»، همسر خانم ستوده، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» می‌گوید مشکل قلبی در معاینات اولیه در زندان قرچک تشخیص داده شده است، اما اراده لازم برای اعزام او به بیمارستان وجود ندارد(هرانا، 15 آبان 1399)
ناهید نقوی، شهروند دو تابعیتی ایرانی-آلمانی با گذشت سه هفته از زمان دستگیری کماکان در یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی در زندان اوین در سلول انفرادی نگهداری می‌شود.(هرانا، 15 آبان 1399)
حال زندانی سیاسی فاطمه مثنی به وخامت گرایید. او را به بیمارستان طالقانی تهران منتقل کرده و با وجود مخالفت پزشک متخصص و نظر او مبنی بر الزام بستری کردن این زندانی بیمار در بیمارستان، او را به زندان بازگرداندند. خانم مثنی پیش از این نیز یکبار در زندان بیهوش و به بیمارستان منتقل شده بود.(کانون حقوق بشر، 15 آبان 1399)
یاسمن آریانی، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، در زندان کچویی کرج به کرونا مبتلا شد.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، 24 آبان 1399)
تست کرونای نسرین ستوده مثبت اعلام شد.( دویچه وله ، 24 آبان 1399 )

خشونت خانوادگی
فرمانده انتظامی دزفول از بازداشت مردی که با ضربات میله آهنی در یکی از مناطق حاشیه‌ این شهرستان همسرش را به قتل رساند خبر داد. متهم اختلافات خانوادگی را علت این اقدام عنوان کرد.(هرانا، 15 آبان 1399)
«نرگس» موسس یک شرکت خدمات نظافتی مشهور در تهران است و در نه سال گذشته این شرکت را مدیریت می‌کرد. در طول این مدت مدیریت بیش از پنجاه نیروی دفتری و خدماتی را بر عهده داشت. اما همسرش به این بهانه که شغل او موجب سستی بنیان خانواده و اختلال در تربیت فرزندانشان شده، از او شکایت کرد و با استناد به «ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی» حکم خانه نشینی‌اش را گرفت.( ایران وایر، 18 آبان 1399)
در چند روز گذشته خبری مبنی بر قتل فجیع یک زن توسط همسرش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. گفته می‌شود این زن ۳۶ ساله در نواحی شهرستان دزفول با ضربه یک جسم سخت به سرش به قتل رسیده است.( ایران وایر، 18 آبان 1399)
پریا عابدی (مازواره) دانش آموز ۱۷ ساله اهل سقز با حلق آویز کردن خود اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.( جمعیت حقوق بشر کردستان، 28 آبان 1399)

اخبار عمومی
صبا کردافشاری و مادرش راحله احمدی، دو زندانی معترض به حجاب اجباری، بنا بر اظهارات یک منبع مطلع، وضعیت سلامت صبا کرد افشاری در زندان نامناسب است و مادرش راحله احمدی نیز با آن که محکومیت کمتر از ۵ سال دارد، به مرخصی اعزام نمی‌شود.(هرانا، 3 آبان 1399)
معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری با تاکید بر نقش اساسی ورزش در حفظ سلامت بانوان اظهار کرد: بیشترین تهدید مرگ و میر زنان، مربوط به بیماری‌های قلبی و عروقی و متابولیکی است.(تابناک، 3 آبان 1399)
با وجود صراحت قانون درباره عدم تبعیض مزدی، اقشار مختلفی از نیروی کار مانند زنان، معلولان و کودکان از این مساله رنج می‌برند.(ایلنا، 3 آبان 1399)
سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده به انتقال نسرین ستوده، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر از زندان اوین به زندان قرچک ورامین واکنش نشان داد.(هرانا، 3 آبان 1399)
جامعه بین‌المللی حقوق بشر و همچنین سخنگوی سیاست خارجی حزب سبزها خواستار تلاش دولت آلمان برای آزادی نسرین ستوده شدند. آن‌ها با انتشار نامه‌ای سرگشاده از وزیر امور خارجه آلمان درخواست کمک برای آزادی نسرین ستوده کرده‌اند(خبرگزاری کاتولیک آلمان، 3 آبان 1399)
دادستان کل کشور در تماس تلفنی با ‌دادستان مرکز استان خوزستان‌، دستور پیگیریث فوری ‌ضرب‌وشتم زن جوان در این شهر را صادر کرد.(تسنیم، 3 آبان 1399)
١٢ شهروند کُرد در شهرهای مختلف کُردستان بە زندگی خود پایان دادەاند کە سن پنج نفر از آنها زیر ١٨ سال بودە است.(هنگاو، 3 آبان 1399)
نیلوفر بیانی، فعال محیط زیست در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه از آزارهای بازجوهای اطلاعات سپاه نوشته بود(سازمان دیده بان حقوق بشر، 3 آبان 1399)
کسری نوری، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت، از برکناری مامور حراست پالایشگاه نفت آبادان که به زن جوانی در این شهر طی یک درگیری آزار جنسی رسانده بود، خبر داد.(خبرگزاری جوان، 3 آبان 1399)
سیزده زن در مصاحبه با نیویورک تایمز آیدین آغداشلو را به سوء‌استفاده جنسی طی سی سال متهم کردند. یکی از این افراد گفته که در آن زمان ۱۳ سال داشته است. در مورد هر ۱۳ زن، یکی از اعضای خانواده، دوست یا همکار در مصاحبه‌های جداگانه گفتند که در جریان این مواجهه بوده‌اند.(نیویورک تایمز، 3 آبان 1399)
خانمی که از سوی همسرش مورد اسید پاشی واقع شده، می‌گوید: هنوز شوهرم آزاد است و او را دستگیر نمی‌کنند، تمام هزینه‌های درمان را خانواده‌ام داد(هرانا، 3 آبان 1399)
ماموران وزارت اطلاعات پنجشنبه شب با حضور در خانه والدین زن آبادانی از او خواستند تا از شکایتش صرف‌نظر کرده و سکوت کند.(اینترنشنال، 3 آبان 1399)
زن میانسال با مراجعه به پلیس درحالی مدعی شد دامادش باعث مرگ دختر وی شده که مرد جوان ادعای خودکشی همسرش را مطرح کرده است.(ایلنا، 3 آبان 1399)
در حالی که تنها چند هفته از انتشار خبر خودکشی یک کودک ۱۱ ساله به دلیل فقر شدید می‌گذرد، گزارش‌های منتشره در شبکه‌های اجتماعی حاکی است این بار یک دختر دانش‌آموز ۱۳ ساله به دلیل نداشتن توان مالی برای خرید موبایل یا تبلت خودکشی کرده است.(هرانا، 4 آبان 1399)
گزارش‌ها و اخبار منتشره در رسانه‌های اجتماعی حاکی از آن است که پس از انتقال نسرین ستوده، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر زندانی در ایران از زندان اوین به زندان قرچک ورامین، منیره عربشاهی و یاسمن آریانی دو فعال مدنی و از معترضان به حجاب اجباری، نیز به زندان کچویی کرج و همچنین سمانه نوروز مرادی زندانی سیاسی، به زندان دیگری منتقل شده‌اند.(صدای آمریکا، 4 آبان 1399)
از کمپین یک میلیون امضا برای حمایت از رفع تبعیض‌های قانونی علیه زنان گرفته تا تجمع‌های متفاوت برای اعتراض به حجاب اجباری، فعالان حقوق زنان در ایران به موضوعات مختلفی پرداخته‌اند.(هرانا، 4 آبان 1399)
یک مرد در اراک در پی مشاجره ای همسر خود را از طریق خفه کردن به قتل رساند. متهم که پس از این حادثه متواری شده بود، توسط پلیس آگاهی بازداشت و پرونده وی برای سیر مراحل قانونی به دستگاه قضایی ارسال شد.(هرانا، 7 آبان 1399)
تلویزیون و رسانه‌های نزدیک به حکومت ایران اقدام به پخش دو ویدئوی گفت‌وگو با زن جوانی ساکن آبادان کرده که روز پنج‌شنبه ویدئوی ضرب و شتم او بازتاب منفی گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت.(صدای آمریکا، 7 آبان 1399)
سکینه پروانه زندانی سیاسی کُرد اهل خراسان، از بند زنان زندان اوین به مکانی نامعلوم منتقل شد.(هرانا، 9 آبان 1399)
نشست آنلاین کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا درباره نسرین ستوده، وکیل زندانی، صبح روز چهارشنبه برگزار شد. در این نشست بخش‌هایی از فیلم مستند درباره نسرین ستوده پخش شد.(هرانا، 9 آبان 1399)
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان آمل، از پلمب و احضار مدیر یکی از فروشگاه های لباس در این شهر به علت “استفاده از بانوان به عنوان مدلینگ برای تبلیغات شهری و انتشار تصاویر بدون حجاب مدل‌ها در اینستاگرام” خبر داد.(هرانا، 9آبان 1399)
مردی که همسر خود را به دنبال یک درگیری خانوادگی در فیروزکوه به قتل رسانده و در میان دیوارهای خانه مخفی کرده بود پس از ۱۰ ماه به قتل اعتراف کرد.(هرانا، 9 آبان 1399)
اندیشه صدری دانش آموختە رشتە هنر و فعال مدنی پس از تقریبا سە هفتە بازداشت از بند ۲۰۹ زندان اوین بە کانون اصلاح و تربیت معروف بە بند زنان زندان مرکزی حکومت در سنه منتقل شدە است.(هرانا، 9 آبان 1399)
فریدە ویسی فعال مدنی اهل شهرستان دهگلان، با انتشار ویدیویی در صفحەی اینستاگرام خود اعلام کردە است کە در زمان بازداشتش با شکنجەی روحی شدید مواجە بودە و بە دلیل اینکە در دادگاه سنندج حق دفاع بە او و همسرش دادە نمی‌شود، از حضور در جلسەی دادگاه خودداری خواهند کرد.(هرانا، 10 آبان 1399)
معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری رشت، ورود زنان به زندان را عامل طرد شدگی و فروپاشی کانون خانواده آنان دانست.(رکنا، 11 آبان 1399)
یکی از نزدیکان آواشین زاگرس، شهروند کُرد تبعه سوریه و عضو حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) پس از زخمی شدن در اطراف شهر مریوان توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد در گفت‌وگو با شبکه حقوق بشر کردستان از ادامه بی‌خبری از سرنوشت وی خبر داد.(هرانا، 11 آبان 1399)
یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ در ایران که اکنون ساکن ترکیه است، از ابعاد دیگری از موارد گسترده نقض حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی پرده برداشت.(صدای آمریکا، 1 آبان 1399)
یک دختر دانش آموز ۱۴ ساله ساکن شهر دیشموک در استان کهگیلویه و بویراحمد روز یکشنبه ۱۱ آبان‌ماه از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.(هرانا، 15 آبان 1399)
فریدە ویسی فعال مدنی اهل شهرستان دهگلان، با انتشار ویدیویی در صفحەی اینستاگرام خود اعلام کردە است کە در زمان بازداشتش با شکنجەی روحی شدید مواجە بودە و بە دلیل اینکە در دادگاه سنندج حق دفاع بە او و همسرش دادە نمی‌شود، از حضور در جلسەی دادگاه خودداری خواهند کرد.(هنگاو، 15 آبان 1399)
خبرهای رسیده از زندان قرچک ورامین حاکی از حمله یک زن اجیر شده به زندانیان سیاسی گلرخ ابراهیمی و زهرا صفایی است.(کانون حقوق بشر، 15 آبان 1399)
مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده سینما از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد. ( هرانا، 18 آبان 1399)
یک منبع آگاه در تشریح وضعیت پرونده قضایی خانم ابراهیم‌وند با بیان این که اطلاعات سپاه پاسداران برای او پرونده‌سازی کرده است، گفت که اکنون و پس از صدور حکم نیز سپاه پاسداران اعضای خانواده او را تهدید کرده است که از مصاحبه با رسانه‌ها خودداری کنند.( صدای امریکا، 18 آبان 1399)
سکینه پروانه زندانی سیاسی محبوس در زندان قوچان که در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می‌برد به نشانه اعتراض لب های خود را دوخت.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، 19 آبان 1399)
شعبه ۲۸ دیوان عالی کشور، درخواست اعاده دادرسی وکلای صبا کردافشاری را رد و حکم ۲۴ سال حبس تعزیری وی را تایید کرده است.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، 19 آبان 1399)
زهره الهیان گفت: پیشنهاد ما این است که اگر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه حجاب قابلیت اجرا ندارد آن را تبدیل به قانون کنیم تا امکان نظارت مجلس بر حسن اجرای آن بیشتر شود.( آنلاین 55، 19 آبان 1399)
گروهی از ماموران امنیتی با مراجعه به بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد را بدون هیچ توضیحی از این زندان به مکانی نامعلوم منتقل کرده‌اند.( حقوق بشرکردستان، 21 آبان 1399)

دختر نوجوانی با نام “نگار عزیزی” فرزند حسین و اهل شهر جوانرو به زندگی خود پایان داد. طریقه‌ خودکشی تا کنون مشخص نشده است.( حقوق بشر کردستان، 24 آبان 1399)
زندانیان زن محبوس در زندان مرکزی همدان از طرف زندانبان تحت آزار و اذیت و شکنجه قرار دارند.( حقوق بشر زندانیان ایران، 24 آبان 1399)
فاطمه داوند از بازداشت شدگان آبان‌ماه ۹۸ بوکان در زندان مرکزی ارومیه دست به اعتصاب غذا زد.( هه نگاو، 24 آبان 1399)

تجاوز جنسی به لادن 22 ساله در خانه مجردی پسر پولدار تهرانی.( رکنا، 25 آبان 1399)
عباس واحدیان شاهرودی، فعال سیاسی، از زندانی شدن همسرش شهلا جهان‌بین، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ فعال زن برای استعفای علی خامنه‌ای، خبر داد.( ایران اینترنشنال، 25 آبان 1399)
به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان- نه به اعدام، در زندان زنان تبریز جیره آشپزخانه برای طبخ غذای زندانیان، توسط مسئولان زندان اخاذی می شود.( کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام، 27 آبان 1399)
شطرنج ایران در ‌آستانه تعلیق؛ نایب رئیس فیده : ایران آشکارا قوانین بین‌المللی را نقض می‌کند.( صدای امریکا، 27 آبان 1399)
یک دختر دانش آموز ۱۵ ساله در شهرستان رامهرمز از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.( هرانا، 27 آبان 1399)
«سپیده قلیان»، فعال مدنی محبوس در زندان «اوین» در شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران محاکمه خواهد شد.این دادگاه برای بررسی شکایت «آمنه سادات ذبیح‌پور»، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی از این فعال مدنی زندانی تشکیل می‌شود.( استان وایر، 28 آبان 1399)
منیره عربشاهی، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری که دوران محکومیت خود را در زندان کچویی کرج سپری می‌کند، در پی امتناع از پوشیدن چادر و اعتراض نسبت به پوشش مضاعف و اجباری در زمان ملاقات از دیدار با خانواده خود محروم شد.(هرانا، 29 آبان 1399)
بعد از انتشار ویدیوهایی از تخریب اتاقک یک زن سرپرست خانوار در بندرعباس توسط ماموران شهرداری، این زن خودسوزی کرده است.( ایلنا، 30 آبان 1399)

احضار و بازجویی

بازداشت
سمانه نوروز مرادی، زندانی سیاسی که دوران محکومیت حبس را در زندان اوین سپری می کرد به زندان رودسر منتقل شده است.(کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، 3 آبان 1399)
ناهید تقوی، شهروند دو تابعیتی ایرانی- آلمانی در تهران بازداشت شده است. این خبر را جامعه بین‌المللی دفاع از حقوق بشر آلمان در فرانکفورت منتشر کرد.(هرانا، 3 آبان 1399)
حکم محکومیت پنج تن از فعالان سیاسی و مدنی به نام های علی شکوری راد، محمد حسین کروبی، محسن آرمین، قربان بهزادیان نژاد و صدیقه وسمقی که آبان‌ماه سال گذشته اقدام به امضای بیانیه موسوم به “بیانیه ۷۷ نفر” کرده بودند، در دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد.(هرانا، 3 آبان 1399)
سمیه کارگر، دانش‌آموخته‌ رشته فلسفه دانشگاه تبریز با گذشت ۱۲ روز از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ اوین نگهداری می‌شود.(هرانا، 7 آبان 1399)
متهم به آزار جنسی زنان در یک مطب دندانپزشکی در تهران بازداشت و با صدور قرار مجرمیت روانه زندان شد. لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.(هرانا، 7 آبان 1399)
مریم بانو نصیری، متهم سیاسی با پایان یافتن بازجویی‌ها از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد.(هرانا، 7 آبان 1399)
شعبه ۲ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب سنندج به ریاست بازپرس «شاهگلدی» قرار بازداشت فرانک جمشیدی، فعال محیط زیست کُرد را برای پنجمین بار تمدید کرد.(کردستان، 9 آبان 1399)
نگار مسعودی، عکاس و مستندساز، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.(هرانا، 9 آبان 1399)
اندیشه صدری، دانش آموخته هنر که توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بود، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان زندان سنندج منتقل شد.(هراناف 10 آبان 1399)
لقمان پیرخضرانیان و دخترش ندا که ماه گذشته از از سوی نهادهای امنیتی حکومت در تهران بازداشت شدند، کماکان در بازداشت به سر می‌‌برند.(هنگاو، 15 آبان 1399)
مهرنوش طافیان، خبرنگار اهل اهواز پس از حضور در شعبه ۱۳ دادگاه اهواز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.(هرانا، 15 آبان 1399)
بهاره سلیمانی، شهروند ساکن تهران باگذشت ۱۹ روز از زمان دستگیری کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشت بسر می‌برد.(هرانا، 15 آبان 1399)
معاون دادستان قم از بازداشت ۱۹ شهروند در یک تور گردشگری به دلیل آنچه وی “انجام عمل خلاف شرع” خوانده است خبر داد.( هرانا ، 25 آبان 1399)
اداره مهاجرت ترکیه با انتشار بیانیه ای درباره نسیبه شمسایی کنشگر مدنی ایرانی که چند روز پیش در ترکیه بازداشت شد نوشت که خانم شمسایی با گذرنامه جعلی کشور آلمان در فرودگاه استانبول بازداشت شده است . ( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، 28 آبان 1399)

احضار به دادگاه
جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده مهراوه خندان، فرزند نسرین ستوده و رضا خندان، در شعبه ۱۱۷۵ دادگاه کیفری ۲ تهران برگزار خواهد شد.(حقوق دفاع از زندانیان سیاسی، 4 آبان 1399)
جلسه رسیدگی به پرونده مهراوه خندان، دختر نسرین ستوده که پیشتر با دریافت احضاریه به شعبه ای از زندان اوین احضار شده بود برگزار شد.(حقوق دفاع از زندانیان سیاسی، 7 آبان 1399)
همسر نازنین زاغری‌رتکلیف شهروند دو تابعیتی ایرانی‌بریتانیایی، می‌گوید روز سه‌شنبه به‌صورت ناگهانی به همسرش اطلاع داده شده که باید دوشنبه هفته آینده در دادگاهی با ریاست قاضی صلواتی حضور یابد.(هرانا، 9 آبان 1399)
نخستین جلسه دادگاه رسیدگی‌ به اتهامات جدید نازنین زاغری-رتکلیف، شهروند بریتانیایی-ایرانی بازداشت شده در ایران، به رغم درخواست‌های مکرر بریتانیا بدون حضور نماینده‌ای از آن کشور برگزار شد.(هرانا، 15 آبان 1399)
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فروغ تقی پور، متهم سیاسی در زندان قرچک ورامین ۹۹ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد.(هرانا، 15 آبان 1399)
احکام صادرشده توسط دادگاه
مسئول روابط عمومی اداره کل زندان‌های استان تهران در پی انتقال نسرین ستوده به زندان قرچک، گفت: با توجه به اینکه حکم اخیر این فرد قطعی شده و محکومیت ١٢ سال حبس لازم الاجراست، نسرین ستوده به بند عمومی زندان زنان استان تهران (زندان قرچک) منتقل شده است.(تابناک، 3 آبان 1399)
نیکا پاکزادان، فرانه دانشگری، ساناز اسحاقی، نکیسا حاجی پور و نغمه ذبیحیان، پنج تن از شهروندان بهایی ساکن مشهد، توسط دادگاه انقلاب مشهد هر یک به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این شهروندان توسط ماموران امنیتی در مشهد بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار تا پایان مراحل دادرسی آزاد شدند.(هرانا، 3 آبان 1399)
فاطمه خوش رو، شهروند اهل خرم آباد و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط دادگاه انقلاب این شهر به صورت غیابی به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در آستانه اولین سالروز این اعتراضات به وی ابلاغ شده است.(هرانا، 4 آبان 1399)
کایلی مور گیلبرت، شهروند استرالیایی امروز شنبه ۳ آبان از زندان قرچک ورامین به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران در زمان انتقال وسایل وی را نیز با خود بردند. خانم گیلبرت که از حدود دو سال قبل در بازداشت بسر می‌برد، اواخر سال گذشته توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.(هرانا، 4 آبان 1399)
رقیه بیگدلی، از معترضان دی‌ماه ۹۸ ساکن کرج برای اجرای حکم خود احضار شد.(کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، 11 آبان 1399)
دادگاه کارکنان دولت علیه مریم ابراهیم‌وند، نویسنده و کارگردان ۱۰ سال و شش ماه حکم حبس صادر کرد.(هنگاو، 15 آبان 1399)
بر اساس حکمی که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی صادر و به وکیل مدافع وی ابلاغ شده است، خانم سها مرتضایی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است.( هرانا، 21 آبان 1399)
دادگاه انقلاب تهران مرجان اسحاقی، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران را به ۵ سال زندان محکوم کرده است.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، 24آبان 1399)
آیناز زارع، زندانی سیاسی کُرد که از مهر ماه سال گذشته به همراه مادرش، شهناز صادقی‌فر در بازداشت به‌سر می‌برد, به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق عضویت در حزب آزادی کردستان (پاک) به پنج سال حبس محکوم شده است.( حقوق بشر کردستان، 27 آبان 1399)
اعدام
یک زن اهل شهرستان قروە کە از سال ٩٤ بە اتهام قتل عمد بە اعدام محکوم شدە بود، جهت اجرای حکم بە سلول انفرادی منتقل شدە و اجرای حکم وی قریب‌الوقوع می باشد.(هنگاو، 3 آبان 1399).
یک زن و دختر ۱۷ ساله اش در خوزستان که متهم به قتل یک پسر هفت ساله هستند، به اعدام محکوم شدند. ( هرانا، 25 آبان 1399)

 



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41125

گردهمایی کمیته ی دفاع از حقوق زنان 28 نوامبر 2020

سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو

سخنرانان و موضوع سخنرانی آنها:

علیرضا امامی

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در ایران در آبان ماه 1399 فر :

سمیرا فیروزی بویاغچی

تحلیل و بررسی ماده 12 کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

فاطمه غلامحسینی

زن کشی در ایران

آیلار اسماعیلی

مصیبتی بنام خون بس

غزاله ناظمی

حق آزادی عقیده برای زنان

پرسش و پاسخ در پایان هر بخش
بحث آزاد :

خشونت بر پایه جنسیت
پیش بینی و برنامه ریزی برای فعالیت های ماه آتی
تاریخ جلسه: شنبه 28 نوامبر2020 ساعت 19:00 به وقت اروپای مرکزی
محل برگزاری: از طریق زووم و فضای مجازی پالتاک،اتاق کمیته زنان کانون

Paltalk :
Social Issues and Politics
Human Rights
Komite Zanan Kanone Defa az hoghooghe Bashar Iran

ZOOM : https://ift.tt/2J6aQog

مسئول جلسه: لیدا اسدی فر
منشی جلسه : غزاله ناظمی
ادمین پالتاک: فرشید افشار، مهسا شفوی،تورج تفکری
ادمین زووم : آذر ارحمی ،سیما فیاض ،مهران فاضل زاده

کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق زنان



source https://zanan.bashariyat.org/?p=41123